پاسخ به سوال در مورد مسائل تربیتی
سوال:
سلام.وقت بخیر
۷سال پیش به اجبار شرایط بد خانوادگیم بافردی ازدواج کردم که ده سال ازمن بزرگتر و از اقوام پدرم بود
همان شب اول عقد بدون حرف زدن بامن،باعرض پوزش مجبورم رک بگم چون همه جاشرمم میشه و نمیدونم چه کنم،بوسیله ی من از روی لباس خودارضایی کرد و پشتش رابه من کرد و خوابید.این شرایط ادامه داشت و من از لحاظ روحی اسیب دیده بودم ازطرفی نمیشداز خانوادم کمک بخوام چون خونوادم وضع مالی بد و تعداد ۱۴خواهر بودیم و حق اعتراض نداشتیم نه که نتیجمون جنگو کتک خوری بود
کم کم تصمیم گرفتم خودم بهش یاد بدم هم حرف زدنو هم مسائل جنسیو حرف زدنو که هیچوقت یادنگرفت و پیش من لال لال بود و مثل گوسفندبه من نزدیک میشد تاصاحب دوقلوپسر شدیم
من ازش متنفر شدم و هر۴ماهی یک بار دوباره به عادت قبلیش برگشت و برای خودراضایی سی ثانیه ای به من نزدیک میشد طوری که من دندونامو رووهم فشارمیدادم و تاسی اروم‌ میشمردم تاکارش تموم شه بره
تنهامشکلمون این نیست کلاشوهرم ازلحاظ ذهنی ضعیفه مثلاهمه فامیل جلوش بی حجابن و اون اصلااز بدچشمی نمیفهمه
و دیگه اینکه هرچی من بگم همونه و هیچ نظر و حرفی نداره
من یک دوره از شدت مشکلات روحی میرفتم بیرون باهرجور لباس و هرساعت از شب که میخاستم اون همراه بابچه هامیخابید و حالاهم ک توبه کردم بازم کاری نداره و میخابه و کارخودشومیکنه
وگاهی هم برا جلومردم باهاش حرف میزنم یه کلمه جواب خنگی ازدهنش درمیاد که هرکی اونجاس از خنده رووشو اونور میکنه
مسئولیتابرعکس شده اون کاراخونه میکنه و من لوله کش میارم رانندگی میکنم نجار لازمه میارم کلیدسازپولشوحساب میکنم
اون هیچی متوجه نیست ازینا
تاجایی که شش ماه پیش بلخره بعدچندیدن سال که جوونیم رفت بهش گفتم دیگه بامن مثل گوسفندرفتارنکن و مهرم نمیخام فقط طلاقم بده جواب ندادمثل همیشه چون اصلامعنی حرفمونمیفهمه بعدبهش گفتم پس همینجازندگی میکنم امادیگ تعهد ازدواج بین مانیست
الان شش ماهه تووخونه عین دوخواهریم هردو خدارو عبادت میکنیم هرکی به طرز خودش بچه هامونم بزرگ میکنیم اما عین دو خواهر
حال چند سوال دارم
در روایات امده که مهمترین وظیفه ی زن ارضای همسرشه،و اگر این کارو نکنه عباداتش قبول نیست،ایااسلام راضیه من به یه رفتار حیوانی تن بدم؟
و سوال دوم حالا که همه چی حل شد و من تن نمیدم و حتی اجازه ی زن دیگر گرفتن رابهش دادم باز هم بقیه عباداتم قبول نیست و حکم من اون دنیاچیه؟
سوال سوم اینکه در روایات امده که همسر زن در بهشت اخرین همسرش در این دنیاست،اگر بخاطر کم ذهنی شوهرم ازطرف خداامرزیده شه و بهشتی باشه من باز باید به اجبار زن اوباشم؟درصورتی توو این دنیا صبر کردم و طلاق نگرفتم مثل بقیه زنها و هر روز شوهر عوض نکردم باز باید زن کسی شوم که از او متنفرم و جوانی ام را از دست دادم برایش؟

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

شما بکوشید برای یافتن یک کار ولو مطابق شان و درجه علمی شما نباشد در هر صورت کار باشد که مستقل باشید از خانواده . اگر از این مرد شما طلاق بگیرید ان شاالله راحت می شوید و امیدواریم بعد یک شوهر انسانی گیر بیاید ، غصه ی آخرتش را هم اصلا نخورید اگر شما زن خوبی باشید بهشت شما همه چیز اش در اختیار شماست .

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای