پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
سلام.دوسال پیش خواستگار دختری شدم که درعرض دو ماه محرمیت احضار روح میکردند و نمیگذاشتند دختر محرمم را بی حجاب ببینم و دختر تحت تاثیر شدید مادرش بود و از خود اراده نداشت و حرفهایش باعملش یکی نبوئد خلاصه بهم خورد و جدا شدیم علیرغم اینکه هربار استخاره برای ازدواج با او مثبت می آمد! اما با همه بدیهایشان آن دختر بعد از یکسال ازدواج کرد و من ماندم با گره ازدواج در زندگیم! از همه چیز خسته ام از خدا متنفر شدم نمازهایم را تا مدتی نمیخواندم الان هم که یک دختر دیگر به دلم نشسته استخاره جوابش منفی می آید و میگویند طالعتان به هم نمیخورد! من از خدا خسته ام متنفرم دوسال همه زندگیم را به بازی گرفته اون دختر ازدواج کرد و من ماندم! چه کنم؟ این دختر که به دلم نشسته هم دارم از دست می دهم! کمکم کنید لطفا...

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله ، اولاً ازدواج اول بهترین صورتش این بود که از هم جدا بشوید که خدا مرحمت کرد و شما نجات یافتید – ثانیاً مسئله ازدواج شما به خدای متعال چه ربطی دارد که شما از او خسته باشید یا متنفر بشوید . ازدواج دوم را شما آنچه در ظاهر دیده اید پسند کرده اید اما گفته اند طالع شما بهم نمی خورد یا استخاره بد آمده است معنای استخاره این است که شما مصلحت و خیر خودتان را از خدای متعال بهمه چیز آگاه است می پرسید او اینکار را مصلحت نمی داند اگر چنین چیزی باعث تلخی اوقات شما شده باشد بسیار غیر معقول است و نادرست است واقعاً شما لوس هستید که بمحض اندک ناراحتی بجایی برسید که به تنفر بیانجامد یا شما نماز نخوانید – در هر صورت سعی کنید که همه چیز را معقول رفتار کنید – ازدواج معقول – زندگی معقول همه چیز معقول با حساب و کتاب . نمازتان را بدقت بخوانید که این وظیفه بندگی ما نسبت به خدای متعال است در مسئله ازدواج هم طبق راه و رسم روزگار به خواستگاری می روید و تحقیق می کنید اگر خواستید استخاره می کنید و انشاالله به خوبی و خوشی عمل کنید.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای