سوال:
سلام علیکم.من خانم مجردی حدودا 31ساله هستم که حدود هفت سال پیش به یکی از اقوام که حدود یک سال ونیم ازمن کوچکتره علاقمند شدم ودلیل این علاقه محبت های خود این اقا بود که ظاهرا خیلی من رو دوست داشت اما بعد ازمدتی ایشون شاید بخاطر اختلاف سنمون نظرش در مورد من عوض شد(در حالیکه من هم ظاهر خوبی داشتم وهم اهل رعایت وهم علاقه این اقا با توجه به رفتارشون بسیار شدید بود) ولی من بعداز هفت سال هنوز نتونستم ایشون رو فراموش کنم والان پسر عمه ی این اقا خواستگار من هست (البته از علاقه ی ما دونفر بهم اطلاعی ندارد)درحالیکه ایشون فردی مذهبی هست اما متاسفانه یک ازدواج نا موفق در پرونده دارد (بچه ندارد)واز طرفی طلبه وازلحاظ مالی ضعیف است.من بشدت دچار سردرگمی شده ام از طرفی بهیچوجه نمیتوانم مورد اول را فراموش کنم درحالیکه ایشون وانمود می کند که میل وعلاقه ای به من ندارد اما من احساس میکنم ذره ای هم که شده از محبت من تو دلشون هست از طرفی سنم بالا رفته ومورد دوم من راتحت فشار قرار داده که چند ماهه منتظر جوابتم زود تر تکلیفمو مشخص کن.میترسم به دومی جواب رد بدم دیگه خواستگاری نیاد به اولی هم نرسم. ازطرفی بهش جواب بدم وباز نتونم اولی رو فراموش کنم وتوزندگی برام دردسرساز بشه.لطفا کمکم کنید چکار کنم ایا راهی هست که اولی رو بدست بیارم؟(محل زندگی ما تو یه شهر نیست که برم سر راهش دعای اسئل اله من فضله بخونم؟