پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی خانوادگی
سوال:
سلام شوهرم موقع خواستگاری گفت ما اوضاع مالی خوبی نداریم.من واقعا مشکلی با مشکل مالی نداشتم و ندارم و قبول کردم.اما بعد مدتی متوجه شدم اوضاع انها نه تنها بد نیست خیلی خوب هم هست و حسابی برای ازدواج دخترشان خرج کرده اند.به بهانه نداری برای عروسی ما خیلی کم گذاشتند و کلی خاطره تلخ و دعوا بین من و شوهرم راه انداختند.بعد از مدتی از عروسی که خیلی دلم پر بود رفتم از مادرشوهر پرسیدم قضیه چیه؟ندارین؟یا نمی خوایین خرج کنین؟ گفت پسر بزرگ کردیم برای چی؟فرستادیمش دانشگاه درس خونده ما خرجشو بدیم؟!!!خب خرج درس دخترشونم کرده بودن.من فکر می کنم اونا با حقه و دروغ منو برای پسرشون گرفتن و خیلی دلم ازشون پره.می تونستن از اول بگن به خرج ردن برای پسر اعتقاد ندارن نه اینکه مشکل مالی دارن

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله، خانوادۀ شوهر شما هرچه هستند و هر کار کرده اند به زندگی کنونی شما مربوط نیست. دل پر و خاطره تلخ همه خیالات است. همه را رها کنید هیچ مسئله واقعی برای زندگی کنونی شما نیست و شما می توانید از همه آنها بگذرید و فراموششان کنید. آنچه مهم است زندگی شما با شوهرتان است اگر این زندگی درست است خوبست دیگر به پدر و مادر و خانوادۀ ایشان کاری نداشته باشید. آن کوتاهی و تقصیرات آنها را فراموش کنید یک معاشرت کم و عادی با آنها داشته باشید اگر شوهر خوب و مهربان است کمی مال و ثروت او مهم نیست و مهربانی و همراهی و رفاقت زن و شوهر همه مشکلات را انشاءالله برطرف می کند. شما از شوهرتان ننوشته اید. بنابراین آینده شما شوهر شماست و اینکه او اخلاق و مهربانی و همراهی لازم را دارد یا نه و اگر ندارد باید فکر دیگری کرد.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای