پاسخ به سوال در مورد مشاوره ی ازدواج
سوال:
با سلام،یک سال و نیم پیش برایبه گناه نیفتادن سراغ ازدواج موقت رفتم درحالیکه شرایط برای ازدواج دائمم نبود.از طریق چت متنی با دختری آشنا شدم که قبل از هر گونه صحبت کردنی با توجه به احتیاط دادن آ.خامنه ای در اذن پدر و متن استفتای کتاب رساله قبلی آ.نوری همدانی که در زیر عکسش آمده http://f.manmote.com/img/ezn/noori.jpg و در حالی که جاهل به تغییر حکم بودم به ایشان رجوع کردم و ازدواج نمودم و بعدهانزذیکی هم کردم.البته این خانم قبل از این جانب توسط مردی که دوستی ساده ای باهاش داشته به زور به جایی برده شده ازاله بکارت می شود،بعدا نیز استفتا از آقا گرفتم و گفتند که اگر باکره نیست اذن ولی نمی خواهد و تا الان هی از هم جدا و وصل میشویم و ایشان به واسته تجاوزی که قبل من بهش شده بی تابی و افسردگی میکند،بین دو راهی وابسته شدنبیشترش به من و بی تابی کردنش مانده ام،نظرتان چیست؟چه باید بکنم تا بار به دوشم نباشد در آن دنیا.کلا هم به هم نمی خوریم برای دایم.

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله، حالت افسردگی برای آن خانم طبیعی است و اگر شما نتوانید با او ازدواج دائم بکنید این افسردگی ماندگار خواهد بود و اگر بطور کلی از او جدا شوید حتماً تشدید هم خواهد شد. اینها همه طبیعی انجام خواهد شد من فکر می کنم اولاً یک مشاور خبیر و پخته پیدا کنید شاید با صحبت با مشاور – چندین جلسه- بار فکری ایشان کاسته شود. ضمناً به دفتر مرجع بروید و از شخص خاصی که برای جواب مسائل مأمور است بپرسید که این بنده خدا می تواند به جراح مراجعه کند و با جراحی مشکل بکارت را حل بکند که اگر این مشکل حل بشود او می تواند ازدواج کند و مشکلی نداشته باشد.
بعنوان راه حل سوم اگر بتوانید به او کمک کنید و جای خالی زندگی او را با چیزی مثل درس خواندن یا کار مناسب پر کنید بار فشار روحی و افسردگی در او کمتر خواهد شد. انشاءالله در هر صورت شما اگر تقصیری نکرده باشید باری بدوش نخواهید داشت.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای