پاسخ به سوال در مورد مسائل اخلاقی
سوال:
با سلام خدمت استاد بزرگوار
اینجانب دو سوال داشتم از خدمتتون: یکی اینکه من وقتی که یه اتفاقی به کسی می افته یا یکی مبتلا به یک بیماری بد می شه خیلی بهش فکر می کنم حتی اگه تو تلویزیون نشون بده و از راه دور ببینم، همش با خودم فکر می کنم که وقتی میگن بیماریها از گناهامونه پس ممکن این آدم یک گناه مرتکب شده ناخودآگاه به ذهنم میاد و از این قضیه عذاب وجدان پیدا می کنم و اصلا می ترسم، نکنه من هم مبتلا بشم؟ می خواستم ازتون بپرسم آیا اصلا درسته اینقدر حساسیت، اگه درست نیست من چه کار کنم این حالت رفع بشه؟ چه کار کنم که بتونم افکارمو کنترل کنم.
سوال دوم اینکه: وقتی یک بلایی سر یکی میاد مثلا یک بیماری سخت، ناخواسته اون شخص ناامید می شه، حاج آقا خوب ما انسانها هممون که اونقدر قوی نیستیم که دائما شکر کنیم، وقتی یک آدمی همه درا به روش بسته است ، مریضه، فقیره و مخارج درمانشو نداره، کسی مسئولیتشو به عهده نمی گیره که کمکش کنه، خوب این آدما اگه شاکر هم باشن ناخواسته توی قلبشون ناامیدی رخنه می کنه حتی اگه نخوان، خوب وقتی ناامیدی خودش گناه است، پس چکار باید کنند که این حالت رفع بشه، حتی خیلیا می خوان ناامید نشن و این حالت رو از خودشون دور کنن ولی واقعا روزنه امیدی توی این دنیا ندارن، حالا باید چه کار کنیم که این حالت ناامیدی رومون اثر نذاره و از بین بره، اصلا وقتی که ما شکر می کنیم و ته دلمون احساس ناامیدی داریم این هم گناه داره یا نه ؟
با تشکر و التماس دعا

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

اولا به جای این ترس دائما به خدای متعال پناه ببرید از بلاها ثانیا صدقه بدهید بسیار و این خیال بیخود است و یک بیماری است و با پناه بردن به خدا و صدقه دادن حل می شود ان شاالله .

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای