شب یازدهم محرم 1400/5/28
یک کمی این حوصله کند، یک کمی او حوصله کند. یک کمی این گذشت کند. یک کمی او گذشت کند. ما معمولا برای کسی عقد می خوانیم، تنها حرفی که به آنها عرض می کنم، می گویم گذشت. گذشت صفت خیلی خوبی است. قرآن می فرماید که وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا

اَعوذُ بالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قُوَهَ إلّا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاه وَ السَّلامَ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبیِّنا خاتَمِ الأنبیاءِ وَ المُرسَلین أبِی القاسِمِ مُحمَّد (اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم) وَ عَلی آلِهِ الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیهِ اللهِ فِی العالَمین أرواحُنا وَ أرواحُ العالَمینَ لِتُرابِ المَقدَمِهِ الفِداه وَ لَعنَهُ اللهُ عَلی أعدائِهِم أجمَعین من الآن إلی قیام یَومِ الدّین

مساله اولی که عرض کنم. من کاملا در جریان کمک برای این آب که صحبتش را کردند هستم. ببینید یک دهستان است که یک قنات داشته. قناتش در طول زمان خراب شده. اینها دیگر آب ندارند. یعنی سه چهارتا، پنج تا ده فقیر شده اند. لازم است از همین کمک های مومنانه و چه، برنج و روغن و اینها بهشان بدهیم. اما اگر این آب شان را درست کنند، [مشکل شان ریشه ای حل می شود]. اولا باید آن قنات درست شود که قیمتش سنگین است. بعد هم باید راه آب از حالت گلی که سابقا گلی بوده، با سیمان ساخته شود. بعد یک استخر بزرگ برای آب بسازند. [درآن صورت] کل این دهستان، یعنی چهار پنج تا ده آب شرب دارند. آب کشاورزی دارند. همه غنی می شوند. اگر اینجا کمک کنید، کمک خیلی خوبی است. این دوستان تا حالا وضع چندین دهستان را درست کرده اند. حالا آن فقر و ناراحتی برطرف شده و الان همه غنی هستند و سر سفره خودشان می نشینند. کشاورزی شان برقرار شده و زندگی کاملا مال خودشان است. احتیاجی به کمک ندارند. اگر ما بتوانیم برای این کمک کنیم، اگر بتوانیم برای آب کمک کنیم، خیلی کار خوبی است. یک کار ماندگار هم هست. ببینید ایران تقریبا شش هزار قنات داشته. مردم با این شش هزار قنات در طول چند هزار سال، شاید چند هزار سال این دوره های بی آبی و کم آبی ایران را زندگی کرده اند و طی کرده اند. حالا بهترین کاری که ما می توانیم برای مردم اینجاها بکنیم این است که قنات شان را درست کنیم. از طریق کمک کردن به این قسمت آب، شما می توانید، [کار بزرگی کنید]. نه یک دانه دِه، چندین ده غنی می شوند. سفره دار می شوند. احتیاج به کمک ندارند. خیلی کار خوبی است. هرکس می تواند، کمک به آب را انجام بدهد. این یک مساله.

مساله دوم، خیلی از طلاق شکایت کردند. از طلاق. یک خانواده ای را می گفتند که خانواده تراز انقلاب اسلامی [هستند] یعنی شوهر و آن خانم برجسته بودند و می خواستند به عنوان نمونه معرفی شوند. حالا این دوتا طلاق گرفته اند و از هم جدا شده اند. خانواده تراز جمهوری اسلامی پاشیده شده. چرا؟ به خاطر اینکه تحمل کم شده. تحمل کم شده. یکی از دوستان همین دیشب با من صحبت می کرد. گفت که خانمش خیلی با ایشان بداخلاقی می کند. گفت به پدر و مادرم هم فحش می دهد من باز هم صبر کنم؟ گفتم باز هم صبر کن. به پدر و مادر من بد می گوید. باز هم صبر کن. خب زندگی برقرار است. یک روزی هم تمام می شود. زن و شوهر همدیگر را تحمل کنند. یک کمی این حوصله کند، یک کمی او حوصله کند. یک کمی این گذشت کند. یک کمی او گذشت کند. ما معمولا برای کسی عقد می خوانیم، تنها حرفی که به آنها عرض می کنم، می گویم گذشت. گذشت صفت خیلی خوبی است. قرآن می فرماید که وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا [22نور]. ببخشید و چشم پوشی کنید. أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ. آیا دوست ندارید که خدا از شما بگذرد و شما را ببخشد و بیامرزد؟ شما بگذرید، خدا می گذرد. شما سخت گیری کنید، خدا سخت گیری می کند. ببینید خانواده پایه اجتماع اسلامی است. پایه اصلی اجتماع مسلمانان است. خانواده درست. خانواده درست با چه درست می شود؟ خدمت مرحوم امام می رفتند که ایشان برایشان عقد بخواند، بعد می فرمود با هم بسازید. همان که من مفصل می گفتم که گذشت کنید، ایشان با یک کلمه بسازید می فرمود. خب بسازید. قرآن دارد می گوید آیا دوست ندارید خدا از شما بگذرد، شما را ببخشد، بیامرزد؟ شما بگذرید. چشم پوشی کنید. اگر او کوتاهی کرد، نقصی در رفتارش بود، نقصی در گفتارش بود، شما بگذر. اگر اینور مرد در رفتار و اعمالش نقص و اشکال بود، بد زبان بود، تند بود. نه وقتی خطر جانی در پیش است ها، یعنی شوهری هست که ممکن است یک جوری به زنش لطمه بزند که جانش در خطر باشد. آن را عرض نمی کنم. تا ممکن است، در حد زبان است، در حد یک مقدار بداخلاقی است، شما بگذرید. این گذشت شما، برایتان یک آخرت آباد می شود. آبادی آخرت به بار می آورد. تحمل اخلاق بد همسر، یک زندگی آباد آخرتی [به بار می آورد.] دیگر مرگ شما سخت نیست. توی قبر فشار نمی دهند. سعد بن معاذ را عرض کردیم. شهید بود. جزء بزرگان عالم اسلام بود. خیلی برای پیغمبر کمک بود. پیغمبر پشت سرش برایش نماز خواند. دفنش کرد. لحدش را ایشان چید. اما فرمود که الان قبر چنان فشارش داد. گفتند خب چه کار کرده بود؟ مگر این چه کار می کرد؟ یک کارهایی را شمردند. فرمودند در خانه تند بود. بداخلاق بود. مرد مومن درجه اول. می شود بداخلاق باشد. بداخلاق بود و نتیجه اش فشار قبر است. اما کسی که اخلاقش خوب باشد، سختی های داخل خانه را تحمل کند، دیگر آن فشار قبر را ندارد. خدا از او می گذرد. به سهلی و سهولت و آسانی به بهشت وارد می شود. اینجا روایات متعدد داریم. فرمودند إنَّ اللهَ یُحِبُّ البَیتِ الَّذِی فِیهِ العُرس. خدای متعال خانه ای که در آن همسر باشد را دوست می دارد. یعنی شوهر و زن باشند. در خانه هردو باشند. وَ یُبغِضُ البَیتِ الَّذی فِیهِ الطَّلاق. و دشمن می دارد، خدا خانه ای که در آن طلاق اتفاق افتاده است را دشمن می دارد. ببینید خانه ای ست که خدا دشمن می دارد. اینها می خواهند چجوری جواب بدهند؟ چجوری می خواهند قبر و قیامت شان را طی کنند؟ یک عمری در غضب خدا بودند. یک عمری در خشم خدا بودند و زندگی کردند. رسول خدا فرمود اَبغَضُ الحَلال عِندَ اللهِ الطَّلاق. خب طلاق در یک شرایطی جایز است. یک وقت هم در یک شرایطی لازم است. کاملا حساب شده. کاملا حساب شده. کاملا حساب شده. می گویند اینکه حلال است و جایز است و بعضی از اوقات لازم است، این پیش خدا مبغوض ترین [است]. خدای متعال از این بیشتر از همه چیز بدش می آید. از طلاق. با اینکه حلال است. خب. حدیث های دیگر هم داریم که فعلا نمی خواهیم آنها را بخوانیم. باشد.

