جلسه چهارشنبه 99/12/13
آدم دارد یک تجارت می کند. زندگی می کند یعنی تجارت می کند. دارد از عمرش می دهد. باید یک چیزی بگیرد. هر لحظه از عمرت را که می دهی باید یک چیزی بگیری. اگر گرفتی، آن چیز مفید و به درد بخور بود، سود کردی.

اَعوذُ بالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قُوَهَ إلّا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاه وَ السَّلامَ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبیِّنا خاتَمِ الأنبیاءِ وَ المُرسَلین أبِی القاسِمِ مُحمَّد (اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم) وَ عَلی آلِهِ الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیهِ اللهِ فِی الأرَضین عَجَّل الله تَعَالی فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ مَخرَجَه وَ لَعنَهُ اللهُ عَلی أعدائِهِم أجمَعین من الآن إلی قیام یَومِ الدّین

آدم دارد یک تجارت می کند. زندگی می کند یعنی تجارت می کند. دارد از عمرش می دهد. باید یک چیزی بگیرد. هر لحظه از عمرت را که می دهی باید یک چیزی بگیری. اگر گرفتی، آن چیز مفید و به درد بخور بود، سود کردی. اگر دادی، چیز مفید به درد بخور نگرفتی، باختی. لذا روز قیامت مردم دو دسته اند. یک دسته اند که قرآن درمورد آنها دارد رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ [16 بقره]. تجارت شان سود کرده. عمر را داده، یک چیز خوب گرفته. آدمی که عمر می کندها، همین که عمر می کند دارد می دهد. هی لحظه لحظه دارد از سرمایه اش می دهد. باید یک چیزی بگیرد. اگر توانست تمام این عمر را از خیرات پر کند، از خدمت، از هدایت، از نماز، خب سود کرده. اگر این عمر را داده و چیز به درد بخوری نگرفته، [یعنی] همان چیزهایی که عرض کردم، خدمت، عبادت، کمک به مردم. تحصیل علم، چیزی در برابر این عمری که از او گذشته به دست نیاورده. معمول ماها اینجوری است دیگر. عمرمان می گذرد، در برابرش چیزی گیرمان نمی آید. اینها روز قیامت به عنوان خسران [دیده می شود]. خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ [15 زمر]. قرآن دارد که خودشان را می بازند. خسران شان خودشان اند. یعنی همین هفتاد سال، سرمایه اش بود. سرمایه بر باد رفته، چیزی نیامده. پس خودش را باخته. خسران شخص. خسران خودش. آدم به خسران خودش [دچار می شود]. ماها معمولا گرفتار خسران خودمان هستیم. خسران خودمان. اگر یک کاری بکنی، یک کاری بکنی، ماندگار. یک کار ماندگار بکنی. یعنی خیر ماندگار. آن چیزی که گفتند بعد از اینکه آدم از این دنیا می رود، در ورودی اش بسته می شود. مگر اینکه یک کاری کرده باشد. مثلا یک آبی جاری کرده باشد. یک پلی ساخته باشد. یک جاده ای ساخته باشد. یک مسجدی ساخته باشد. یک مدرسه ساخته باشد. چون این به درد می خورد، اگر به درد بخورد، مدرسه اگر به درد بخورد، مسجد اگر به درد بخورد، برای این وارداتی دارد. اگرنه وارداتی ندارد. وقتی از دنیا رفت واردات تمام شد. بسته شد. تا اینجا بود یک کاری می کرد. خب واردات داشت. صادرات داشت. یعنی داشت عمر وسرمایه می داد. اما چیزی نمی گرفت. حالا اگر داشت سرمایه را می داد و یک چیزی می گرفت خوش به حالش. بعضی هم یک کاری می کنند که کار ماندگار است. کار ماندگار. مثل مثلا فرض کنید حضرت امام که یک انقلابی به پا کرد که ماندگار شد و ثمره خوب داشت. اگر اینجور بود، خب این کار ماندگار کرده. تا ابد برایش می ماند. ببینیم می توانیم یک کاری در طریق هدابت بکنیم؟ حالا مثال است. اگر یادتان باشد یک وقت هایی مثال آن غلام سیاه امام حسین را عرض می کردیم. این فقط نیم ساعت در تاریخ آمد. هنوز دارد ثمره نیم ساعتش را می برد. یعنی هر حرف خوبی که ما می زنیم به نام او هم می نویسند. هر نمازی که شما می خوانی، به نام او هم می نویسند. چون او بوده که این نماز مانده. یکی از کسانی است که چون بوده، این نماز مانده. هرکار خیری شما می کنی، به نام او هم می نویسند. این خیلی خوش به حالش است. اینهایی که دررکاب امام حسین شهید شدند و خود امام که دیگر در راس است. چون امام حسین بود اسلام ماند. بنابراین هرچه خیر در اسلام هست، مال ایشان است. به ایشان می رسد. ما هم اگر یک کاری بکنیم، یک کاری بکنیم، یک کاری بکنیم. مثلا فرض کنید یکی کسی یک اختراع بکند. یک اختراعی که برای مردم مفید است. خب هرچه این اختراع می ماند و خیرش به مردم می رسد، برای او هم خیر جاری است. همینطور جاری است. یک آب نهری است که دائما در ملک های آن طرف عالم جاری می شود. اگر شما یک روش خوب باقی گذاشتی. مثلا در شهر خودتان یک روش خوبی از شما باقی ماند. خب هرچه آن ماند، خیرش برای شما ادامه پیدا می کند. جریان پیدا می کند. می خواستم این را عرض کنم. یک اینکه من عمرم را می دهم، یک چیز مفید بگیرم. از دادن عمر یک چیز مفید بگیرم. دوم اینکه یک کاری بکنم. یک کار ماندگار بکنم. کار بزرگ. ماندگار. خب. شما می روی جزء آن برجستگان. درمورد مرحوم سید بحر العلوم می گویند یک شهر یهودی نشین بود که از برکت ایشان مسلمان شدند. خب این خیلی است دیگر. یک شهر از برکت رفتار ایشان مسلمان شدند. از کرامات ایشان. از اخلاق ایشان. از فضایل ایشان. مردم مسلمان شدند. خب این یک کار بزرگ کرده. یک کار بزرگ ماندگار. مسلمانی در این شهر هست و بعد نسل های بعد شان تا امروز. یا آدم یک کار بزرگی بکند. عمرش را حرام نکند. هرچه می دهد، یک چیزی بگیرد. اگر هروقت که آدم بیکار است استغفار کند یا صلوات بفرستد. اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد. دارد عمرش را می دهد و یک چیز خوب می گیرد. یک چیز خیلی خوب. صلوات چیز خیلی خوبی است. یا با یک نظر دیگری از گناه مواظبت می کند. اگر شخص از گناه مواظبت می کند، در تمام لحظات عمرش دارد مواظبت می کند، این دارد عمرش را به سود می گذراند. جلوی ضرر را گرفته دارد سود می برد. چون اراده می کند. عمل می کند. برای اطاعت از خدا و دوری از گناه دارد کار می کند. برای دوری از گناه دارد کار می کند، این دارد سود می برد. یعنی عمرش را می دهد و یک چیز خوب می گیرد. ترک گناه. اگر یک کسی اینجوری باشد خیلی خوب است. آن وقت آن دو رکعت نمازی که ظهر می خواند هم به درد بخور می شود. اگر آدم دو رکعت نماز بخواند، صدتا گناه قبل و بعدش کرده باشد، هرچه با نماز سود برده، با این گناهان از بین برده. اما اگر کسی گناه را به طور جدی پرهیز می کند و دورکعت نماز می خواند، آن دورکعت نمازش برایش ماندگار می شود. سودبخش می شود. دورکعت نماز قبول می شود. با دورکعت نماز قبول ممکن است حتی به آدم یک بهشت بدهند. با دورکعت نماز. انقدر. این یکی بود. یکی اینکه آدم یک چیزی می دهد، یک چیزی بگیرد. عمرش را دارد می دهد، یک چیز خوبی تحصیل کند. یکی اینکه اگر بتواند یک کار بزرگی بکند. در خدمت به مردم، در راه هدایت مردم، یک کار بزرگی در راه هدایت مردم. ببینید حضرت آقای رهبر، از وقتی ایشان عهده دارد رهبری شده، یک کار بزرگی [راه اندازی کرده اند] شاید قبلا زمان ریاست جمهوری شان هم بود. ایشان مساله قرآن را در کشور ما رسم کرد. قرآن اینجور نبود. قرآن مهجور بود. اما الان صدها قاری داریم. قاری های بین المللی داریم. قاری های مجالس قرآن داریم. تحصیل قرآن داریم. این یک کار خوب ماندگار است. کشور با قرآن آشنا شود. و باز هم ایشان دارد ادامه می دهد. آدم یک چنین کاری بکند. یعنی یک کاری در راه هدایت مردم بکند. کار بزرگ. عمرش سودبخش می شود. حالا هرچه آن کار بزرگتر و بهتر باشد، بهتر باشد بالخصوص، ثمره اش آن طرف عالم بهتر و بیشتر است. یک لعنی را آقای توسلی گفته بودند. بعد ایشان در عالم خواب بعد از فوت شان گفته بودند نمی دانید این ذکر چه نتیجه خوبی دارد. کسی که این ذکر را می گوید چقدر برای آن طرف عالمش نتیجه خوب دارد. چقدر برایش گل می کارند. چقدر برایش باغ می سازند. چقدر برایش درخت غرص می کنند. مثلا درخت میوه غرص می کنند. چقدر قصر می سازند. آدم آن طرف عالم که می رود بر کارهایی که کرده وارد می شود. مهمان کارهای خودش است. اگر نان برشته پخته باشی، نان برشته می خوری. اگر برای آن طرف با اعمالت چلوکباب درست کرده باشی، بر سر سفره چلوکباب می روی. اگر ... هرچه. چه سفره ای برای خودت انداخته ای. با اعمالی که انجام می دهی، چه سفره ای برای آن طرف عالم انداخته ای. این را یادمان نرود. خدا کند یادمان نرود. خب. ایام خوبی را پشت سر گذاشتیم. تولد حضرت جواد علیه السلام و تولد امیرالمومنین که بزرگ بزرگان عالم است. سید الوصیین و امام المتقین. خدا کند ما هم یک ذره از تقوا برخوردار شویم که ایشان امام ما باشد. ایشان امام کسانی است که متقی اند. حتی بر فکر و دل خودشان هم مسلط اند. در دل شان بخل نمی گذرد. حسادت نمی گذرد. نمی دانم. فکر بد نمی گذرد. ایشان امام آنهایی ست که اینجوری اند. خدا کند ما هم یک ذره از اینها بهره مند شویم که ایشان امام ما باشد. چون امامت یک امر واقعی است. یعنی من واقعا یا امامم شمر است یا واقعا امامم، امام حسین است. یا... این واقعیت است. اگر رفتار و اعمال من رفتار و اعمال شمر و یزید باشد، امامم آنها می شوند. اگر رفتارم رفتار امام حسین و اصحابش باشد، آنها امامم می شوند.

السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یَابنَ رَسُولُ الله... عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

بچه را روی دست گرفته بود. حالا به میدان آمده بود. یا اینکه کنار خیمه ها. کنار خیمه ها بچه در دستش بود. تاریخ این اصطلاح را دارد که سَهمٌ غَرِب. یعنی تیری که می دانیم از کجا آمده. این تیر آمد. خب چطور رفت به حلقوم علی اصغر رسید؟ نمی دانیم. قاعدتا خون فواره کرد دیگر. خدایا به آن خون فواره کرده مظلوم بر ما رحم کن. بعد شاید به این علت که این سر بریده شدن این بچه در حضور مادرش و خواهرش و عمه هایش بود، یعنی برای خانم ها هم بلای خیلی بزرگی بود. ایشان فرمود که هَوَّنَ عَلَیَ ما نَزَلَ بِی إنَّهُ بِعَینِ الله. نه. برای من این بلا و مصیبت سهل و آسان است. چون در برابر چشم خداست. خدا می بیند من چه بلایی کشیدم. خدایا به حرمت حضرت حسین و به حرمت خون گلوی علی اصغر بلا را از کشور ما دور کن. بلا را از جون ماها دور کن. بلا را از جان ماها دور کن. رهبر ما را برای ما باقی بدار. باقی بدار. با سلامت کامل. نظر مرحمت و عنایت ولی ات را از ما برنگردان. ایشان را از اعمال و افعال و اخلاق و زندگی ما و کارها و درس های ما راضی بگردان. نظر مرحمتش را از ما برنگردان. نظر مرحمتش را از ما برنگردان. در فرجش تعجیل و تسهیل بفرما. بلا را از جانش دور بفرما. عافیت کامل به ایشان مرحمت بفرما. از سایه عافیتی که به ایشان مرحمت می کنی، چیزی هم به ما مرحمت بفرما. عواقب همه امورمان را ختم به خیر کن. عاقبت های عمرمان را ختم به خیر کن. ختم به خیر و عافیت کن. همه امورمان را ختم به خیر و عافیت بفرما. بلاهایی که بر ما وارد است از ما دور بفرما. اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای