سوال:
سلام،عرض ادب واحترام بنده خواهری دارم که 24 سال دارد.مدتی با اقایی در دانشگاه همکلاس بود،و ان اقا به خواستگاری خواهر من امد.پس از تحقیق متوجه شدیم که 50 نفر از افراد خاندان این اقا جز توابین (منافقین) هستند.خود این اقا ظاهرا(خواهرم میگوید)فرد دینداری است وکمی با بقیه خانواده متفاوت است.اما انچنان جسارت لازم را ندارد که به طور قطع خودش را از خانواده خود مستقل بداند.حتی شغلش را پدرش انتخاب کرده(در بازار)است. حضرت استاد بنده نمیدانم وظیفه ام چیست؟از طرفی انها واز طرف دیگر خواهرم که حتی نمیتوان به او گفت به خدا توکل کن چراکه میگوید :توکل طرف دیگرش نشدن است و...(یعنی انقدر امید به شدن دارد)!حضرت استاد ایشان روزه گرفته ونمازهای مکرر خوانده که بشود. پدرم از همان ابتدا که استخاره کرده بودند،امده بود که بد هست.وحتی یک بار که نزد حاج اقای قنبری رفته بودند،ایشان گفتند که چون سن ان اقا از خواهر بنده فقط 1 سال بیشتر است خوب نیست وحتی استخاره هم نکرده بودند.اما خود خواهرم وان اقا خودشان استخاره کرده اند امده که استقامت ورزید. حضرت ایت الله بفرمایید بنده چه کار کنم که صدمه ای به خانواده وارد نشود