جلسه چهارشنبه 31/1/90 ( هدایت الهی مخصوص جهادکنندگان در راهش)
جلسه چهارشنبه 31/1/90 ( هدایت الهی مخصوص جهادکنندگان در راهش)
هرکس بهای راه را پرداخت، او را به راه می­برند. اگر کسی به آن راه برود دیگر از آن بیرون نمی­آید. صراط مستقیم یک راهی است که اگر شما وارد آن شدی، دیگر از آن بیرون نمی­ آیی.

أعوذ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قوّهَ إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطـّیبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالَمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَة الله عَلی أعدائِهِم أجمَعین إلی یَوم الدّین

هرکس بهای راه را پرداخت، او را به راه می­برند. اگر کسی به آن راه برود دیگر از آن بیرون نمی­آید. صراط مستقیم یک راهی است که اگر شما وارد آن شدی، دیگر از آن بیرون نمی­ آیی. حال بهایش چیست؟ در آیه 69 سوره مبارکه عنکبوت می­فرماید: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا می­فرماید کسانی که در ما مجاهده کردند. گاهی در قرآن می­فرماید کسانی که در راه ما مجاهده کردند اما در اینجا می­فرماید کسانی که در ما مجاهده کردند. وَالـّذينَ جاهَدوا فينا یک معنای خاصی دارد.

هرکس که مجاهده کند لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا. در آیه 142 سوره مبارکه بقره می­فرماید: يَهْدي مَنْ يَشاءُ هرکس را که بخواهد هدایت می­کند. چه کسی را می­خواهد هدایت کند؟ وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا اگر کسی در ما مجاهده کند حتما حتما حتما او را به راه­های خودمان هدایت می­کنیم. در قرآن یک صراط مستقیم هست و یک سُبُل. در زبان فارسی، صراط و سبیل را راه معنا می­کنیم. هر کس در ما، در راه ما مجاهدت کند، حتما حتما حتما او را به راه­های خودمان هدایت می­کنیم. بنابراین خداوند کسی را که در راه او مجاهدت می­کند هدایت می­کند. بهای راه یافتن به صراط مستقیم، هدایت است.

حال این مجاهدت چیست؟ همان است که ما در آن ناتوان هستیم. دقت کنید. این آیه را مکرر خدمتتان عرض کرده­ ام: در آیه 125 و 126سوره مبارکه انعام می­فرماید: فمَنْ يُردِ اللهُ أَنْ يَهديَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلام وَمَنْ يُردْ أنْ يُضِلــَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيــّقا حَرَجًا كأنـَّما يَصَّعَّدُ في السَّماءِ كذلِكَ يَجْعَلُ اللهُ الرّجْسَ عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ * وَهَذا صِراطُ رَبّكَ مُسْتقيمًا قسمت اصلی آنجایی است که فرمود هرکس را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می­کند. بعد فرمودند کسی که اگر خدا بخواهد او را هدایت می­کند کسی است که مجاهدت می­کند. در اینجا معنای مجاهدت را می­فرماید. هرکس را که خدا اراده کند او را هدایت کند، سینه­اش را برای پذیرش همه اسلام گشاده می­کند. بعد از اینکه سینه­ اش گشاده شد تمام اسلام را می­پذیرد. باور کنید ما تمام اسلام را نپذیرفته­ایم. کیست که نماز اسلام را پذیرفته باشد؟ نماز اسلام را چه کسی پذیرفته است؟ مگر در آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت نفرموده ­اند: إنَّ الصَّلاة تنهَى عَن الفحْشاءِ وَالمُنكر وَلذِكرُ اللهِ أَكبَرُ در جای دیگر می­فرماید نماز را برای یاد ما به پا دارید. کجاست؟ آیا نماز ما اینگونه است؟ ما که نماز اسلام را نپذیرفته­ ایم.

هرکس که خدای متعال بخواهد او را هدایت کند، به او شرح صدر می­دهد. شرح صدر یعنی برای پذیرش تمام اسلام آماده می­شود. برای اولین بار، او مسلمان می­شود. اینکه خدا بخواهد کسی را هدایت کند، نتیجه کاری است که خود او کرده است. یک کاری کرده که خدا در مورد او اراده خیر کرده است. اما گاهی کسی کاری می­کند که خداوند درموردش اراده شر می­کند. چه کرده که خدا در موردش اراده شر می­کند؟ ظلم کرده. ظلم کرده. ظلم کرده. وقتی از حد گذراند، رای خدای متعال درموردش عوض می­شود. گویی یک پس گردنی به او می­زنند و او را به انتهای جهنم می­فرستند. البته خدای متعال به کسی پس گردنی نمی­زند. کاری می­کند که از هزار پس گردنی بدتر است. او را رهایش می­کند. به محض اینکه او را رها کند، شیطان او را برده است. اصلا شیطان او را نمی­برد بلکه او را می­خورد. بنابراین خدای متعال به کسی پس گردنی نمی­زند و کسی را به سوی بدی هل نمی­دهد. فقط رهایش می­کند. از آن طرف چگونه خواهد بود؟ در این سو رها کردن است و در آن سو هدایت است. در هدایت خداوند دستش را محکم می­گیرد. هر کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه­اش برای پذیرش تمام اسلام باز است. تمام اسلام را می­تواند بپذیرد.

کسانی را که خدا بخواهد گمراه کند، در آیه 125 سوره مبارکه انعام می­فرماید: كذلِكَ يَجْعَلُ اللهُ الرّجْسَ عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ اینچنین خدای متعال پلیدی را بر کسانی که ایمان ندارند قرار می­دهد. گمراهی یک پلیدی است. این پلیدی هم خاص انسان­هایی است که خدا و قیامت را قبول ندارند. عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ ولی هرکس ایمان دارد گرفتار این نمی­شود. کسی که ایمان ندارد گرفتار این می­شود و سینه ­اش تنگ می­شود. ایمان نداشتن و سینه تنگ به معنای پلیدی است.

در آیه 126 سوره مبارکه انعام می­فرماید: وَهَذا صِراطُ رَبّكَ مُسْتقيمًا صراط مستقیم صراطی است که اگر به آن داخل شوید دیگر از آن خارج نخواهید شد. این صراط مستقیم ربِّ تو است. کدام صراط مستقیم ربِّ توست؟فمَنْ يُردِ اللهُ أَنْ يَهديَهُ هرکس را که خدا بخواهد هدایت کند، برای پذیرش تمام اسلام به او شرح صدر می­دهد. این شرح صدر هدایتی است که گفتیم هدایتی خاص است. در صورت گمراهی او را رها خواهد کرد و در این حالت دستگیری خواهد کرد. این دستگیری، صراط مستقیم است.

در آیه 25 سوره مبارکه یونس می­فرماید: وَاللهُ يَدْعو إلى دار السَّلام و در آیه 127 سوره مبارکه انعام می­فرماید: لـَهُمْ دارُ السَّلام.  دار السّلام متعلق به آنهاست. کسی که به صراط مستقیم رسید دار السّلام، متعلق به اوست. متعلق به اوست. یعنی مثل اینکه قباله­ اش را به نامشان نوشته باشند. دار السّلام خانه سلامتی است. در آن هیچ رنجی نیست. هیچ حسرتی نیست. هیچ دردی نیست. هیچ غصه ­ای نیست.

نکته دیگر این است که در ادامه این آیه می­فرماید: لـَهُمْ دارُ السَّلام عِندَ رَبّهمْ این دارالسّلام که متعلق به اینهاست، نزد ربّشان است. آنها همسایه ربّشان هستند. در آنجا همسایگی جسمانی که نیست. بنابراین نوع دیگری است.

در ادامه آیه می­فرماید: وَهُوَ وَلِيّهُمْ بما كانوا يَعْمَلونَ خوب کار کرده­ اند. زحمت کشیده ­اند. چهل سال، پنجاه سال، شصت سال بدون اینکه حوصله ­شان سر برود. بدون اینکه از میدان در بروند، کار کرده­ اند. این ثمر دارد. نتیجه دارد. حالا فرض کنیم شما شصت سال برای خدای متعال کار کردید. در عوض او به شما چه خواهد داد؟ ابد را خواهد داد. ما تصوری از آن نداریم. ما از دار السّلام هم تصوری نداریم. ما تصوری از بهشت نداریم. بنده هم نمی­توانم عرض کنم.

هرکس که خدا بخواهد او را هدایت کند، به او شرح صدر می­دهد. بحث شرح صدر را مکرر عرض کرده ­­ایم. فرمودند شرط رسیدن به آن مجاهده است. در آیه 69 سوره مبارکه عنکبوت می­فرماید: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلنا هر گناه کوچک و بزرگی یک ضیق صدر است یا ناشی از یک ضیق صدر است. چند بار گرفتار نگاه آلوده شده ­اید؟ چندبار گرفتار غیبت شده ­اید؟ این­ها ناشی از ضیق صدر است. اینکه نمی­توانیم از آن نگاه یا حرف حرام بگذریم یعنی ضیق صدر. یک ناتوانی است. ناتوانی مخالف قدرت است. ناتوانی عجز است. این ناتوانی یک ضیق صدر است. بنابراین هر گناهی یک ضیق صدر است. بنابراین معنای وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلنابرایتان روشن شد. اگر من با گناهانی که برایم پیش می­آید بجنگم و مقابله کنم به آن جهادی که فرموده­اند رسیده­ام. وَالـّذينَ جاهَدوا فينا اگر شما در تمام طول روز در حال مجاهده با تک تک گناهانتان هستید، و اگر این مجاهده به حد نصاب برسد (باید به حد نصاب برسد) بعد از آن هدایت خواهد آمد. یک مثالی را مکرر خدمتتان عرض کرده ­ام. می­خواهم داستان عمار یاسر را برایتان نقل کنم. در جنگ صفین به میدان آمد و عرض کرد بارالها تو می­دانی که اگر من بدانم رضایت تو در این است که دسته شمشیرم را بر زمین بگذارم و نوک آن را بر شکمم قرار دهم تا از پشتم درآید، این کار را خواهم کرد. تو می­دانی که اگر من بدانم رضای تو در این است که خود را به دریا بیندازم، این کار را خواهم کرد. تو می­دانی که اگر من بدانم رضایت تو در این است که من خودم را به آتش بیندازم و خاکستر شوم، این کار را خواهم کرد. اما من می­دانم رضای تو در این است که من در لشکر امیرالمومنین (علیه السلام) باشم. سینه ­ام را برای او سپر کنم و در برابر دشمنانش بایستم و به جنگ با دشمنانش بروم. و من می­دانم حتی اگر آنها به گونه ­ای ما را شکست دهند که از شمال جزیره العرب ما را به جنوب آن برانند و ما را در دریای هند بریزند باز هم ما بر حق هستیم. حتی اگر شکست بخوریم و تمام افرادمان کشته شوند، می­دانم که ما بر حق هستیم. چرا عمار یاسر اینگونه از بر حق بودن راهشان مطمئن بود؟ لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلناهدایت خداست که او را به این اطمینان رسانده است. هدایت خدا به گونه ­ایست که انسان تا این حد می­تواند پایش بایستد. اگر انسان به آن هدایت برسد تا این حد با اطمینان عمل خواهد کرد. عرض کرد اگر بدانم رضایت تو در این است که دسته شمشیرم را بر زمین بگذارم و نوک آن را بر شکمم قرار دهم تا از پشتم درآید، این کار را خواهم کرد. این ثمره چیست؟ این ثمره مجاهدت است. قدم اول مجاهدت چیست؟ قدم اول این است که من با گناهانم مبارزه کنم. زیرا هر گناهی یک ضیق صدر است.

خب حالا اگر شما تصمیم گرفتی و برای ترک گناه همت کردی که آن را هم خدا باید مرحمت کند، بار اول بسیار راحت­تر و سریع­تر می­توان گناه را ترک کرد. اگر یک بار شکستی بسیار سخت می­شود. اگر مدام توبه کنی و آن را بشکنی بسیار سخت می­شود. بار اول آن مرحمت بسیار آسان عطا می­شود، اما دفعات بعد ممکن است به راحتی عطا نشود. آن مرحمت برای ترک تمام گناهان کافی است. آن مرحمت برای رسیدن به شرح صدر کافی است. بدست آوردن شرح صدر عبارت بود از همان مجاهده­ ای که فرمود: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا. یعنی در این مرحله آدم باید با اخلاق­های بد خودش بجنگد. اینجا دیگر هیهات است. از بزرگی نقل کرده­ اند که فرمود من بیست سال کار کردم تا بعد مطمئن شدم دیگر مثلا ریا ندارم. چنین مجاهده­­ای نیاز است. بیست سال با خودش جنگیده. این مربوط به مرحله دوم است که سخت است. در مرحله اول که ترک گناه است، اگر همت کنید، بار اول، دو روزه می­توانید به نتیجه برسید. مرحمت و عنایت در آنجا بسیار اثر دارد. مرحله بعد بسیار دشوارتر است. مگر انسان می­تواند با بخل و حسد و تکبر خودش بجنگد؟ تنها مرحمت و عنایت خدا باید شامل حال شود تا انسان موفق شود. هرکس در این راه موفق شده تنها از مرحمت خدا بوده که موفق شده است. اما یک نکته ­ای خدمتتان عرض کنم و آن اینکه اگر انسان پیگیری کند و حوصله­اش سر نرود، اگر خسته نشود و دست از تلاش برندارد، موفق می­شود. ما معمولا زمین می­خوریم و حوصله­مان سر می­رود. دو روز نماز شب می­خوانیم و سحر برای استغفار بیدار می­شویم و خیلی برایمان خوب و خوش است. یک شب بیدار نشویم، شب بعد دیگر آن شیرینی قبل را برایمان ندارد. کم کم حوصله انسان سر می­رود. اگر کسی حوصله کرد و حوصله کردنش از اعتقاد به قیامت ناشی می­شد، به نتیجه خواهد رسید. اگر کسی اعتقاد دارد پس باید پای اعتقادش بایستد. ایستادن پای اعتقاد همان جهادی است که فرمودجاهَدوا فينا یعنی جهادی که انسان با خودش می­کند.

امیرالمومنین (علیه السلام) در حدیثی می­فرمایند إنَّ مِن أحَبِّ عبادِ الله عبداً أعانـَهُ الله عَلی نـَفسِه از محبوب­ترین بندگان نزد خداوند آن بنده ­ایست که خدا او را در جنگ علیه خودش کمک می­کند. هر کس وارد این جنگ شود و بایستد و ادامه دهد و حوصله کند خدا به او کمک می­کند. ممکن است چند روز اول سخت باشد اما سرانجام مدد خداوند می­رسدإنَّ مِن أحَبِّ عبادِ الله عبداً أعانـَهُ الله عَلی نـَفسِه خدا او را اعانت می­کند و به او علیه خودش کمک می­کند. عَلی نفسِه بسیار نقد است. اینجا اصلا نسیه نداریم. انسان زود به نتیجه می­رسد. نتیجه اصلی پنجاه سال بعد اتفاق می­افتد اما همین جایزه­ های کوچکش بسیار زیاد است. این جایزه ­های کوچکِ در راه را به کسی می­دهند که کار می­کند و زحمت می­کشد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای