پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
با سلام.من حدود یک ساله که از طریق یکی از دوستانم با پسری آشنا شدم و به همدیگه علاقه مند شدیم. ولی با توجه به استرس و شرم و ترسی که داشتم نتونستم با خانواده مطرح کنم ولی پسر خیلی رو این موضوع اصرار داشت.حالا هم که مطرح شده همه مخالفن و به خصوص مادر بزرگم که فقط میگه پسر خیابونی و می کوبن تو سرم و می خوان منصرفم کنن.همه میگن زود هست.منم عجله برای ازدواج ندارم و فقط به خاطر این مورد تصمیمم تغییر کرد.دارم افسرده میشم.عصبی شدم.از طرفی علاقه و وابستگی شدیدی به خانوادم به خصوص مادرم دارم ولی اونم بین من و افکار مادرش گیر کرده و من باید شاهد آب شدنش باشم.دارم دق می کنم.استخاره هم خوب اومده.ولی پسر تحصیلات:دیپلم و خونه نداره ولی میگه پدرم پشتمه و اجاره میکنه و دارن اقدام میکنن.کمکم کنید.

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله، راهی که برای آشنائی شما و آن پسر اتفاق افتاده راه درستی نبوده در نتیجه این علاقه و دلبستگی صحیح نبوده است. اما حالا اتفاق افتاده شما برای امتحان آن پسر به او پیشنهاد کنید که درس خودش را تا دیپلم ادامه بدهد و دیپلم بگیرد. مسئله خانه هم که ادعا دارند تهیه می کنند، انجام بدهند. بعد از این دو مرحله ایشان با خانواده به خواستگاری شما بیایند و مسئله کاملاً صورت رسمی و قانونی پیدا می کند. یک خانواده محترم با فرزند خودشان به خواستگاری آمده اند و دیگر او پسر خیابانی نخواهد کرد. یک خواستگار رسمی و محترم است.
شما با اهل خانه درگیر نشوید وقتی درگیری در خانه وجود نداشت دیگر مادرتان غصه نمی خورد و آب نمی شود- دق کردن که انشاء الله پیش نمی آید. اما آن مربوط به وقتی است که شما راه درستی برای حل مشکل خودتان نداشته باشید. وقتی آن پسر بدرستی مشغول شده و خانه تهیه شده و به خواستگاری آمد و لزومی هم ندارد که شما به اهل خانه بگوئید این پسر همان پسری است که قبلاً صحبت شده است. انشاء الله اگر شما عاقلانه و صحیح رفتار کنید مشکل حل می شود.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای