شب نهم محرم 1400/5/26
بنده هم دائما ایشان را به عنوان کفیل صدا می زنم. حالا همه ما به این کفیل پناه می بریم. ایشان از خدای متعال درخواست کند. حضرت ابالفضل کسی نیست که برای شفاعت جایی برود و او را رد کنند. اصلا. هیچ فرضی ندارد که کسی ایشان را رد کند.

اَعوذُ بالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قُوَهَ إلّا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاه وَ السَّلامَ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبیِّنا خاتَمِ الأنبیاءِ وَ المُرسَلین أبِی القاسِمِ مُحمَّد (اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم) وَ عَلی آلِهِ الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیهِ اللهِ فِی العالَمین أرواحُنا وَ أرواحُ العالَمینَ لِتُرابِ المَقدَمِهِ الفِداه وَ لَعنَهُ اللهُ عَلی أعدائِهِم أجمَعین من الآن إلی قیام یَومِ الدّین

حالا امشب که می خواستیم به حضرت ابالفضل پناه ببریم، حضرت ابالفضل. ایشان یک دستی به آسمان بلند کند. از خدا برای مردم ایران و مردم عراق ترحم بخواهد. از خدا ترحم بخواهد. رفع این بلا را بخواهد. اگر یادتان باشد در عراق به حضرت ابالفضل کفیل می گویند. بنده هم دائما ایشان را به عنوان کفیل صدا می زنم. حالا همه ما به این کفیل پناه می بریم. ایشان از خدای متعال درخواست کند. حضرت ابالفضل کسی نیست که برای شفاعت جایی برود و او را رد کنند. اصلا. هیچ فرضی ندارد که کسی ایشان را رد کند. [فرض ندارد] در خانه خدا برود، ردش کنند. اصلا ممکن نیست در خانه حضرت زهرا برود، ردش کنند. در خانه امام حسین برود، ردش کنند ایشان دست به دعا بردارد و برای کشور ما دعا کند. این بلا از این کشور دور شود. دفع و رفع شود. به کرمت نگاه کن. حضرت ابالفضل علیه السلام. به کرمت نگاه کن.

بحث هایی که داشتیم، این آیات سوره طلاق است. آیه دوم. اگر چشمم ببیند. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا* وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ هرکس که تقوا اختیار کند. حرف هایی که شب های گذشته عرض می کردیم. مواظب زبانش هست. تقوا یعنی مواظب زبانش هست. مواظب چشمش هست. مواظب گوشش هست. مواظب گوشش هست غیبت نشنود. اگر دوست شما غیبت کرد، شما بگویی آقا این حرفی که شما زدید غیبت بود. این گناه کبیره است. شما وظیفه ات را انجام دادی. وقتی به او می گویی وظیفه ات را انجام دادی. در جمعیت بود، به آنها می گویی آقا این صحبتی که دسته جمعی دارید می کنید، غیبت است. اگر حرف شما را گوش کردند و ساکت شدند، که ساکت شدند. اگر حرف شما را گوش نکردند، بلند می شویم و از آن مجلس می رویم که مساله اینها را عرض کرده بودیم. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا. هرکس که تقوا، [اختیار کند] همین. همین کار را. یعنی مردم ایران متدینین ایران، زبان هایشان را از مردم ببندند. درمورد دیگران صحبت کردن، درمورد اصحاب دولت صحبت کردن. زبانش را ببندد. حرف بد نزند. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا. خدا برایش راه نجات باز می کند. فرمودند که اگر همه راه های عالم بسته شده باشد، برای کسی که تقوا دارد، مواظب چشمش هست، مواظب زبانش هست، مواظب گوشش هست، مواظب زبانش هست، در باز می شود. همه درها بسته است. برای این نفر در باز می شود. حالا برای کشور ما در باز می شود. اگر همین جمعیتی که اینجا نشسته قرار بگذارد از الان به بعد مواظب حرف زدنش باشد. مواظب گوش کردنش باشد. موسیقی گوش نکند. هر فیلمی را نگاه نکند. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا هرکس که تقوا داشته باشد، مواظب اعمال خودش باشد. مواظب اعمال، مواظب اعمال، مواظب اعمال. زبانش. چشمش. گوشش. غذایی که می خورد. مواظب اعمال باشد. خدا برایش مخرج قرار می دهد. راه نجات. در باز می شود. هزار در هست. همه بسته است. برای این یک نفر در راه باز می کنند. راه نجات درست می کنند. راه نجات پیدا می کند. به دست می آورد. همه کشورهای عالم گرفتارند. فقط ایران نجات پیدا می کند. بله می شود. با مواظبت همین جمعیتی که اینجا نشسته. همین جمعیتی که اینجا نشسته از زبان شان مواظبت کنند. از چشم شان مواظبت کنند. از گوش شان مواظبت کنند. اخلاق شان را نسبت به زن و بچه شان مواظبت کنند. نسبت به پدر و مادر مواظبت کنند. نسبت به همکار مواظبت کنند. نسبت به شاگرد و زیردست مواظبت کنند. اگر اینجوری باشد، همه درهای عالم هم بسته است، در برای این نفر خاص باز می شود. برای این یک نفر. عرض کردم همه درها بسته است. در برای این یک نفر باز می شود. يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا. بعد یک چیز دیگر. وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ اگر زندگی اش هم از نظر مالی مشکل دارد،کسب و کارش مشکل دارد، می فرمایند از راهی که حساب نمی کند او را رزق می دهیم. ما زندگی اش را اداره می کنیم. ما اداره می کنیم. لازم نیست خودت نقشه بکشی. خدا زندگی ات را اداره می کند. خدا زندگی ات را اداره می کند. وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ این هم یک چیز خیلی فوق العاده. دقت کنید. هرکس به خدا توکل کند، اما توکل کند. هرکس به خدا توکل کند، خدا همه کارش را اداره می کند. خدا خودش اداره می کند. وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ او حافظ این است. او نگهدار این است. او نجاتش می دهد. او مشکلاتش را حل می کند. باز در ادامه [می فرماید:] وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا [4طلاق] کسی که تقوا داشته باشد، مواظب زبانش باشد، مواظب چشمش باشد، زندگی اش را سهل می کند. زندگی اش سهل می شود. درس خواندن برایش سهل می شود. کسب و کار برایش سهل می شود. اداره اش برایش سهل می شود. سهل می شود. يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا. زندگی برایش سخت نیست. سختی هایش تمام می شود. برطرف می شود. ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ [5طلاق] کسی که مواظب چشمش هست، مواظب گوشش هست، زبانش هست، خدا گناهان گذشته اش را می پوشاند. می بخشد. يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ گناهان گذشته اش را می بخشد. اگر کسی کاملا و دقیقا مواظب رفتار و اعمالش باشد، خدا گذشته اش را می بخشد. می پوشاند. اگر یک روزی پرده اعمال ما برداشته شود، چه می شود؟ فرمودند که هیچ کس دیگران را، یعنی برادرش را، دوستش را، آشنایش را دفن نمی کند. از بس که وقتی پرده برداشته شد، بدی ها آشکار می شود، دیگر کسی کسی را دفن نمی کند. نه اینطوری نیست. يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ. می پوشانند. می پوشانند. کسی که الان حرمت دستورات الهی را حفظ می کند، حرمت دستورات الهی را حفظ می کند، گذشته اش را می پوشانند. برطرف می کنند. سیاهی هایش را برطرف می کنند. گناهانش را پاک می کنند. وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا دو رکعت نماز که می خوانی، دو رکعت نمازت قیمتی می شود. آدمی که گناه نمی کند، دو رکعت نمازش قیمتی می شود. یک سلام که به امام حسین می کند، قیمتی می شود. یک صلوات که می فرستد، قیمتی می شود. اللهم صل علی محمد و آل محمد. وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا. اجرش را عظیم می کند. دائم عرض می کردم که دو رکعت نماز بخوانید. حالا شاید سندش را داشته باشیم. به دو رکعت نماز به شما بهشت می دهند. بزرگ می شود. اجر شما بزرگ می شود. اجر شما بزرگ می شود. وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا. خب. این آیات که تمام شد.

ببینید قیامت خیلی بزرگ است. یک صحنه ای ست که تمام جمعیت بشری در آنجا جمع می شوند. ببینید باید چقدر بزرگ باشد. الان اینجا در این صحن مسجد فرض کنید مثلا دو هزار نفر آدم است. آنجا میلیارد میلیارد آدم است. برای آدم با تقوا بهشت را جلو می آورند. لازم نیست این دنبال بهشت بگردد و بدود. بهشت رابرایش جلو می آورند. برای ورود در بهشت به زحمت نمی افتد. اگر یادتان باشد عرض کردیم فرمودند یک کسانی سر از قبر بلند می کنند و به بهشت پرواز می کنند. به بهشت پرواز می کنند. ماموران بهشت به آنها می گویند شما حساب دیدید؟ می گویند نه. جهنم دیدید؟ نه. پل صراط دیدید؟ نه. از شما حساب و کتاب شد؟ نه. ماموران الهی را دیدید؟ نه. ما یک سر از قبر برخاستیم و به بهشت آمدیم. یعنی شما چه کار کرده بودید؟ دقت کنید؟ مهم است. شما چه کار کرده بودید؟ می گویند ما در پنهان و خلوت از خدا می ترسیدیم. در پنهانی و خلوت، آنجا که هیچ کس نیست، هیچ کس شاهد اعمال من نیست، از خدا می ترسیدیم. در خلوت، در پنهانی، از خدا می ترسیدیم. دوم به آنچه که خدا برای ما قرار داده بود، رزق و روزی مان، رضایت داشتیم. غرغر نمی کردیم. شکایت نمی کردیم. از رزق و روزی مان، از آنچه که خدا برای ما قرار داده شکایت نمی کردیم. غرغر نمی کردیم. بی ادبی نمی کردیم. می گویند حق تان است. بهشت اینجوری، بیزحمت به بهشت رفتن و پرواز کردن به بهشت حق تان است.

السلام علیک یا ابا عبدالله. السلام علیک یا ابالفضل العباس. السلام علیک یا ابالفضل العباس السلام علیک یا ابالفضل العباس. دست همه ما به دامن شما. یک دستی به سوی آسمان بلند کن. یک دعا درمورد این ملت و ملت عراق، برای رفع این بلا بکن. از تو برمی آید. از کرمت هم برمی آید. از کرمت. از کرمت برمی آید. به کرمت... حضرت اباعبدالله بالا سر برادر چه فرمود؟ گفت قَلَّت حِیلَتِی. قَلَّت حِیلَتِی یعنی بیچاره شدم. دیگر هیچ امیدی باقی نمانده. الان دیگر زن و بچه ام اسیر شدند. دشمن الان دیگر به خیام حرم حمله می کند. من نمی توانم جلویشان را بگیرم. تو بودی، با هم جلویشان را می گرفتیم. اما حالا که تو از دست من رفتی... بعد هم می کوشید که این بدن پاره پاره شده را به خیمه ها بیاورد. نمی شد. دست زیر هر قسمت بدن که می کرد، بقیه قسمت های بدن روی زمین می ماند. با این بدن چه کار کرده بودند؟ ببینید تا از دور بودند، از دور تیر می زدند. بعد که دست ابالفضل افتاده، دست ندارد از خودش دفاع کند، حالا شمشیردار آمده. نیزه دار آمده. هرکس هرچه دارد، چیزی از این بدن باقی نمانده. همه بدن تکه تکه شده. عرض می کنم زیر هر قسمت بدن دست می کرد که بدن را بلند کند، بقیه قسمت ها روی زمین می ماند. شبیه به حضرت علی اکبر که ارباً اربا شده بود. تکه تکه شده بود. مثل اینکه گذاشته اند زیر ساطور تکه تکه کرده اند. ابالفضل هم تکه تکه شده. نمی شود او را به خیمه ها بیاوری. معمولا قدیم ها می گفتند چاره ام کم شد. چاره بی چارگی است. هیچ راه چاره دیگری ندارم. هیچ راه نجاتی ندارم. راه نجاتم تو بودی که بسته شد. من فکر نمی کنم حضرت ابالفضل دو کلمه با برادرش صحبت کرده باشد. وقتی که برادر بالاسر ایشان آمده، ببینید فرق سر پاشیده. با گرز عمود آهن... فرق سر پاشیده شده. چیزی از ایشان نمانده که بتواند دو تا کلمه حرف بزند. بتواند حرکتی کند. بتواند وصیتی کند. اینکه می گویند وصیت کرد تا من زنده ام من را به خیمه نبر، اینها اصلا شدنی نیست. ببینید حضرت حسین مشکل گشای عالم است. راه او بسته شده. دست و بال او بسته شده. چاره ای ندارد جز اینکه تن به اسارت زن و بچه اش بدهد. وقتی روی زمین افتاده بود، لشکر به سوی خیمه ها حمله کرد، یک شمشیر شکسته ای برداشت و عصا کرد. سر زانو ایستاد. نمی توانست بایستد. فرمود تا من زنده ام به خیمه های من... اگر غیرت دارید تا من زنده ام به خیمه های من حمله نبرید. که لشکر به سوی خود ایشان برگشت تا کارش را تمام کند. به پاره پاره های تن حضرت ابالفضل، به پاره پاره های تن حضرت حسین این بلاها را از کشور ما دور کن. همه ما را عاقبت به خیر کن. با رحل محبت حسین قرار بده. دل هایمان را پر از محبت امام حسین قرار بده. ما را به خودمان وامگذار. کشور مان را به خودش وامگذار. عمر و عزت رهبر بزرگوار ما را زیاد بفرما. سایه اش را بر سر ما مستدام بدار. و لا حول و لا قوه الا بالله. صلوات بفرستید. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای