سوال:
با سلام. بنده 29 ساله هستم و با خانمی به مدت 2 سال هست که صیغه محرمیت میخوانیم و باهم در ارتباط هستیم. ایشان 7 سال از من بزرگتر هستن و من قصد ازدواج دائم با ایبشان را دارم. اما مسائل و مشکلاتی هست که مانع می شوند. ایشان قبلا به اجبار و زور پدر،در 19 سالگی ازدواج کردند و به مدت یکسال زندگی بسیار بسیار تلخی داشتند و سرانجام جدا شدند. بعد از مدتی در محل کارشسان با آقایی آشنا می شوند و قصد ازدواج داشتند، بعد از مدت کوتاهی آن آقا از شهر ما می روند، و ارتباط این دو تبدیل به تلفنی می شود، و نهایتا سالی یکبار آن آقا به شهر ما میاید و 2 3 ساعتی همدیگرو در ماشین میبینند. الان مدت چندین سال هست که این دو نفر صرفا با هم تلفنی ارتباط دارند و آن اقا میگوید هنوز شرایط ازدواج نداره که بیاد خواستگاری. از طرفی من هم به این خانم بسیار علاقه دارم، و نمیتوانم از ذهن خودم پاک کنم. به علاوه اینکه ما بیشتر از دو سال هست که محرم همدیگه هستیم و این روابط باعث وابستگی خیلی زیاد شده. الان من برای ازدواج با این خانم دو تا مشکل اساسی دارم
1-مادرم که راضی نمیشه به خاطر سن بالاترش نسبت به من
2- این خانم میگه تو شرایط اولیه رو نداری هنوز، کار با درآمد مکفی، خونه و ...
من دانشجوی دکتری هستم و کار آزاد دارم، دفتر دارم برای خودم، اما اصلا درآمدی ندارم. شما بمن ختم و من یتق الله ... گفتید و دارم انجام میدم. اما هنوز نتیجه ای نداشته. مدرس حق التدریس دانشگاه هم هستم ولی آنجا پول مناسبی نمیدن.
من 3 تا سوال از خدمت شما دارم؟
1- میشه 159 بار و من یتق الله را در یک نوبت نگفت؟ وقتی پشت سرهم میگم گاهی وسطش تمرکز ندارم
2- برای اینکه ارتباط این خانم با آن آقا کلا قطع بشه چیکار کنم؟
3- خانوادمو چطوری راضی کنم؟
من در این دو سال فعل حرامی مرتکب نشده ام.
ببخشید خیلی طولانی شد.