سوال:
با سلام.
سوالی که بنده داشتم در رابطه با رابطه بین مادرم و بنده و همسرم میباشد.
حدود 3 سال ازدواج کردم و دارای یک فرزند هستم، مادر بنده شخصی بسیار دلسوز و مهربان و به شدت دارای غرور و روحیه مردانه میباشد و اصلا انتقاد پذیر نیست و در برابر انتقاد و یا عدم تمکین به فرامین و نظراتش به شدت و به طور زننده ای جبهه گیری و برخورد میکند و میشود گفت حکومت زن سالاری است در خانواده آنها.
ایشان دارای تفکرات قدیمی میباشد و برخی اوقات در مواجهه با همسرم با ایشان رفتار خوبی ندارد مثلا مادر بنده توقع داشت همسر بنده در ما های آخر بارداری که اکثرا استراحت میکنند و کار سنگین نمیکنند کارهای مربوط به خانه تکانی عید و شست وشوی درودیوار و ... منزل آنها را هم انجام دهد و موقعی که همسرم خسته میشد و یا نمیتوانست کمک کند ایشان ناراحت میشد و با کنایه و متلک با ایشان برخورد میکرد و توبیخ میکرد و گاهی قومیت و اصالت ایشان را مسخره میکرد و این رفتارها وقتی به اوج رسید که همسر بنده در هنگام به دنیا آمدن فرزندم نتوانست به صورت طبیعی وضع حمل کند و پزشکان ( به علت در خظر بودن جان بچه) مجبور به سزارین شدند و این مساله تا مدتها چماقی شد بر سر همسرم که چرا نتوانستی طبیعی وضع حمل کنی و مثلا چرا بچه که به دنیا اومده خوشگل نیست و مثلا بچه فلانی خیلی خوشگلتر بود و به واسطه یک سری مشکلات و این برخوردهای بد ، همسرم دچار افسردگی شدید شد طوری که مجبور شدم ایشان را شبانه از بیمارستان بیارم خانه تا مبادا به خاطر فکر و خیالات و غصه خوردن ها حالش بدتر شود و روز به روز رابطه مادرم و همسرم سردتر و سردتر میشود و مادر بنده همچنان معتقد است که همسر بنده لوس و بی عرضه است چون سرکار نمیرود و در خانه بیکار و بی عار برای خودش میچرخد و با تیکه و کنایه خانه داری ایشان را مسخره میکند در صورتی که همسر بنده دارای تحصیلات دانشگاهی و حوزوی است و به درخواست من و البته میل خودش خانه داری را انتخاب کرده ولی خب مادر من متوجه این موضوع نیست و بارها به خاطر تفکرات قدیمی که دارد و انتظاراتی که از همسرم دارد همسرم را جلوی جمع تحقیر کرده و طوری است که واقعا بعضی اوقات اخلاق ایشان قابل تحمل نیست.
از طرفی چون بنده مجبورم در خانه پدری زندگی کنم (دانشجو هستم و کار دائم ندارم) خود این مساله هم تاثیرگذار شده است.
شما میفرمایید من چکار کنم که هم احترام مادرم حفظ شود و هم آرامش به زندگی من برگردد؟
البته تا حالا همسرم کوچکترین حرف و بی احترامی به مادرم نکرده و همیشه با لبخند و سکوت و بعد هم گریه درخانه خودمان رفتار کرده !
حاج آقا من چه کنم؟ واقعا مستاصل شدم!