پاسخ به سوال در مورد مسائل تربیتی
سوال:
باسلام
استاد ببخشید .بنده بخاطر اینکه تو جمع دوستام همه اشون با دختر رابطه داشتن.همیشه فکر میکردم یه ضعفی و نقصی دارم که دلم نمیخواد ارتباط داشته باشم با دختر.ا و از خدا میخواستم که خدا یه دختر خوب نصیبم کنه.ینو با یکی از خانم های اقوام مطرح کردم.که شوهر هم داره.و اون بنده خدا نمیدونم روی چه حسابی اون بنده خدا بصورت دیوانه وار عاشق من مجرد شد.و ارتباطمون هم به جاهای باریک کشید.تا حدی که اون بنده خدا همیشه از من درخواست زنا میکنه.ولی من قبول نمیکنم.حالا هر کاری میکنم هم بخاطر تجرد و هم بخاطر تنهایی خودم نمیتونم اون بنده خدا رو فراموش کنم.با علم به قبح گناه ارتباط با زن شوهردار..اون بنده خدا هم چون فامیل نزدیک هستیم .زیاد همدیگه رو میبینیم.ول کن نیست.وتقاضای همه نوع ارتباط رو داره از من.خواستم ببینم چیکار کنم که همه من هم اون بنده خدا همدیگه رو فراموش کنیم

پاسخ:

حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند : سلام علیکم و رحمة الله ،

گناهی که شما گرفتارید بسیار بد گناهی است، حتی ممکن است آدمی عاقبت به شر بشود.

بنابراین به هر نوع ممکن باید از آن زن دوری کنید، جداً دوری کنید.

باید فکر کنید راه پیدا کنید تا او را نبینید که ارتباط قطع بشود وگرنه ممکن است یک روز شرایطی پیش بیاید که دیگر امکان پرهیز از گناه نباشد، تنها راه جدایی کامل است. برای فراموشی راهی جز دوری و ندیدن یکدیگر نیست.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای