پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
با سلام خدمت استاد گرامی
دختری 31 ساله هستم که چهره ای معصومانه و کودکانه دارم (البته این نظر اطرافیان است) از نطر تحصیلی نحبه دانشگاهی هستم در هر جمعی که ورود پیدا میکنم توجه ها به من معطوف می گردد اعتماد به نفس خوبی دارم و کارها را به خوبی انجام میدهم. همکاران، اساتید و دوستانم احترام خاصی برای من قائل هستند و همه از این که چرا ازدواج نکرده ام سوال می کنند! و همیشه به فکر ازدواج من هستند خودم هم از این وضعیت خسته شده ام هفته ای حداقل یک حواستگار دارم. ولی مشکلی که وجود دارد این است: 1- اغلب افرادی که از من خواستگاری میکنن از نظر فکری با بنده در یک سطح نیستند و دنیایشان خیلی کوچکتر از اهداف متعالی که بنده حقیر دارم می باشد. 2- معدود افرادی که از نظر فکری با بنده تناسب دارند وقتی به خانه برای خواستگاری میایند چون وضع مالی خوبی نداریم و پدر و مادرم هر دو از کار افتاده و بیمار هستند و خرج خانه تقریبا به عهده من می باشد از ازدواج منصرف می شوند. سوالی که من از محضر حضرتعالی دارم این است من در دوراهی مانده ام بین وظیفه امرار معاش خانواده (پدر و مادرم و خوارهران کوچکترم) و ازدواج و آینده خودم ، چکار باید بکنم؟ چندین مورد از خواستگارام صراحتا به بنده گفتند که اگر بخوایی خانوادت را حمایت کنی نمیتونیم باهات ازدواج کنیم. استاد عزیز من را راهنمایی بفرمایید.

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

اولا شمابه حرف مرد اصلا اعتنا نکنید ، جواب مودبانه بدهید . اما آن صحبت را در سرنوشت خود دخالت ندهید . شما وظیفه دارید زندگی پدر و مادر را تامین کنید ، کسی که به خواستگاری شما می آید باید این را بفهمد و بپذیرد . شما با دعا و توسل انشاالله کسی را خواهید یافت که بتواند پدر و مادر شما را تحمل کند البته اطلاعاتی که شما داده اید ناقص است ما نمی دانیم رشته ی شما چیست ؟ درامد فعلی شما چه مقدار است ؟ آیا امکان دارد که خانه ی مجزای آن هارا تامین کنید و به زندگی مستقل خودتان برسید . اگر چنین توانی باشد دیگر مشکلی وجود ندارد . اگر بتوانید ولو یک زندگی مختصر برای پدر و مادر تهیه کنید و خودتان هم هر روز به آن ها سر بزنید ، می توانید ازدواج کنید و مشکلی برای زندگی شما وجود نخواهد داشت

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای