سوال:
سلام. من خانمی 22 ساله هستم. 1سال و نه ماه است که عقد کرده ام و حدود سه ماه است که زندگی مستقل مان را شروع کردیم. من هنوز نتوانسته ام ارتباطم را با خانواده شوهرم عادی و صمیمانه تر کنم. وقتی به منزل ایشان می رویم یا آنها می آیند احساس خوبی ندارم گاهی دوست دارم زودتر از آنها جدا شوم. به روی خودم نمیاورم اما فکر میکنم ممکن است انها متوجه شده باشند. شوهرم از این وضعیت من راضی نیست و دوست دارد من با خانواده اش خوش و بش کنم. اما به سختی میتوانم این کار را بکنم. و دوست ندارم برای ریا اینکار را بکنم. قبلا یکسری جر و بحثها در حضور من، بین شوهرم و پدرش و یکبارهم بین شوهرم و خواهرش پیش آمد، که خیلی مرا ناراحت کرد و این روی ذهنیت من بسیار اثر گذاشت. لذا من گاهی اوقات نمیتوانم آنها را دوست بدارم. با اینکه از آن اتفاق زمان زیادی گذشته است. لطفا راهنمایی کنید.