پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
سلام 28 ساله هستم مجرد کارشناس ارشد نرم افزار مدت دو سال با آقایی که 5 سال از خودم بزرگتر هستند دوست بودم روزای خوبی داشتیم اما دو بار تقریبا بی دلیل رابطه و تموم کردن ایشون و دوباره با هم ادامه دادیم بعد تصمیم به ازدواج گرفتیم نامزد شدیم ولی یه هفته بعد از نامزدی ایشون گفتند که پدرشون راضی نیست دلیل خاصی مطرح نبود بحث های کوچکم خب در تمام مراسمات هست و همین جا تموم شه بهتره هر چقدر هم برای من و خانوادم سخت بود اما تموم کردیم دوباره برگشتن و از خانوادم عذرخواهی کردن و خواستند که ادامه بدن اما پدرم مخالفت کرد گفت هر لحظه یه تصمیم میگیرید و این خطرناکه ایشونم وضعیت مالی متوسط و ارشد دارن در حد خانواده ما در این مدتم گاهی با انرژی و گاهی بی میل به من پیام میدهند، البته اخلاق های خوب زیادی هم دارند ولی فکر میکنم دایما دچار خستگی احساسی بی دلیل میشوند من چون علاقه زیادی به ایشان دارم شاید احساسات راه عقل رو بسته باشد و دایما این فکر را دارم که نکند خواستگار مناسبی پیدا نشود یا نکند این اگر یک مشکل دارد نفر بعد ده تا، حال از شما سوال میکنم ادامه دادن عاقلانه است دوباره صبر کنم و فرصت بدهم یا نه؟


پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

من فکر میکنم یک بار دیگر باید تجربه کنید و البته چندان دل نبندید و سعی کنید ازین به بعد بیشار عاقلانه عمل کنید چندان دلخوش نباشید به جریان این شخص که اگر خدای نکرده ایشون پس زد شما لطمه روحی بخورید . اصولا دوستی یک زن و یک مرد که با هم محرم نیستند درواقع عبارت است از یک اشتباه بزرگ هدف مردان معمولا از دوستی با یک زن لذت بردن از آن است و تقریبا در اکثر موارد به ازدواج فکر نمیکنند درصورتی که زن ها در این رابطه ها به ازدواج فکر میکنند که در نتیجه آسیب روحی میبینند نمونه ی شما ممکن است یکی از این نمونه ها باشد .

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای