جلسه پنجشنبه 28/6/92 ( حتما اين سه چيز را داشته باش )
جلسه پنجشنبه 28/6/92 ( حتما اين سه چيز را داشته باش )
سه چيز است که اگر آدم آن سه چيز را نداشته باشد، هیچ چیز برایش نمی ماند.عمل می کند اما عملش دردی را دوا نمی کند. فرمودند مثلا نماز برای مداوای کبر است.خب چرا کبر من هیچ فرقی نکرد...

أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین

با یکی از دوستان صحبت می کردم. این صحبتی است که سوال همگانی هم هست. اگر آدم یک ذره حواسش به این حرف ها جمع باشد، می شود گفت این یک درد همگانی است. آن هم این است که شما از ابتدای عمر نماز خوانده اید و روزه گرفته اید و صد کار خوب دیگر انجام داده اید. چه زمان اینها قبول است؟ کدامشان قبول است؟ امیرالمومنین یک فرمایشی از پیغمبر نقل می کنند. ایشان فرمودند یا عَلی! ‏ثـَلاثٌ مـَنْ لـَمْ يَكـُنَّ فيهِ لـَمْ يَقـُم لـَهُ عَمَلٌ سه چیز است که اگر کسی آنها را نداشته باشد هیچ عملی از او برپا نخواهد بود. سه تا کار است که اگر آدم آن سه کار را نداشته باشد، هیچ چیز برایش نمی ماند. این حرف هایی است که ده بار و صد بار هم عرض کرده ایم. ببینید همین جایی که ما الان خدمت شما هستیم، همه مان همین جا هستیم. اما خب ما را نیاورده اند که همین جا بمانیم. شما را نیاورده اند که همین جا بمانید. چکار کنیم؟ شما مانعی از پرواز نداشته باش و وسایل پرواز را داشته باش، آنجایی که بایستی پرواز کنی، پرواز خواهی کرد. حالا در این روایت این مطلب را فرموده. مشکل پرواز چیست؟ آقا این است که من گناه می کنم. گناه مانع است. نمی گذارد. خب. من می کوشم امروز دیگر هیچ گناهی در زندگی من نباشد. من می کوشم. کار یک روز نیست. باید بکوشم. البته اشکال این است که ما دیر شروع کرده ایم. یک مجموعه عاداتی داریم. اگر در خاطرتان باشد گفته ایم که مرحوم فیض یک رساله به نام حکام خمسه دارد. پنج حاکم بر انسان حکومت می کنند. یکی از آنها عادت است. عادت بر ما حکومت می کند. خب این عادات را چکار کنیم؟ من به یک بداخلاقی عادت کرده ام. به یک حرف بد عادت کرده ام. به یک نگاه بدی عادت کرده ام. خب مقابله کردن با عادت یک کمی سخت است. بنابراین عرض کردم باید بکوشد. اگر خدایی نکرده اینها بماند، بعد آدم گرفتار می شود. بعد گرفتار این عادات بدی که در عمل دارم خواهم شد. پس اول می کوشم که این بدی هایی که ممکن است در عمل از من سر بزند را اصلاح کنم. چشم. گوش. زبان و سایر. بعد هم اینها مانع عمل امروزی من است که با اصلاحشان مانع اول برداشته می شود. مانع دوم نتایجی است که از گذشته از این اعمال برای من مانده است. من چون تند خو بوده ام صدتا دل سوزانده ام. خب اگر دل سوزانده ام نمی شود. باید تمام آن دل هایی که سوخته معالجه شود. همینطور از این نمونه ها بفرمایید. مال مردم. آبروی مردم. حقوقی که از مردم به گردن من است و مانده. حقوقی که از خدا به گردن من مانده. مثل نماز و روزه قضا که حق الهی است و اگر به گردن ما مانده باشد باید حل شود. خب اگر اینها حل شد و یک صاحب همتی بود یا خیلی زود شروع کرد و بارش سبک بود و توانست حل کند، حالا بی مانع می شود. البته بی مانع که می گوییم منظور موانع اولیه است. چون موانع دیگری هم وجود دارد که حالا می رسیم. حالا اگر اینها نباشد، عملی که شما انجام می دهید، توانایی این را خواهد داشت که شما را حرکت بدهد. نمازی که می خوانید می تواند شما را تکان دهد. ما هم خیلی وقت است نماز می خوانیم. یک بار هم احساس یک تکان و حرکت نداشته ایم. این حرف ها را همه ما بلد هستیم و خیلی تکرار شده است. مثلا می فرمایند نماز معراج است. خب کجاست؟ حالا ببینید در حدیث چه می فرماید: یا عَلی! ‏ثـَلاثٌ مـَنْ لـَمْ يَكـُنَّ فيهِ لـَمْ يَقـُم لـَهُ عَمَلٌ سه چیز است که کسی که آنها را نداشته باشد هیچ عملی از اعمال او برپا نخواهد بود. نمی ماند. دردی را دوا نمی کند. عمل می کند اما عملش دردی را دوا نمی کند. به مقدار این مطالبی که می گوییم عمل آدم قیمت پیدا می کند و درد دوا می کند. اگر در خاطرتان باشد مدام عرض می کردیم که همه دستورات شرعی کار مداوای انسان را به عهده دارند. آدم را مداوا می کنند. نماز آدم را مداوا می کند. حضرت صدیقه طاهره وقتی به مسجد تشریف آوردند یک فرمایشی فرمودند. فرمودند مثلا نماز برای مداوای کبر است. خب کبر من هیچ فرقی نکرد. نماز من اثر مداوا کنندگی نداشت. خب برای اینکه بتواند اثر مداوا کنندگی داشته باشد، باید این موارد باشد. وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصى اللهِ آدم باید یک پرهیزی داشته باشد. قدرت پرهیز. ببیند قدرت پرهیز بر چه چیزی بنا شده است؟ من توانایی دارم در برابر یک هوس بزرگ بایستم. حالا به راحتی یا به سختی. در هر صورت من تن به این هوس و گناه نمی دهم. این نیاز به یک توانایی دارد. این توانایی را از کجا بیاوریم؟ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصى اللهِ آدم باید یک ورع و یک نیروی پرهیز داشته باشد. یک قدرت پرهیز که او را از معاصی خدا حفظ می کند. يَحْجُزُهُ مانع می شود. نمی گذارد. در این زمینه صحبت کرده بودیم. هرمقدار که نماز آدم خوب باشد به همان مقدار توانایی پرهیز پیدا می کند. هر مقدار که آدم نمازش را درست بخواند، به هر درجه ای که درست بخواند، توانایی اش بالا می رود. یک چیزی هست که نامش نماز است. اگر من نماز بخوانم و رکوع نکنم، دیگر نام آنچه خوانده ام نماز نیست. من نماز می خوانم و وضو ندارم. خب نام این نماز نیست. اگر در مرحله اول آنچه خواندن نامش نماز بود، هر مقدار که این نماز، نماز بود به همان مقدار می تواند مرا از بدی حفظ کند. به هر مقدار که نماز من نماز است. پس اگر نماز من صحیح است، فقط صحیح است، یک نماز صحیح شرعی، بالخصوص اگر اول وقت بخوانم که این هم یک وجه مثبت خیلی بزرگ است، این نماز حتما می تواند من را از گناه حفظ کند. خب. پس ببینید اگر من به سوی گناهی می روم، یک عامل درونی مرا به سوی گناه می کشاند. یک عاملی. گاهی هم عامل خارجی است. اگر من توانایی داشته باشم هم در برابر عامل خارجی می ایستم و هم در مقابل عامل درونی. یک عامل نیرومند درونی در مقابل عوامل درونی دیگر می ایستد. چون ما که یک دست نیستیم. آنهایی که یک دست هستند، فرشتگان اند. چون ما فرشته نیستیم، یک دست نیستیم و هم عواملی به سوی گناه داریم و هم عواملی به سوی اطاعت خدا. اگر قدرت عوامل به سوی اطاعت خدا بیشتر باشد می تواند جلوی عوامل آن طرف را بگیرد. عادات بد، غرایز و... آدم را به سوی بدی ها می کشاند. عرض کردیم نماز به آن عوامل مثبت درونی کمک می کند. پس هرچه آدم به نمازش بهای بیشتری بدهد و برای نمازش از یک چیزهایی بگذرد، تاثیرش بیشتر است. مثل اینکه اگر آدم بخواهد به طور مداوم نماز اول وقت بخواند، باید از یک چیزهایی بگذرد. اگر برای خاطر نمازش از یک چیزهایی بگذرد، این نماز یک مقداری توانایی پیدا خواهد کرد و به مقداری که توانایی دارد جلوی گناه را می گیرد. بعد در ادامه می فرماید: وَ عِلـْمٌ يَرُدّ بـِهِ جَهْلَ السَفیه حالا بحث این علم را عرض کردیم. معمولا در دستورات شرعی عقل در مقابل جهل قرار می گیرد. علم لغت است و فرقی ندارد. اگر کتاب اصول کافی را دیده باشید، در فصل های اولش بحث عقل و جهل است. عقل و جهل. عقل در مقابل جهل است. معنایش این است که نام تمام صفات خوب عقل است. حالا اینجا گفته اند علم. این علم هم به همان معناست. در واقع من اطلاعاتی دارم که علم من است. اطلاعات هیچ وقت جلوی گناه را نمی گیرد. خود اطلاعات جلوی گناه را نمی گیرد. اطلاعات فقط به ما نشان می دهد که این کار گناه است و آن کار نیست. همین. اطلاعات و علم و تحصیل از روی کتاب فقط به ما نشان می دهد. آن چیزی که می تواند جلوی ما را بگیرد، یک چیز دیگری است که آنجا گفتند نامش عقل است. عقل یعنی آن نیروهای خوب درونی. باید یک نیرویی باشد. اطلاعات نیرو نیست. یک نیرو در مقابل جهل لازم است. جهل سفیه. یک نفر سفاهت می کند. مثلا اینکه به شما برسد و بی ادبانه رفتار کند. خب من هم مثل او بی ادبانه رفتار کنم یا بدتر از او رفتار کنم یا نه؟ اگر کسی اینگونه باشد به هیچ چیز خودش نباید امید داشته باشد. اگر کسی می تواند خودش را و حرمت خودش را حفظ کند درست است. او بی ادبی و بی حرمتی کرد. شما چه می کنی؟ شما هم همان کار را می کنی یا نه. حالا ممکن است در مقابلش حلم را قرار دهی. حلم در مقابل جهل باشد. حلمی که در برابر جهل سفیهان از انسان حفاظت می کند. باز این هم برگشت به همان نیروهای درونی. نیروی درونی. ببینید در مقابل نیرو با نیرویی از جنس خودش می توان مقابله کرد. اطلاعات از نوع نیروهای غرایز نیست. من حدیث خوانده ام. رساله خوانده ام. این اطلاعات من از رساله توانایی مقابله با یک چیزی از جنس خودش را دارد. یعنی مثلا من مساله را نمی دانستم و با خواندنش آن ندانستن از بین رفت. اما دانستن و اطلاعات کتابی نمی تواند جلوی هوا و هوسی که من را به آتش کشانده بگیرد. یک چیزی از جنس خودش می خواهد. لذا عرض می کنیم که مثلا انسان باید از خدا بترسد یا مثلا از حساب و کتاب بترسد تا بتواند با آن هوا و هوس مقابله کند. مثلا با خود فکر کند من دارم این کار را می کنم فردا چه جوابی بدهم؟ مثل اینکه می بینیم این مال مردم است و برای هر یک قرانش باید جواب داد. این ترس می تواند جلوی آن هوا و هوس را بگیرد. ایمان هم از همان جنس است و متعالی آن است. آن ترس نوع سافل آن ایمان است. ایمان می تواند جلوی همه آنها را بگیرد. سومی هم از همان چیزی است که عرض کردیم. وَ عَقلٌ يُدارى بـِهِ النـّاسَ قبلی هم همین است. عقلی که به وسلیه آن با جهل مقابله کند. عقلی که به وسیله آن با مردم مدارا کند. رفتار خوب داشته باشد. اگر من رفتار تند داشته باشم، ممکن است با هر رفتار تندی، یک بخشی از اعمال خوبی که کرده ام به باد رفته باشد. حالا مثلا بالخصوص بالخصوص با پدر و مادر. اگر من با پدر و مادر مدارا نکنم اعمالم از بین می رود. اگر در خاطرتان باشد بحثش را عرض کرده بودیم. مثلا یک پدر و مادری هستند که خیلی هم تند و بد اخلاق اند. من چکار کنم؟ من هم با پدر و مادر بد اخلاق، بد اخلاقی کنم؟ او که بد اخلاقی کند دارد خودش را می سوزاند. اما اگر من بد اخلاقی کنم، ده برابر دارم خودم را می سوزانم. فرق پدر و مادر با فرزند این است. بنابراین آدم نیاز به یک عقلی دارد. یعنی یک نیروی درونی که با آن بتواند با مردم مدارا کند. پس اعمالی که دارم بر این فرض می ماند که عواملی برای تخریب آنها نداشته باشم. اگر آدم با مردم بد رفتار کند، عاملی دارد برای تخریب اعمال خودش. آدمی که گناه می کند، عامل تخریب دارد. دائما دارد اعمال خوب خودش را تخریب می کند. آن کسی که با مردم بد عمل می کند و اگر آنها فحش دهند او هم فحش می دهد، دارد خودش را تخریب می کند. پس ببییند باز برگشتیم به همان حرفی که عرض کردیم. انسان باید گناهانش را ترک کند. یک وقت به گناهان کبیره می پردازیم مانند دروغ و تهمت و غیبت و یک وقتی هم بالاتر از این می رویم و به اخلاقیات می رسیم. اخلاقی که آدم باید با آن با مردم معاشرت کند. اگر آن اخلاق خوبی است و در برابر بدی مردم، بدی نمی کند و در برابر همه انواع رفتارهای آنها صحیح عمل می کند، هر عملی که بکند، برایش می ماند. کار عمل خوب هم این است که انسان را پرواز می دهد. هرچه مشکل دارم، که ما مشکل داریم، در این بخش هاست. یک جایی از اینجاها کم داریم. اخلاقمان خوب نیست. در مقابل بدی، بدی می کنیم. خوش اخلاق و خوش رفتار نیستیم یا خدایی نکرده از گوشه و کنار اعمالمان گناهان ریز می ریزد. گاهی هم هست که آدم یک کارهایی می کند که هنوز خودش به دلیل کافی نبودن اطلاعات نمی داند این کار گناه است. عرض کردم آن اطلاعات اینجا به درد می خورد. وقتی ما درس می خوانیم، در اینجا به درد می خورد که کاری را ندانسته انجام ندهیم که آن ندانستن گریبانمان را بگیرد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای