پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
بسم الرحمن الرحیم
من دختری هستم که پسر دایی من به مدت یک سال برای به دست آوردن من خوشدل به آب و آتیش زد که نظر منا به خودش جلب کنه مادرشون و خودشون یه مدت یکسال آمدند و رفتند مادرشون با پدر من صحبتها می کرد که نظر منا مثبت کنه پدر من هم با صحبت ایشون موافقت کردند و ایشون هم موافق ازدواج من با پسر پای یک بودند مدارس من اینقدر تو این یک گریه کرد و خواست از من اما من فقط خواسته ایی که داشتم کار ثابت از پسراشون بود و اخلاق حسن تو چون ایشون در همه کارها می زنند و بیشتر از یک سال تو یک کار نبودند گفتم خواست اصلی من برای ازدواج با شما آینه مادرشون گفتند هر چی تو بگی و بخوای قبول می کنه بعد از یکسال آمدند و رفتند خواهش و تمنا و گریه ازدواج کردیم بعد از شش ماه کا رشا عوض کارشون برق بود بعد رفت تو یک کار دیگه مثل فیلمبرداری البته ایشون در ورامین با خواهر و شوهر خواهراشون زندگی می کنند پدر و مادر شهرستانی اخلاقش کلا عوض شد نه رنگی می زد نه جوابی میداد و خواهراشون گفتند رفته پول بیاره من از مادرشون خواستم صحبت کنند که دست از این اخلاقش بردارند اگر مشکلی هست بیان حلش کنیم اما نیومدی مادرشون گفتند اصلا جواب ما را نمیده پدرم با این وضعیت به مادرشون و دپ رسوم زنگ زدند و گفتند بیان مشکلی هست حلش کنیم اما بی تفاوتی کردند پدرم وقتی دید به مدت یکسال و نیم نیومد ند فامیل را واسطه قرار دادند اما جواب قانع کنند هایی ندادند فامیل هم ما امید شدند الان به مدت سه سال رفته و ما خبری نداریم اما پدر و مادرشون خبر دارند میگن نمیخواد بهتر تمام بشه اما نمیان من ماندم تو دو راهی نمیدونم چیکار کنم برای طلاق خودشون حتی توافقی باید باشه ما سه خواهرم خواهر اولئک خواستگارهای زیادی داشت اما جواب رد داد خواهر دومی اصلا خواستگار نداشت من هم اینطوری و کلا خانواده ما از هم پاشیده پدرم خود شونا سرزنش می کنند هر سه مرز ازدواجی تو را حداد راحیل پیش روی ما بزارید متشکرم

پاسخ:

علیکم سلام و رحمة الله

بکوشید برای طلاق گرفتن.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای