سوال: سلام علیکم دقیقا یک سال است که از عقد بنده با همسرم میگذرد، قبل از عقد پدر و مادرم صد در صد با این ازدواج بنده موافق بودند. اما بعد از عقد... پدرم به خیلی از قول هایی که به پدر خانمم داده بود عمل نکرد و مادرم هم به خیلی از قول هایی که به مادر خانمم داده بود عمل نکرد و خوب با همان ادبیات خاص خانم ها موجب رنجش فراوان همسرم را فراهم کرد، به نحوی که همسرم درست دو هفته قبل از عروسی به خاطر نابینایی ناشی از استرس و فشار در بیمارستان خوابید و به فضل خدا بعد از 3 روز اوضاع بهتر شد، اما خوب تا همین امروز عوارض و مشکلات بینایی همسرم موجود است که ان شاء الله به فضل خدا بهتر میشود. هر بار هم که با پدر و مادرم صحبت میکنم و کوچکترین انتقادی در این زمینه به آنها میکنم، ناراحت میشوند... دیگر توان ندارم که اینطور از پدر و مادرم دور باشم، اما چه کنم که واقعا از خطر جانی این ارتباط میترسم؟ چه کنم؟ واقعا خسته ام... چه کنم؟
پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله ،
شما مسکنتان کجاست ؟ شما به آنها کاری ندارید گاهی شما به دیدن آنها می روید سعی کنید با دوری از خانواده زندگی خود را به دور از ناراحتی اعصاب ادامه دهید .
كليه ي حقوق براي پايگاه اطلاع رساني آیت الله محمد علي جاودان محفوظ است
هرگونه كپي برداري از مطالب سايت براي مقاصد غير اقتصادي فقط با ذكر منبع(www.javedan.ir) بلامانع ميباشد .