جلسه پنجشنبه 21/2/91 ( كارهايي براي عاقبت بخيري-شاملان نعمت الهي)
جلسه پنجشنبه 21/2/91 ( كارهايي براي عاقبت بخيري-شاملان نعمت الهي)
عرض کردیم که اگر کسی می خواهد با خشوع نماز بخواند باید از لغو پرهیز کند. راه درازی است تا انسان بتواند بر خودش غلبه کند. زیرا ابتدای آن سخت است. تمام کارها ابتدایش سخت است...

أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین

برای هر نمازتان یک حداقلی قائل شوید. یک حداقل. یک حداقل. یک اقامه بگویید. اقامه حداقل است دیگر. چند ثانیه طول می کشد؟ بعد از نماز هم سه بار الله اکبر بگویید. این جزء تعقیبات مهم نماز است. بعد هم سرتان را به سجده بگذارید و سه بار شکرا لله بگویید. تمام. بلند می شوید و تسبیحات حضرت صدیقه (سلام الله علیها) را می گویید. تند تند هم نمی گویید. چقدر طول می کشد؟ مثلا نیم دقیقه. اما زمین تا آسمان نمازتان فرق می کند. می گویند اگر انسان اقامه بگوید یک صفی از فرشتگان به او اقتدا می کنند. نماز فرادایش، نماز جماعت می شود و اگر جماعت باشد چند نوع می شود. هم جن به او اقتدا کرده اند، هم انس و هم فرشتگان.

 یک چیزهایی عاقبت به خیری می آورد. یکی از آن چیزهایی که عاقبت به خیری می آورد، تسبیحات حضرت صدیقه (سلام الله علیها) است. یک وقتی کار حضرت صدیقه در خانه زیاد شده بود و کارشان سنگین شده بود. با هم مشورت کردند که چکار کنند. بعد ظاهرا امیرالمومنین فرمودند که بروید از پدرتان خدمت گزاری بگیرید که در کار خانه به شما کمک کند. خب ایشان چادر به سر کرد و به مسجد رفت. گفته بودند که هفده وصله به چادر ایشان بود. خب. بعد هم تمام مراسم ویژه استقبال از ایشان اجرا شد و ایشان نشستند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند چه شده دخترم؟ گفتند آقا کار من سنگین شده. مشورت کردیم که خدمت شما بیاییم و از شما یک خدمت گزاری بگیریم. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند که من به منزل شما می آیم. بعد هم به منزل ایشان آمده بودند. چون دیوارها کوتاه بود، یعنی به اندازه قد انسان که دید نداشته باشد، رسم شان این بود که پشت در به اهل خانه سلام می دادند. منزل ایشان مثلا یک حیاط سه در چهار داشت و یک اتاق هم بیشتر نداشت. به اهل خانه سلام کردند و کسی جواب نداد. دومرتبه فرمودند سلام علیکم. باز کسی جواب نداد. برای بار سوم فرمودند: سلام علیکم. حالا امیرالمومنین (علیه السلام) جواب دادند: وعلیکم السلام یا رسول الله. خیلی خوش آمدید. تشریف بیاورید داخل. فرمود چرا سلام اول را جواب ندادی؟ فرمود دلم می خواست شما زیاد به اهل این خانه سلام کنید تا برکت به داخل خانه مان بیاید. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) است که دارد سلام می کند دیگر. یک سلام به ما بکنند برای تمام عمرمان کافی است. خب ایشان فرمودند کار شما بسیار سنگین است و خسته می شوید. من آمدم یک مطلب بهتری به شما بگویم. یک مطلبی بگویم که بهتر از این است که یک خدمت گزاری به خانه شما بیاید. چه چیزی بهتر است؟ آنجا ایشان تسبیحات حضرت صدیقه را به ایشان و حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) آموختند. به همین مناسبت به آن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می گوییم. بعد برای آنها دستور بود که شب که می خواهند بخوابند هم این ذکر را بگویند. فرمودند هیچ شبی آن را ترک نکردم. اینجاست که انسان به جایی می رسد. ترک نکند. یک خط در میان عمل نکند.

بعد از نماز مغرب که تسبیحات گفتید، هفت مرتبه بگویید بسم الله الرحمن الحیم و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. هرکس این را بگوید هفتاد مرض از او دور می شود. هفتاد مریضی از او دور می شود. دقت کنید که بعد از بسم الله حرف واو را بگویید.

بعد از نماز صبح هم که تسبیحات را گفتید هفت بار بگویید بسم الله الرحمن الحیم لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. اینجا واو ندارد. هفت بار. بعد هم می خواستید بخوابید، بخوابید.

بسْم اللهِ الرَّحْمن الرَّحيم * قدْ أفلحَ المُؤمِنونَ * الذينَ هُمْ في صَلاتِهمْ خاشِعونَ کسانی که کمی سنشان گذشته و پخته شده اند، روزهای جمعه این سوره را بخوانند. سوره مومنون. تقریبا هشت صفحه است. هرکس این را بخواند عاقبت به خیر می شود. عرض کردم یکی از چیزهایی که انسان را عاقبت به خیر می کند. تسبیحات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) يكي است و یکی هم این است. چند دقیقه طول می کشد؟ بسْم اللهِ الرَّحْمن الرَّحيم * قدْ أفلحَ المُؤمِنونَ * الذينَ هُمْ في صَلاتِهمْ خاشِعونَ * وَالذينَ هُمْ عَن اللـّغو مُعْرضونَ  در همین ماندیم. عرض کردیم که اگر کسی می خواهد با خشوع نماز بخواند باید از لغو پرهیز کند. راه درازی است تا انسان بتواند بر خودش غلبه کند. زیرا ابتدای آن سخت است. تمام کارها ابتدایش سخت است. اولش سخت است. اگر آن اول سختی را تحمل کند، که صاحب همت بلند می خواهد، اگر آن اول سختی را تحمل کند، به راحتی می رسد. ببینید این راه سر بالایی است اما همیشه که سربالایی نیست. بعد در یک جایی فرشتگان ما را بغل می کنند و می برند.

در آیه 6 سوره مبارکه حمد می فرماید: اهْدِنا الصِّراط المُسْتقيمَ حرف ص در اینجا کسره دارد. انسان باید ص را به گونه ای بگوید که با س فرق کند. بوعلی سینا یک رساله در مخارج حروف دارد. فرمودند ما را به راه راست هدایت کن. در آیه بعد می فرماید: صِراطَ الذينَ أنعَمْتَ عَليْهمْ راه کسانی که به آنها نعمت داده ای. این راه متعلق به آنهاست. می توانیم اینگونه معنا کنیم که آنها صاحب این راه هستند. کسانی که به آنها نعمت داده ای، صاحب صراط مستقیم اند. همه ما می توانیم جزء این دسته باشیم نه آن دسته. خدایا ما را به صراط مستقیم راهنمایی کن. صراط مستقیم صراطی است که متعلق به کسانی است که تو به آنها نعمت داده ای. می فرمایند این نعمت یعنی چه؟ فرمودند که هرگاه نعمت در قرآن بدون پسوند و پیشوند به کار رفت، مقصود از آن نعمت ولایت است. یک جنت نعیم داریم. یعنی جنتی که در آن خدا ولیّ است. در آیه 21 سوره مبارکه انسان می فرماید: وَسَقاهُمْ رَبّهُمْ ما آرزویش را هم نداریم. نه چرا شاید آرزویش را داشته باشیم.

صِراطَ الذينَ أنعَمْتَ عَليْهمْ راه کسانی که به آنها نعمت داده ای. حالا آنهایی که نعمت داده ای چه کسانی هستند؟ در آیه 69 سوره مبارکه نساء می فرماید: وَمَنْ يُطِع اللهَ وَالرَّسُولَ دقت کنید هرکس خدا و رسول را اطاعت کند. اطاعت مطلق. اطاعت مطلق یعنی چه؟ توانایی بسیار زیادی می خواهد تا انسان بتواند اطاعت مطلق کند. آن هم در اثر طول زمان اگر کسی کار کند و کار کند و کار کند، می تواند به توانایی اطاعت مطلق برسد. هرکس اطاعت مطلق کند وَمَنْ يُطِع اللهَ وَالرَّسُولَ فأولئِكَ مَعَ الذينَ أنعَمَ اللهُ عَليْهمْ آنهایی که اطاعت مطلق کردند همراه کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داده است. نه اینکه جزء آنها باشند بلکه همراه آنها هستند. مثلا گاهی یک وزیری به جایی می رود. ما فقط از حضور آن وزیر خبردار می شویم. از همراهانش خبر نداریم. همراه غیر از خودش است. هرکس اطاعت مطلق کند، او محشور می شود و به عنوان همراه او را می فرستند. بین همراه و آن فرد اصلی هزار فرسخ فاصله است.

صِراطَ الذينَ أنعَمْتَ عَليْهمْ بعد فرمود که وَمَنْ يُطِع اللهَ وَالرَّسُولَ فأولئِكَ مَعَ الذينَ أنعَمَ اللهُ عَليْهمْ اگر کسی اطاعت مطلق خدا و رسول را بکند، او با کسانی است که خدا به آنها نعمت داده است. کسانی که خدا به آنها نعمت داده است چه کسانی هستند؟ در ادامه آیه می فرماید: مِنَ النـّبيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشّهَداء وَالصّالِحينَ این چهار دسته کسانی هستند که خدا به آنها نعمت داده است. نعمت یعنی نعمت ولایت. یعنی نعمت ولایت. نعمت ولایت یعنی چه؟ این را سابقا به این لفظ می گفتند که آنها دلسوز پیدا کرده اند. یک نفر دلسوز آنهاست. ذره ذره رفتار و اعمالشان تحت نظر آن دلسوز است. نمی گذارد یک ذره پایش بلغزد. فکرش یک لحظه بلغزد. دلسوز پیدا می کند. کسی که خدا به او نعمت داده است، دلسوز دارد. اگر تو آن دلسوز را پیدا نکردی به هیچ جا نمی رسی. آدم همینطور دور خودش می چرخد. امروز حال خوبی دارد. فردا حال خوبی ندارد. حالا اگر در جوانی و نوجوانی باشد، یک روز نمازش نسبتا خوب است، فردا نمازش مفتضح است. اما اگر آن دلسوز باشد اصلا نمی گذارد نماز بد بخوانی. نماز خوب یعنی چه؟ حاج آقای حق شناس این را فرموده اند. در جوانی هم این حرف را فرمودند نه در این اواخر. حرف بسیار بزرگی است. فرمودند که وقتی امام جماعت حمد و سوره را می خواند سلول سلول بدن من می شنید که او چه می گوید. می شود؟ سلول مگر چیزی می فهمد؟ می فهمد. اگر انسان چیز فهم شود، سلول بدنش هم چیز فهم می شود. آقا حرف بسیار بزرگی است. هفده هجده سالشان بود. دلسوز بالای سرشان بوده است. پدر و مادر نداشتند، اما دلسوز پیدا کرده بودند. ناگزیر چنین فردی هیچ کار نامربوطی نمی کند. اصلا نمی تواند بکند. نمی گذارد کار نامربوط بکند. آقا شما هم می خواهید دلسوز پیدا کنید؟ کار نامربوط نکنید. آن بالا نشسته است و نگاه می کند. بعد شما را می پسندد. وقتی ببیند کار نامربوط نمی کنید، شما را می پسندد. نه اینکه گناه نمی کنیدها. گناه را که اصلا نگو. کار نامربوط و به درد نخور نمی کنید. آقا جوان باید فوتبال بازی کند. اما می شود که شما فوتبال بازی کنید و کار نامربوط نباشد. اینکه عالم فوتبال بازی می کنند، این نامربوط است. اگر کسی با نیت درست کار کند، می شود درست باشد. زمانی لازم است، برای سلامتی شما لازم است، کار درست است. دکتر به مرحوم امام گفته بود شما باید روزی یک ساعت راه بروید. بنابراین روزی یک ساعت راه رفتن لازم است. البته ایشان می کوشید یک ساعتش را به نوع دیگری هم مصرف کند. از این رادیوهای کوچک دم گوششان می گذاشتند و اخبار را گوش می دادند. از اسباب مدیریت جامعه اسلامی این است که بدانی در جهان چه خبر است. پس دارد یک کار دیگر هم می کند. اگر می توانستید بفهمید، یک کار دیگر هم می کردند که آن را در دلشان انجام می دادند. من نمی توانم این را خیلی باز کنم. اگر انسان یک کسی را بسیار دوست داشته باشد، آن دوستی را در دلش دارد و در عین حال با شما هم صحبت می کند. یک چراغ در دلش روشن است، حرفش را هم می زند، غذایش را هم می خورد، راه هم می رود. کسی که آن را پیدا کرده دیگر هیچ گاه وقتش حرام نمی شود. اما آن آدمی که اگر آن را دارد هیچ گاه وقتش حرام نمی شود، باز جای دیگر هم کار می کند. یعنی سعی می کند سه یا چهار تا کار کند. یک فردی پنج تلفن جواب می داد. اگر عقل آدم کمی قوی شود، می شود. الان امام زمان (علیه السلام) به یاد نفر به نفر ما هستند یا نه؟ هستند. چطور می شود؟ اگر به یاد من باشد، چطور می شود به یاد شما هم باشد؟ می شود. پنج تلفن که چیزی نیست. اینها همه در فرض اینکه انسان دلسوز داشته باشد، می شود. اگر آن را پیدا کنی. آقا خوش به حالت است اگر از روز اولی که تکلیف شدی، گناه نکنی. اوقات آن دلسوز را تلخ نکنی. زیرا اگر انسان گناه کند، اوقاتش تلخ می شود. یادش می ماند. یادش می ماند. اگر آدم هیچ گناهی نکند، زود می تواند آن دلسوز را پیدا کند و زیر سایه او برود. آن زیر سایه رفتن همان ولایت است که عرض کردم. کسی مثل حضرت ابراهیم (علیه السلام) دعا کردند که خدایا جنت نعیم را روزی من کن. جنت نعیم چه بود؟ جنت نعیم آن بهشتی بود که سایه آن ولیّ بالای سر آدم است. آقا خود آن سایه بالای سر آدم هزارتا بهشت است. نچشیده اید. اگر چشیده بودید متوجه می شدید که هزار بهشت است. اصلا بهشت چیست اگر آن سایه بالای سر انسان باشد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای