جلسه چهارشنبه 23/5/92 ( كارهايي كه حساب تو را آسان مي كند )
جلسه چهارشنبه 23/5/92 ( كارهايي كه حساب تو را آسان مي كند )
یکی از اسم های قیامت یوم الحساب است. انسان باید آنجا حساب اعمال خودش را پس بدهد. چندتا حدیث آورده ام که بار حساب را سبک می کند...

أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین

یکی از اسم های قیامت یوم الحساب است. انسان باید آنجا حساب اعمال خودش را پس بدهد. چندتا حدیث آورده ام که بار حساب را سبک می کند. ببینید پنجاه هزار سال است. هم در زندگانی پیامبر و هم در زندگانی امیرالمومنین نقل است که معمول بوده بعد از خواندن نماز صبح مشغول تعقیبات می شدند. یک جوانی بود که پای صحبت پیامبر نشسته بود. در بین ما رسم نیست. آن زمان وقت تعقیبات امام جماعت برمی گشت به سوی مردم می نشست و آنها مشغول تعقیبات بودند و ایشان هم مشغول تعقیبات بود. همینطور که ایشان مشغول بود دید جوانی انتهای مسجد نشسته و گاهی هم چرت می زند. نمی تواند خودش را نگاه دارد. پیامبری که مردم خودش را نشناسد که نمی شود. فرمود چه خبر است؟ چرا اینگونه هستی؟ گفت آقا این یقین من نمی گذارد من بخوابم. به حساب یقین دارم نمی گذارد بخوابم. گونه هایش فرورفته بود. رنگش زرد شده بود و لاغر شده بود. می خواهم بگویم مشخص می شود ما از این نظر کم داریم. اگر انسان به یقین برسد، یقین نمی گذارد بخوابد. آن جوان می گفت مثل این است که می بینم. عبارتش این بود که می بینم عرش خدا نهاده شده و مردمان را برای حساب آورده اند. فکر حساب نمی گذارد بخوابم. من که راحت می خوابم. اصلا فکر حساب نمی کنم. حالا در این روایاتی که می خواهم از حضری صادق علیه السلام عرض کنم یک کارهایی توصیه شده که بار حساب را سبک می کند. خب این را می شود انجام داد دیگر. اول: إنَّ صِلـَة َ الرَّحِم وَالبـِرَّ صله رحم و نیکی به دیگران و خدمت به مردم لـَيُهَوّنان الحِسابَ حساب روز قیامت را سبک می کند. یک اثر دیگر هم دارد که اثر بسیار بسیار خوبی است. وَيَعصِمان مِنَ الذنوبِ آدم را از گناه حفظ می کند. شما به خانه می روی. خدمت پدر که رسیدی، خم می شوی و دستش را می بوسی. این باعث می شود که حسابت سبک شود و خدا تو را از گناه حفظ می کند. دست پدر بوسیدن و احترام پدر کردن صله رحم است. اگر صله رحم است دو تا کار می کند. لـَيُهَوّنان الحِسابَ حساب را سبک می کند و آدمی را از گناه حفظ می کند. می گشتیم یک راه و وسیله ای پیدا کنیم که به خاطر آن وسیله خدا انسان را از گناه حفظ کند. بحثش را در مورد نماز عرض کردم. یکی از آثار نماز این بود که انسان را از گناه حفظ می کند. این از آن مواردی است که انسان را از گناه حفظ می کند. بعد فرمودند که فـَصِلوا أَرْحَامَكـُمْ با ارحام خودتان صله کنید. صله به معنای این نیست که من به دیدن آنها بروم. ما صله را حصر در دید و بازدید با رحم می دانیم. اینگونه نیست. شما به مشهد مشرف شدی. از جانب عموها، دایی ها، پسر عموها، خاله ها، عمه ها، بچه هایشان، نوه هایشان به حضرت رضا سلام می دهی. اگر سحر بیدار شدی و برای خودت استغفار کردی، برای آنها هم استغفار می کنی. اینها صله رحم است. یک ذره بیشتر بفرمایید یک وقت رحم انسان گرفتار است و من می روم برای گرفتاری اش یک راه حل پیدا کنم. مثلا مقروض است و در قرضش مانده. هرچه که انسان می تواند در خدمت ارحام خودش انجام دهد، صله است. فـَصِلوا أَرْحَامَكـُمْ وَ بَرّوا بـِإخْوانِكـُمْ به برادرانتان نیکی کنید. حالا ببییند فرموده چگونه نیکی کنید. وَ لـَوْ بـِحُسْن السَّـلام به رفیقت رسیدی خوب سلام کن. یک سلام گرم. سلام گرم به دوستانتان که برادران مسلمان تان هستند، خدمت است. وَ لـَوْ بـِحُسْن السَّـلام وَ رَدِّ الجَوابِ جواب سلام هم می شود یک جواب حداقلی باشد و می تواند یک حواب حداکثری باشد. خب. روایت دوم. روایت از حضرت صادق علیه السلام است. این مساله زیاد تکرار شده است. امروز که ما داشتیم پی احادیث می گشتیم دیدیم که این مساله مکرر آمده است. در این حدیث می فرماید: صِلـة الرَّحِم تـُهَوِّنُ الحِساب آنجا فرمودند لـَيُهَوّنان الحِسابَ و اینجا می فرمایند صِلـة الرَّحِم تـُهَوِّنُ الحِساب یومَ القِیامَةِ روز قیامت حساب را سهل می کند. خب یک مطلب دیگر هم هست. وَ هىَ مَنـْسَأة ٌ فى العُمُر در عمر فراموشی می آورد. یعنی چه؟ یعنی عقب می افتد. یک نفر از شما طلب کار است و قرار است فلان روز بیاید طلبش را از شما بگیرد. فراموش می کند. یک هفته، دو هفته، ده هفته، یک سال، دو سال یادش می رود. این فراموشی می آورد. مامور عمر یادش می رود بیاید. معنایش چیست؟ یعنی عمر انسان را دراز می کند. یک چیز دیگر. و تـَقى مَصارِع السّوءِ مصرع یعنی آدم زمین بخورد. و تـَقى مَصارِع السّوءِ انسان را از اینکه بدجور زمین بخورد حفظ می کند. صله رحم. پدر و مادر از شما راضی هستند. تمام قوم و خویش وقتی راجع به شما فکر می کنند، از شما خوششان می آید. در دلشان ناراحتی ای از شما ندارند. مثلا من نوعی یک حرفی نزده ام که یکی از خویشانمان دلش بشکند. همیشه می دانند که اگر بتوانم کاری بکنم و خدمتی بکنم، می کنم. و تـَقى مَصارِع السّوءِ نمی گذارد انسان بدجور زمین بخورد. خب یک مطلب دیگر هم طرح می شود که متوجه می شویم که به این درد هم می خورد. تا حالا گفتیم بر و نیکی به برادران. خدمت به برادران. دوم صله رحم. سومی هم در حدیث بعدی است که عرض می کنیم. صَدَقـَة اللـَّيل تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب صدقه شبانه. حالا چرا صدقه شبانه؟ چرا؟ چون کسی نمی فهمد. هیچ کس از این کار شما خبردار نمی شود. حالا در زمان ما این صندوق های صدقات وسیله بسیار خوبی است. انسان می تواند از کنارش که عبور می کند صدقه بیندازد و هیچ کس هم نبیند. هیچ کس نبیند. شما هم یک مقداری صدقه در آن می ریزید. صَدَقـَة اللـَّيل تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب آتش غضب الهی را خاموش می کند. غضب الهی را خاموش می کند. اگر در خاطرتان باشد در مورد نماز گفته بودند. امام فرموده اند نماز که می خوانی آتش هایی که از صبح تا حالا به پا کرده ای را خاموش می کند. نماز عصر که می خوانی اگر در فاصله نماز ظهر تا عصر آتشی افرموخته باشی، خاموش می کند. اثر نماز این است که آتش را خاموش می کند. حالا اینجا هم فرموده اند غضب الهی را خاموش می کند. غضب الهی که بیهوده نیست. من یک کاری کرده ام که مورد غضب الهی قرار گرفته ام. غضب الهی را خاموش می کند. صدقه آثار دیگر هم دارد که حالا می خوانیم. در بعضی روایات فرموده اند صدقه سر. سر چیست؟ آن است که کسی متوجه نمی شود. گاهی من سری صدقه می دهم و بعد می آیم برای شما می گویم. می فرمایند اگر یک کاری را پنهانی انجام دادی، هفتاد برابر حساب می شود. کار خوب پنهانی هفتاد برار است. اگر گفتی، هفتاد تبدیل به یک می شود. شما در حرم حضرت رضا برای این آقا دو رکعت نماز خوانده ای. چه لزومی دارد بگویی؟ آن دو رکعت که خواندی هفتاد برابر بود. اگر به این آقا گفتی تبدیل می شود به یک برابر. اگر یک بار دیگر گفتی می شود هیچ. بار سوم که بگویی، گفته اند که او را ریاکار می نویسند. داشتم این را عرض می کردم. صدقه لیل یا صدقه سر در بیست یا سی حدیث آمده و در تمامش آمده که غضب الهی را فرو می نشاند. باز روایت از حضرت صادق است. یک مطلب جدید و خوب می فرمایند. إنَّ صِلـَة َالرَّحِم تـُزَكـّي الأعمال آنجا فرمودند حساب را سبک می کند. بار و شدت حساب را سبک می کند. اینجا فرمودند تـُزَكـّي الأعمال یعنی چه؟ یعنی نمازی که شما می خوانی، خوب می شود. ما در اینجا گیر کرده بودیم. در پی این بودیم که چکار کنیم نمازمان خوب شود. مثالش همان بود که اگر به پدر و مادر خدمت کنی و دل آنها خوش شود، نمازت خوب می شود.تـُزَكـّي الأعمال اعمال را تزکیه می کند. تمیز و پاکیزه می کند. یک مطلبی که به درد دنیا می خورد. وَ تُنمِي الأموال اموال شما را رشد می دهد. إنَّ صِلـَة َالرَّحِم تـُزَكـّي الأعمال وَ تـُنمي الأموال مثلا شما در زمان ما سیصد چهارصد تومان حقوق می گیرید. از این حقوق ها وجود دارد دیگر. این رشد می کند. من اینگونه معنا می کنم که مالت برکت می کند. آدم باید دیده باشد که برکت مال یعنی چه. من دیده ام. مال برکت می کند. یک حرف دیگر هم دارد که همان حرف اصلی مان بود. وَ تـُیَسِّرُ الحِساب حساب را یسیر می کند. سهل می کند. آنجا تـُهَوِّنُ الحِساب بود. حساب را سبک می کند. اینجا می فرماید حساب را سهل می کند. آقا ما باید یک روز بایستیم و ذره ذره جواب بدهیم. چرا این نگاه را کردی؟ بعد آن نگاه دوم را چرا کردی؟ بعد نگاه سوم را چرا کردی؟ یک وقت می گویند خب شما نگاه بد نکردی برو. باید نگاه بد نکرده باشد. یا مثلا یک کسی آخر عمر گفت خدایا غلط کردم. من خیلی به درگاه تو اشتباه کردم. قبول شد. همه آن نگاه ها پاک شد. آقا حسابش دانه دانه است ها. نگاه به نگاه باید جواب دهی. کلمه به کلمه باید جواب بدهی. نه تو حرف بد نزدی. عبور کن. وَ تـُیَسِّرُ الحِساب حساب را یسیر و سهل می کند. یک مطلب جالب. تـَدفـَعُ البَلوا بلوا را از جان آدم دور می کند. صله رحم بلا را از جان آدم دور می کند. بلا از در و دیوار می ریزد. در شهر ما چون گناه از در و دیوار می ریزد، بلا هم از در و دیوار می ریزد. بلا را دفع می کند. تـَدفـَعُ البَلوا وَ تـَزیدُ فی الرِّزق رزق آدم را زیاد می کند. صله رحم رزق را زیاد می کند. یک وقت یک آقایی یک چیزی را سوال می کرد. جزء دستوراتی که رزق انسان را زیاد می کند این است که انسان بین الطلوعین بیدار باشد. بیدار بودن در فاصله اذان صبح تا طلوع آفتاب رزق انسان را زیاد می کند. بعد ایشان می گفت که دقیقا نظیر این را در مورد یک کار دیگر فرموده اند که خیلی سهل است. روز جمعه ناخن بگیرید و شارب تان را بزنید. رزق تان زیاد می شود. خدا گفته دیگر من چکار کنم؟ خدا خواسته است. البته بزرگی فرموده بود بیدار بودن در بین الطلوعین عقل آدم را هم زیاد می کند. اگر ناخن بگیری دیگر عقلت زیاد نمی شود. در خاطرتان هست. یک وقت هایی در مورد عقل صحبت کردیم. عقل سرمایه آن دنیای ماست. آن دنیا به مقدار عقلت به تو بهشت می دهند. به درجه و مقدار عقلت. یک بزرگی قبل از وفاتش خواب دیده بود که چه باغی و چه بهشتی. ساختمان ها و قصرهای آن بهشت را هم در خواب دیده بود. عرض کنم؟ قصرش یک طبقه بود. خب می شد دو طبقه باشد. می شد سه طبقه باشد. ده طبقه باشد. می شد. به درجه عقل آدم. درجه آخرت شما به درجه عقل شماست. حدیث آخر. در مورد صدقه لیل است. بفرمایید صدقه سر و صدقه پنهان. إنَّ صَدَقـَة َ اللـَّیل تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب سابقا به آتش نشانی می گفتند اطفائیه. شماها یادتان نیست. اطفاء آتش. آتش را خاموش کردن. تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب کار اطفائیه انجام می دهد. غضب الهی را خاموش می کند. از غضب خدا به خدا پناه می بریم. بعد یک مطلب خیلی خوب می فرماید: وَ تـَمحوا الذنبَ العَظیم گناهان بزرگ را محو می کند. شما نیمه شب استغفار کن. بزرگواری از اساتید ما بود. برای یک خانم سیده ای که احتمالا بچه های یتیم داشت، یک خانه تهیه کرده بود. شب ساعت دوازده بود. گفت نه زودتر برویم خبر بدهیم بهتر است. زودتر خوشحال می شود. آقا بنده خدا خواب است. رفتیم در خانه اش از آن چکش های قدیمی بود و تق تق زدیم. پیر بود. اولش هم شاید خیلی اوقاتش تلخ شد اما وقتی دم در آمد و قباله خانه را تحویلش دادیم خیلی خوشحال شد. صدقه لیل هم هست. تـُطفِئُ غَضَبَ الرَّب وَ تـَمحوا الذنبَ العَظیم گاهی آدم مدام استغفار می کند و باز هم نمی شود. یک کار دیگری باید بکند. این از آن کارهاست. هرکس هرمقدار که می تواند. لازم نیست بنده خانه بخرم. من نمی توانم خانه بخرم. هرکس هرکاری می تواند. یک گونی برنج در خانه بدهی. حالا اگر این صدقه لیل به خویشاوند باشد چه می شود؟ مثال می گویم. اگر بشود طرحش خوب است. مثلا ساعت ده شب که معمولا صاحب خانه منزل هست، در بزنید و مثلا یک گونی برنج پشت در بگذاری و بروی. نفهمد. اصلا یک ذره خجالتی در خاطرش نماند. پنهان است دیگر. این بالاترین درجه پنهانی است. از این بالاتر این است که در روایات دارد با دست راستت می دهی، دست چپت نفهمد. گاهی مردان کارهای خوبی که می کنند برای خانم شان تعریف می کنند. چرا؟ خانمت هم نداند. هیچ کس نداند. خودت چطور ندانی؟ دست راست بدهد دست چپ نفهمد؟ یادت برود. ما خدایی نکرده یک کار خوب که می کنیم یادمان می ماند. از عواملی که باعث می شود کار خوب آدم قبول شود این است که یادش برود. کار خوب کند و یادش برود. در ادامه می فرماید: وَ تـُهَوِّنُ الحِساب حساب را سبک می کند. بعد می آیی پای حساب، می گویند حسابت پاک است. کسی که حسابش پاک است، می گویند چه باک است. برو. یک آن. اگر در خاطرتان باشد این حدیث را مکرر عرض کردیم. یک کسانی از قبر برمی خیزند و پرواز می کنند و یک سر به بهشت می روند. ماموران بهشت می گویند که شما از کجا آمدید؟ مگر حساب نداشتید؟ می گویند نه من نمی دانم حساب یعنی چه. جهنم؟ من جهنم ندیدم. جهنمی در کار نبود. مدام می پرسند. بعد می پرسند شما چکار کردید؟ می گویند آقا ما در پنهان از خدای متعال می ترسیدیم. حساب می کردیم. پنهان. کسی که در پنهان گناه نمی کند، در آشکار هم گناه نمی کند دیگر. در پنهان گناه نکردند. دوم به آنچه قسمت بود راضی بودم. فرشتگان به قول من می گویند حلالتان باشد. شایسته بودید که حساب و کتابی نبینید. جهنمی نبینید. اصلا هیچ چیز را نمی بینند و یک سر به بهشت می آیند. فرشتگان می گویند حق تان است. حالا در اینجا هم می گوید صدقه شب غضب الهی را فرو می نشاند، گناهان عظیم را محو می کند، محو می کند. یک چیز دیگر هم که گناهان عظیم را محو می کند، دقت کنید، یک چیز دیگر که گناهان عظیم را محو می کند صلوات است.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای