پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
با سلام.اگه میشه سوال منو تو سایت نذارید چون بعضیا هستن نصفه از این قضیه من خبر دارن که اگه بخونن ممکنه متوجه بشن مربوط ب منه و آبروم میره
به خانومی در دانشگاه علاقه مند شدم و از او خواستگاری کردم.جواب منفی داد در عین حال که عکس العملش مثبت بود.(حتی دوستانش فکر میکردن جوابش مثبت باشه) چون خیلی با من راه میومد.چند دفعه در زمان های مختلف پیشنهاد خودم رو مطرح کردم و هر دفعه بنا به دلیلی(ک معمولا مخالفت خونوادشون ب خاطر شرایط من بود) منتفی میشد.از ی جایی ب بعد کم کم رابطه مون ادامه پیدا کرد و این باعث علاقه ی شدید و وابستگی من شد.ماههای آخر اون خانوم بارها اومد با گریه گفت که بدون من نمیتونه و منو شوهر خودش میدونه و حتی خیییلی بهم نزدیک شد(که روم نمیشه بگم).ولی بعدا ب دلیل مخالفت خونواده وسست عنصر بودن اون خانوم این ق نشد.ولی حاج آقا درسته خیلی خیلی بام بدرفتار شد اما هنوز نتونستم فراموششون کنم و زندگیم تحت تاثیر این قضیه هست.نمیتونم نگاهشو صداشو ... فراموش کنم و فکر اینکه با کس دیگه ای باشه آزارم میده.چند بار برای خواستگاری زنگ زدیم و خودم هم حضوری با پدرشون حرف زدم ولی نشد سر شرایط.تمام انرژی و انگیزم سر این قضیه و رفتاراشون و ی روز خوب بودن و از علاقه شون گفتن ی روز رد کردنشون از بین رفت.نا گفته نماند این دوران چند سالی طول کشید.نمیدونم چ کنم.شرمنده طولانی شد
التماس دعا فراوان

پاسخ:

حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند :  سلام عليكم و رحمة الله ،

چاره نيست بايد او را فراموش كنيد اصل ارتباط نامشروع بوده و نمي بايست تا اين مقدار پيش رفته باشيد- در هر صورت براي گذشته و ارتباط نادرست توبه كنيد و به امام زمان صلوات الله عليه پناهنده و متوسل بشويد براي اينكه بتوانيد او را فراموش كنيد هر روز يكبار نماز امام زمان بخوانيد و به ايشان توسل كنيد شايد بتوانيد او را فراموش كنيد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای