پاسخ به سوال در مورد مسائل اخلاقی
سوال:
با عرض سلام و ادب دختر مقیدی هستم که از نوجوانی در حفظ قلب خود کوشا بوده ام، به علت علاقه شدیدی که به حضرت حق در وجود خود حس می کردم الحمدلله تمام تلاشم بر حفظ حریم قلبم بود، سعی می کردم که محبتهایم نفسانی نباشد، بارها و بارها در زندگی روی علایقم که با عقل و استدلال ناقص خود مقایر با رضایت الهی میدیدم الحمدلله پاگذاشتم، با توجه به اینکه در محیطهای مختلف تردد دارم و دوستان خوب بسیاری هم دارم به هیچ کدام وابسته نبودم. در واقع انسانها را (غیرمعصومین)لایق وابستگی نمی دیدم. به همه محبت می کردم، محبت می دیدم، اما اجازه نمیدادم کسی به من وابسته شود و متقابلا به کسی وابسته شوم. نزدیک به دو ماه است که رابطه ای صمیمی با یکی از دوستان خواهرم که مداح هیئتمان هم هست، و به واسطه مداح بودن با ما چند اردوی مشهد آمد، برقرار کرده ام. ابتدا من به شدت مقاومت می کردم، به ایشان علاقه مند بودم اما با چارچوب خود پیش می رفتم، ایشان ناراحتی خود را از محدودیت هایی که برای خود قائل بودم ابراز می کرد. چه در عرصه کلام و چه تماس. حقیقت امر را بخواهید این قدر توجه و محبت را فقط در چارچوب خانواده درست می دیدم، من همیشه برای آرامشم وقتی خیلی آشفته ام دستان مادرم را می بوسیدم، صورتم را کف پایشان می گذاشتم. یا برای ارامش خواهرم او را نوازش می کردم. اما ایشان این تعاملات را محدود به حیطه خانواده نمی دانست. با یکی ازدوستانم که متقی بود مشورت کردم، او نیز نظر دوست مداحم راداشت. این خط قرمز را برداشتم. کم کم دروادی کلام نیز باز عاطفی فراوانی بین ما رد و بدل شد. و اکنون بعد از حدود دو ماه احساس می کنم قلبم درگیر ایشان است. به هر بهانه ای دوست دارم ببینمش. اس ام اس بدهم و ... سوالم این است:1.حد علاقمندی به آدمها چقدراست؟ 2.حد ابراز این علاقه تا کجاست؟ به شدت نگرانم که نکند 29 سال حفاظت از قلبم در این ارتباط بی ثمر شود. کمکم کنید.

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله، آنچه درگذشته کرده اید بسیار خوب بوده بر همان راه پایداری کنید البته لازم نیست اعلام کنید، و به دیگران بفهمانید اینکه چه می خواهم بکنم بنابراین با این دوست جدید هم با همان کنترل های گذشته عمل کنید . هرچه آدم وابستگی داشته باشد در واقع بخشی از وجودش را به کسی داده است و این منافات با کمال دارد . بنابراین راهی را که بازکرده اید ببندید و سعی کنید چون گذشته دوستی خودتان را عمل کنید – محبت به افراد معمولی بشر مانع است و آدم را از حرکت باز می دارد – البته اگر حرکتی داشته باشد- نشانه زیادتی و از حد گذشتن در نماز روشن می شود. اگر خاطره آن دوست در نماز می آید و بخشی از نمازتان را می گیرد نشان می دهد که این محبت از حد گذشته و مانع راه است و باید کنترل بشود – در هر صورت زیادتی محبت نسبت به انسان همانند خودمان سودی ندارد بلکه مضر است و بهمین دلیل معلوم می شود که ابزار محبت هم همینطور باید کنترل شده و حساب شده بعمل بیایدو بایستی این محبت را نسبت خدای متعال و امام زمان و قرارداد و در این صورت زندگی آدم معنا پیدا می کند.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای