پاسخ به سوال در مورد مسائل اخلاقی
سوال:
سلام علیکم و رحمه الله . استاد گرامی از شما خواهش میکنم به طور ویژه به من کمک کنید. من آدمی هستم که اگر فرض کنید در این 24 سال عمرم مثلا 1 میلیارد کار واجب داشته ام فقط 10 تایش را انجام داده ام و از طرفی از کودکی تمایلات شدید عارفانه نیز داشته ام و میل به عرفان و صعود به مراتب بالا انجام این وظایف را در نظرم حقیر نموده است. عاقبت میلش را کم کردم تا بتوانم روی کاری که خدا میخواهد متمرکز شوم نه مستحبات .اما بعد از مدتی متوجه شدم اصلا انگیزه ای برای معنویات دیگر ندارم من به شوق خدا تکیه داشتم حالتی مانند چون که صد آید نود هم پیش ماست بود و وقتی آن صد رفت فکر میکردم به قدر نیازم شوق بماند اما همه اش رفت!چیکار کنم که پا از گلیمم فراتر نذارم و هوسهای عرفانی - شیطانی ام را نابود کنم و روی وظیفه اولی ام متمرکز شم بدون تشویش خاطر؟

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله ،من فکر می کنم این حالت شما فقط در یک خانم استثنایی پیدا بشود. این همه احساسات کمتر در افراد معمولی وجود دارد. بنابراین هیچ چاره ایی جز اینکه خود شما همت کنید وجود ندارد. این هم استثنایی بوده است که آنهمه میل عرفانی- راستین یا دروغین، مفید یا مضر- را بکنار بگذارید و بعد به آنجا برسید که اصلاً انگیزه ای برای معنویات نداشته باشید. نمیدانم در هر صورت آدم می تواند حتی برخلاف میل و علاقه شدید خودش عمل کند آدم می تواند با خودش و تمایلات و امیالش بجنگند. شما در هر صورت باید دستورات شرعی و واجبات و محرمات را بدقت عمل کنید. راهی برای نجات و راهی برای عرفان جز این راه وجود ندارد.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای