پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
اگر ممکنه سوال منو تو سایت درج نکنید

سلام علیکم پدرجان٬ ی قضیه ای فکر منو ب خودش مشغول کرده ک تصمیم نداشتم با کسی درمیون بذارم منتها چون اتفاقی ب صفحه پرسشها مراجعه کردم ب جای صفحه دیگه و متوجه شدم بازه ب نظرم اومد شاید خیر باشه بگم..حدود ۱۴سالگیم بود ک سر مشکلی ک پیدا کردم و نمیخواستم با کسی درمیان بذارم با خدا صمیمی شدم..اونقدری ک اگر نیم ساعت تو طول روز حس میکردم فاصله پیدا کردم باهاشون اونقدر گریه و توبه میکردم تا دوباره حس کنم وصلم و البته اون موقع ب بعد حتی دلم نمیخواست ب ازدواج با احدی فکر کنم و فکر می کردم ازدواج باعث شه محبتم نسبت ب خدا کم بشه..تا ی مدت پیش این حال بودم تا اینکه کم کم توجهم کم شد و ب چیزایی ک خودم باعث بودم جلب شد..دوباره خواستم ارتباطمو با خدای خوبم قوی کنم اما نشد...و بگم دنیا برام زهر شده نمیدونم چکار کنم ..خواستگارامو راه میدم اما خیلی زندگی بدی دارم ب زعم دیگران خیای ادم ارومیم و دیگرانو اروم می کنم اما خودم وقتی دائما یاد خدا نیستم بدبختم..شما چه می فرمایید

پاسخ:

حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند : سلام علیکم و رحمة الله ،

هرچيزي توبه اي مناسب خودش دارد. شما سعي كنيد آن چيز هائي كه باعث غفلت شده از دسترس دور كنيد و كنار بگذاريد و توبه و انابه كنيد و توبه و انابه را رها نكنيد تا دوباره گشايش حاصل شود. ممكن است طول بكشد اما به فضل خدا جواب توبه و انابه گشايش است. نا اميد نشويد و رها نكنيد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای