سوال:
سلام علیکم سال ۸۰همسرم که بیکار بود در کیش پیشنهاد کار داده شد من هم به اجبار که این منطقه خوب نیست مرد تنها بماند انتقال گرفتم الان دختری که مقید به اصول دینش بود وجزچند نفر دختر با حجاب بود پایبند هیچی نیست از خدا و....شرمنده ام بخاطر این تربیت حتی از عکس برادر شهیدم هم خجالت میکشم فوق لیسانس گرفته واز صبح ساعت ۸/۳۰تا شب ساعت ۱۰/۳۰دقیقه کار وبعد منزل دوستانش تا هروقت که پدرش دادوبیدا کند ازیندگی هم خبری نیست تمام روز من اختصاص پیدا کرده تابراش دعا کنم خسته شدم شرایط ازدواج هم چند بار پیش آمده مومن میاد میگه سختمه کافر میاد میگه تا حالا برای من دعا میکردی ازاین پس با یدبرای این آقاهم دعاکنی چکار کنم من خیلی وقته کم آوردم و همسرم که مرد مقاومی بود اون هم بعضی از شبها با من گریه میکنه میترسیم اگر بهش فشار بیاریم از ماجدا بشه شمارا بخدا درحق ما دعا کنید ۱۵سال دوری از خانواده در محیطی که هیچ جذابیتی برای من نداشت تحمل کردم ولی دیگه نمیتونم ودست دراز کردم به سوی خوبان عالم وکمک میخواهم