پاسخ به سوال در مورد مسائل تربیتی
سوال:
آقای جاودان، لطفا سوال بنده را خودتان پاسخ دهید و لطفا پاسخ دهید نه اینکه بنده را ارجاع بدهید به یک راون کاو. در سوال قبلی بنده را ارجاع دادید به موسسه ی راه روشن که هیچ سودی برای بنده نداشت. پس اگر واقعا راه حل این مشکل من را می دانید خودتان پاسخ دهید.
من ۲۵ سالمه. پدرم از بچگی در گوش من خوانده بود که تو باید پزشک بشی. و مادرم همش وادارم می کرد درس بخوانم، من حتی بخاطر این که در دیکته نمره کم می آوردم از جانب پدرم کتک هم خوردم. یعنی می خوام بگویم انقدر درس برای پدر و مادرم مهم بود. اما کرد تا آنجایی که یادم می آید بچه ی درس خوانی نبودم. درس را دوست نداشتم. اگر بعضی وقت ها درس خوان میشدم یا به زور پدر و مادرم بود یا جوگیر میشدم. روزی حواب های کنکور آمد بدترین روز زندگی من بود چون با رتبه ای آورده بودم نمیتولنستم آرزوی پدرم را برآورده کنم. انواع توهین ها و تحقیر ها بر سرم آوار شد. انقد من تحت فشار و اضطراب و توهین و تحقیر قرار گرفتم آن هم در آن سن حساس، که الان مبتلا یه اضطراب اجتماعی هستم. الان با این سن دانشجوی ارشدم ولی باز هم جو گیر شدم که آمدم ارشد، چون می خواستم پدرم کمی به من افتخار کند فقط کمی. اما الان با اینکه ۷ سال از این قضیه گذشته اما پدرم به نن میگوید اگه الان پزشکی می خوندی درست تمام شده بود. این ها مقدمه ای بود که برم سر اصل مشکلی که دارم، من الان
۱) هیچ استعدادی ندارم یا نمیدانم چه استعدتدی دارم چون همش سرکوب میشدم
۲) نمی دانم چیه چیزی را دوست دارم چون حتی دوشت داشتن هایم را پدرم برایم تعیین می کرد
۳) احساس حقارت شدید دارم از اینکه نتوانستم پزشکی بخوانم بطوری که وقتی به مطب یک پزشک می روم همش حسرت او را میخآرم و احساس حقارت و اضطراب شدیدی وجودم را فرا میگیرد.
۳) نمی دانم چه می خواهم، سردرگمم، با این رشته ای که خواندم تهش می توانم کارمند شودم و من نمی خواهم کارمند شوم زیرا در بین دوستانم که اکثرا رشته ی پزشکی و دندان و.... خوانده اند احساس شرمندگی می کنم. البته این دوستانی که گفتم همگی با پول پدرانشان توانستند پزشکی بخوانند، اما پدر من حتی پولدار هم نبود.
۴) علی هذا از شما می خواهم کمکم کنید، آیا راه حلی وجود دارد؟ مثلا دعایی که کمک کند؟ یا توسلی؟ من حتی ختم قرآن هم گرفته ام. باور کنید در سردرگمی دست و پا میزنم. اگر راه حلی وجود دارد دریغ نکنید.

پاسخ:

سلام علیکم رحمة الله ،

اگر شما بتوانیدکاری بدست اورید که اندکی حقوق داشته باشید,میتوانید در خانه سر بلند کنید و با فشار خانواده مقابله کنید.اینکه شما توانسته اید با اینهمه فشار خانواده کارشناسی ارشد بگیرید خیلی توفیق است شاهکار کرده اید پدر شما عقلش نمیرسد

اطبای زیادی هستند که بعضی از انها را من میشناسم که دنبال تجارت رفته اند به مغازه پدرشان رفته اند

خواندن پزشکی مساوی با احترام بیشتر نیست شما بکوشید یک کار مشروع صحیح و درست ولو حقوق بسیار نداشته باشد پیدا کنید این اولین قدم نجات شمااست اگر ازدواج کنید ک از خانه پدر نجات پیدا میکنید و ان شاالله مشکلاتتان به امید خدا حل میشود.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای