یا رسول الله اجازه می دهی من هم به این جمع بیایم؟ فرمود نه. اینجا جای تو نیست. تو زن خوبی هستی. اما برو همان دم در بنشین. این آیه مال این پنج نفر است. آیه تطهیر مال این پنج نفر است.
به او گفته بودند شب که در رختخواب خوابیدی تسبیح دستت بگیر و بشمار که امروز چکار کردی. فردا شب هم بشمار ببین کم شد یا نشد و اینها. این یک چیزی برای آدم می آورد. محاسبه یک چیزی برای آدم به وجود می آورد و آن هوشیاری است.
یک فرمایشی مرحوم امام در کتاب چهل حدیث از استادشان مرحوم آیت الله شاه آبادی نقل می کنند. می فرمایند فرق انسان و سایر جانداران در این است که انسان صاحب اراده است. فقط انسان صاحب اراده است. این یعنی چه؟
این بزرگوارانی را که خدای متعال به میان ما فرستاده است، نمونه های اعلای آن چیزهایی است که ما می توانیم برسیم. آقا این یک حرفی است ها. ما می توانیم برسیم. ما نمی توانیم به امامت برسیم. به نبوت نمی توانیم برسیم. به رسالت نمی توانیم برسیم. اما آن مقامات عالیه که اینها دارند می توانیم برسیم.
خدایا مرا به جنات نعیم برسان. رزق مرا جنات نعیم قرار بده. ابراهیم که شاید بعد از حضرت پیامبر ما بزرگ ترین پیغمبر خدا باشد. ایشان می گوید من را به جنات نعیم برسان. إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ.
می گویند که یک آقای بزرگواری منبر رفت. بعد مثلا به ایشان اشاره کردند که آقا جا خیلی تنگ است. شما بفرمایید که این آقایان بلند شوند و یک قدم بیایند جلو. ایشان گفت و همه از جایشان بلند شدند و یک قدم جلو آمدند. گفت خب همه حرفی که ما می خواستیم بزنیم گفتیم. همه انبیاء و اولیاء اینجا به این عالم آمده اند که به شما بگویند یک قدم جلو بیایید. تمام شد دیگر. من همه حرفم را زدم. شما هم عمل کردید.
خدا نکند. بیرون کردن ما، بیرون شدن ما از لشکر امام زمان گران تمام می شود. یعنی گران معنوی. نمی دانیم آن وقت عاقبت مان چه می شود.
روز عزای بزرگی است. عزای مستقیم امام زمان ماست. پدر بزرگوارشان را از دست داده اند. عزای مستقیم. هرکسی قدر امروز را بداند، قدر عزاداری امروز را بداند، ممکن است خیلی بهره مند شود. از ما کاری برنمی آمده جز اینکه دور هم جمع بشویم و یک کسی روضه ای بخواند و اشکی بریزیم که هرکسی هم توفیق ریختن اشک را ندارد.
تمام فیلم ها، یعنی بیشترین فیلم هایی که در جهان درست می شود، یهودی ها درست می کنند. تمام خبرگزاری های، باز نه یهودی ها، یعنی صهیونیست، نه یهودی؛ عرضم به حضورتان تمام خبرگزاری های بزرگ جهان یهودی و صهیونیت اند. جهان را اداره می کنند.
اگر عمل صالح بکنی، صالح می شوی. جهتش را عوض می کنیم. اگر عمل خوب بکنی، خوب می شوی. عمل بد کنی، بد می شوی. هرچه بیشتر عمل خوب بکنی، خوب تر می شوی.
خدا آنها را عذاب نخواهد کرد، اگراستغفار کنند. اگر مردم استغفار کنند، هیچ عذابی برایشان نخواهد بود. من هزار جور گناه می کنم. هزار جور گناه کردم. هیچ دغدغه ای از آنها ندارم. این دغدغه نداشتن. اگر یادتان باشد قبلاها هم عرض کردیم. خیلی بد است.
تحقیر مومن گناه کبیره است. توهین به یک مومن، گناه کبیره است. سرزنش مومن، گناه کبیره است. تمسخر مومن گناه کبیره است. شما می گوییم یعنی من هیچ چیز نگویم؟ نه آقا هرچه می خواهی بگویی بگو. اما گناه درونش نباشد. حرف درست بزن.
هرگلی کاشتی، خودت کاشتی. نکاشتی، نکاشتی. هربار که چشمت را نسبت به نامحرم بستی، کاملا بستی، داری یک گلی برای خودت می کاری. خب. آدم به جایی می رسد که فقط خدا برتر از اوست. اینها متقیان اند. اینها که صاحب اختیارند، به این سلطنت می رسند، اینها متقیان اند. آن وقت امیرالمومنین امام متقیان است.
خود نماز آدم را لعنت می کند. نفرین می کند. شنیده اید دیگر. می گوید مرا ضایع کردی. خدا تو را ضایع کند. خیلی اوقات گرفتاری هایی که ما داریم مال این نفرینی است که نماز کرده. من نماز درست خواندم. خب پس نماز را ضایع نکردی. اول وقت خواندم. پس نماز را ضایع نکردی.
عید غدیر شهر ما به هم ریخته بود. از در و دیوار عید می بارید. بالخصوص آن وقت. بعدها همینطور بود اما هی یواش یواش کم شد. کم شد. مثلا مردم به صورت دسته جمعی، یک نفری، جمعی، به دیدن سادات محل می رفتند. عید غدیر بود. به دیدن سادات محل می رفتند. اگر عالم محل بود و سید بود، خب مثلا او اول. رفت و آمد بودها. یعنی تمام روز را آدم احساس می کرد در محله رفت و آمد است.
کسی که خیلی خوب گریه می کند، برای امام حسین گریه می کند، برای توسل گریه می کند. دوتا حرف است دیگر. آدم یکی برای عزای امام حسین گریه می کند. یکی برای توسل. یعنی دست به دامانش است و دارد گریه می کند. یا در خانه خدا برای بدی هایش و گناهانش گریه می کند.
خیلی جاها نباید حرف بزند. من گاهی می خواستم مثلا یک جمله بگویم. دو سه روز است دارم فکر می کنم که این را چجوری بگویم که تویش دروغ در نیاید. ما باید همه حرف هایمان را اینجور فکر کنیم.
هرکس که عمل صالح بکند. مرد یا زن. فرق نمی کند. این را همگان، هر انسانی. ببینید اینجا آنجایی است که بین زن و مرد هیچ فرقی نیست. در ساختمان این عالم یک فرق هایی بین زن و مرد هست. یک وظایفی مردان دارند و یک وظایفی زنان دارند. یک اختلافاتی هست. اما همه اش فقط مال همین عالم است. از اینجا که بروی نیست.
می گویند که وقتی فرزند بزرگوارش امام باقر علیه السلام بدن مطهر ایشان را روی سنگ مغتسل غسل می داد، پشت را که نگاه می کرد، جا افتاده بود. آقا این جاها مال چیست؟ این چیست بر بدن پدر شما؟ فرمود این مال بارهایی است که شب ها به دوش می گرفت و به در خانه فقرا می رفت. چند سال؟ سی و پنج سال ایشان بار می کشید.
خدای متعال یعنی ربّ. حالا این حرف یک ذره پیچیده است. همه پیامبران را ربّ عالم فرستاده است. همه کتاب های آسمانی را رب عالم فرستاده است. همه دستوراتی که در دین آمده دستورات رب جهان است. رب شما گفته نماز بخوان. وظیفه رب بوده این حرف را بزند. ببینید این خدایی که رب است، خالق هم هست.