آن بحث های شب های گذشته مان این بود که آدم سعی کند نمازش را درست بخواند. از اینجا شروع کردیم دیگر. سعی کند نمازش را درست بخواند. نماز صحیح بخواند. اول وقت بخواند. نماز درست یعنی صحیح و اول وقت. با تقلید صحیح. وضوی صحیح. غسل صحیح. قرائت صحیح. می شود یک نماز صحیح. یک نماز صحیح بخواند. این توفیق می دهد که انسان لغزش نکند. گناه نکند. کمک می کند. تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر دیگر.[45 عنکبوت] نماز آدم را از فحشا و منکر باز می دارد. نمی گذارد دستش کج برود. نمی گذارد چشمش بد نگاه کند. اگر نماز خوب بخوانید، برای ترک گناه کمک می کند. اگر آدم گناه را ترک کرد چه بود؟ فرمودند که وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا [2طلاق]. هیچ جا گیر نمی کند. به در بسته نمی خورد. درهای همه عالم بسته باشد، برای این کسی که جدی از گناه پرهیز می کند، جدی از گناه پرهیز می کند، در برای او باز می شود. برای این یک نفر باز می شود. خدا باز می کند. فرمودند أَمْرِهِ يُسْراً[4طلاق] زندگی برایش سهل می شود. آنهایی که یک وقتی در زندگی شان سختی دارند باید بگردند ببینند کجایش مشکل دارد. کجای زندگی رفتار و اعمالش مشکل دارد که زندگی برایش سخت شده. زندگی که برای آدم سخت می شود مال رفتار و اعمال خودش است. بگردد. تحقیق کند، دقت کند، ببینید کجای اعمالش مشکل دارد. فرمود که يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ [5طلاق]. خدای متعال گناهان گذشته کسی که از گناه پرهیز می کند را می پوشاند. می بخشد. دیگر با او حساب و کتاب نمی کند. وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً اینهایی بود که شب قبلی خدمتتان خواندیم. دو رکعت نماز می خواند، به خاطر دو رکعت نماز به او بهشت می دهند. یک صدقه می دهد، یک کوه ... پیامبر فرمود خدا صدقه را رشد می دهد. فرمودند که ربا بد است. اگر شما به عنوان قرض صد تومان به کسی دادی، باید صد تومان به تو برگرداند. یک سر سوزن هم رویش بگذارد، حرام می شود. فرمود اما خدا زیاده می دهد. شما ده تومان دادی. ده تومان برایت مثل یک کوه ابوقبیس می شود. کسانی که مکه رفته اند، [کوه ابوقبیس را دیده اند]. روز قیامت برای ده تومان صدقه [به اندازه] کوه ابوقبیس طلا به تو می دهند. رشد می دهد. صدقه شما را بزرگ می کند. کار خیر شما را. مالی که در راه خدا داده اید را رشد می دهد. بزرگ می کند. زیاد می کند. وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً. يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ. گناهانش را می بخشد. می پوشاند. می بخشد. اعمال خوبش را ده برابر و صد برابر می کند. شما دو قدم در راه خیر برداشتی. برای نجات یک نفری دو قدم برداشتی. آن طرف عالم هزار قدم به تو تحویل می دهند. خاصیتش این است. کسی که از گناه پرهیز کند، دو قدم در راه خیرش، هزار قدم می شود. صد تومان در راه خیر داده، آنجا مثلا صد هزار تومان می شود. خب این هم حرف دوم بود.

دو تا مساله دیگر. اگر یک ذره هم طول کشید تحمل بفرمایید. این وهابی ها، صدتا سایت و بلندگو دارند. بچه های ما که در این اینترنت و اینها می گردند ممکن است به سایت های آنها برخورد کنند. مراکز خبری آنها. مراکز تبلیغی آنها. دقت کنید آقا. آنها از دروغ گفتن هیچ باکی ندارند. ممکن است هرجور دروغ بگویند. خبر دروغ بگویند. تاریخ دروغ بگویند. حدیث دروغ بگویند. می توانند همه جور دروغ بگویند. وقتی کسی از خدا نترسد [اینجور می شود]. این مهم است. می گویند امامت اصلا در قرآن نیست. یک ذره درمورد امامت در قرآن نداریم. اینجوری می گویند. در گذشته در جلسه روزهای چهارشنبه که صحبت می کردیم، این بحث را مفصل عرض کردم. اما حالا امشب در حد چند دقیقه ممکن است. ببینید شرط اول. خدای متعال حضرت ابراهیم را به مقام امامت رسانید. او را به مقام امامت رسانید. آیه 124 سوره بقره. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ خدای متعال ابراهیم را چندین امتحان بزرگ کرد. مهم ترین امتحانش ضبح فرزندش بود که دستور دادند سر بچه را ببر. البته نخواستند که ببرند. گفتند ما سر بچه را لازم نداریم. ما می خواستیم ببینیم اطاعت تو چه اندازه است. که تو نشان دادی که اطاعت می کنی. وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ابراهیم این امتحان ها را خوب پس داد. ابراهیم امتحان ها را خوب پس داد. امتحان مالی کردند، خوب پس داد. امتحان جان خودش را کردند، خوب پس داد. در مقابل نمرود ایستاد. نمرود یک امپراطور بود. وقتی که آتش درست کردند، یک صحرا آتش درست کردند که ابراهیم را داخلش بیندازند. ابراهیم نترسید. نلرزید. عقب نشینی نکرد. همه امتحانات را خوب پس داد. مهم ترین امتحانش امتحان فرزندش بود. قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا خدای متعال فرمود من تو را برای مردم امام قرار دادم. پس ببینید اسم امام در قرآن آمده. قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ایشان عرض کرد خدایا فرزندان مرا هم امام قرار بده. فرزندان مرا. وَمِنْ ذُرِّيَّتِي ذریه من را هم امام قرار بده. قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين امامت عهد من است. این را به ظالم نمی دهم. امامت به ظالمین نمی رسد. امام باید معصوم باشد. این شرط اول است. امام باید معصوم باشد. حالا آیات دیگر داریم که شرایط دیگر هم گفته اند. صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ [24 سجده] باید اهل یقین باشد. خود ابراهیم جزء کسانی بود که اهل یقین است. یقین یعنی چه؟ برای ایشان از ملکوت آسمان ها و جهان پرده برداشتند. ملکوت جهان را دید. ملکوت جهان را دید یعنی جهنم را دید. بهشت را دید. فرشتگان را دید. همه عالم را، دل عالم را، واقعیت عالم را دید. وقتی ایشان همه چیز عالم را دید، یقین پیدا کرد. کسی که به مقام امامت می رسد، یک یقین اینجوری می خواهد. اگر چند سال دزدی کرده باشد، بت پرستیده باشد، نمی شود. قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين. ظالم یعنی کسی که گناه کرده است. إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ [13 لقمان]. شرک یکی از ظلم های بزرگ است. تا ظلم هایی که من به شما ظلم می کنم، شما به من ظلم می کنی. مالی، جانی، آبرویی. مثلا اگر کسی پشت سر کسی غیبت کرد، او با این گناه ظلم کرده. این گناه یک ظلم است. خب پس در قرآن از امامت بحث شده. شرایط امامت را گفته اند. در قرآن شرایط امامت را گفته اند. امام کسی است که ظالم نباشد. اصلا. نه در گذشته، نه در آینده. اصلا ظلم در زندگی اش نباشد. یک چنین کسی می تواند امام باشد. پس ببینید امامت در قرآن آمده. درمورد امامت آیه داریم. نمی دانم. واقعا خجالت نمی کشند؟ کتاب نوشته که اصلا... بابا کسی قرآن را بخواند، دقت کند، خب می فهمد تو دروغ گفتی.

یک اشاره هم درمورد حضرت حسین علیه السلام می کنم. حضرت فرمود که إنّی اُریدُ اَن آمُرَ بالمعرُوف و اَنهى عن المنکرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّى وَ اَبى. من می خواهم در امت جدم اصلاح کنم. امت جدم فاسد شده. فاسد شده. مورخین از شرابخواری یزید و درباریانش نوشته اند. بزرگان کشور شرابخوار و قمار باز و چیزهای دیگر هستند. مردم مدینه را به شام دعوت کردند که یک کمی از اینها استمالت کنند. راضی شان کنند. یزید هم به آنها پول های هنگفت داد. بزرگ اینها پسر حنظله قصیر الملائکه بود. یزید صد هزار درهم هم به او داد. به بچه هایش ده هزار درهم داد. اینها این پول ها را گرفتند و به مدینه آمدند. گفتند ما این پول ها را گرفتیم که علیه یزید بجنگیم. می خواهیم علیه یزید شورش کنیم. قیام کنیم. به پول احتیاج داریم. از این پول ها علیه یزید استفاده می کنیم. این بزرگان مدینه که به آنجا رفتند، یکی از چیزهایی که درمورد یزید می گفتند این بود که از محارم خودش هم نمی گذرد. از محرم خودش هم نمی گذرد. انقدر این آدم فاسد است. در آن مجلسی که سر حضرت حسین را آوردند شراب می خورد. تتمه اش را هم می ریخت در آن تشت. تتمه شرابش را می ریخت در آن تشتی که سر حضرت حسین بود. در مجلس، اسیرها نشسته اند. خواهرهای امام نشسته اند. دخترها نشسته اند. بچه ها نشسته اند. همه اهل بیت نشسته اند. سر امام هم در تشت است. آن خبیث ملعون شراب می خورد و تتمه اش را در آن تشت می ریخت. دقت کنید. یک چنین کسی که انقدر بی باک است. انقدر بی باک است. نماز نمی خواند. عرض کردیم از... محرم های خودش هم نمی گذرد. این خلیفه پیغمبر شده. امام برای امر به معروف این آمده. یک چنین کسی شایسته جانشینی پیامبر نیست. باید این را ریشه کن کرد. حالا مردم همراهی نکردند. کوتاهی کردند. بلاهایش را هم بعدها چشیدند و دیدند. بقیه حرف هایش هم ان شاء الله باشد برای بعد.

السلام علیک یا ابا عبدالله وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

امام در برخورد با شهدا یک کلماتی گفته. بالا سر قاسم فرمود عَزَّ وَ اللهِ عَلَی عَمِّک خیلی بر عمویت گران است که تو او را به کمک بخوانی و او نتواند خودش را به تو برساند که کمکت کند. این را در مقابل حضرت قاسم فرمود. در مقابل علی اکبر هفت بار فرمود وَلَدِی عَلِی. وَلَدِی عَلِی. وَلَدِی عَلِی. از جگر سوخته اش می گفت. از جگر سوخته اش می گفت. بعد فرمود خاک بر سر دنیا و زندگی دنیا. علی تو رفتی و از غصه های دنیا راحت شدی. غصه های دنیا برای او چیست؟ همه این بزرگان لشکر امام حسین این غصه را داشتند [که] خانم ها چه می شوند؟ بعد از اینکه مردها کشته شدند، چه بلایی سر زن ها می آورند؟ زینب اسیر می شود. ام کلثوم اسیر می شود. سکینه اسیر می شود. رقیه اسیر می شود. اینها چجوری می شوند؟ وضع شان چجوری می شود؟ این غصه در دل شان بود. راحت از دنیا نرفتند. همه با غصه از دنیا رفتند. بالا سر علی گفت که پسرم إستَرَحتُ مِنَ الدُّنیا بِهَمِّ ها وَ بَقِیَ أبُوکَ وَحِیداً فَرِیدا حالا بابایت تنها مانده. بعد این غصه را... بالا سر ابالفضل چه گفت؟ گفت دیگر کمری برای من نمانده. دیگر راه چاره برایم بسته شده. هیچ راه چاره ای ندارم. برای علی اصغر هم عرض کرد که هُونٌ عَلَیَّ ما نَزَلَ بِی این بلایی که بر سر من آمد برایم سهل است. تو می بینی. تو می بینی. جلوی چشم توست. ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای