پاسخ به سوال در مورد مسائل تربیتی
سوال:
دختر25 س هستم با 2خواهر بزرگتر که ازدواج نکرده اند.خواستگاری داشتم که والدینم موافق بودند،اما حقیقتا ما باهم هم کفو نبودیم.اصرار بر جواب نه،فایده نکرد،مجبور شدم در تماسهای آشنایی جواب نه را خودم بگویم.پدر بعد از آگاه شدن از این موضوع،چندبار اظهار کرد که ما را دیگر دوست ندارد
حال 1.5ماه میگذرد،پدرم فقط با همسر و فرزندان دخترش صحبت نمیکند،جایی با ما نمیاید و ارتباط پدرم با ما تنها بر غرهایی که بر مادرم میزند خلاصه میشود.نگرانم که والدینم هرکدام به نحوی دچار بیماری روحی شوند.
مرا راهنمایی بفرمایید.

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

ازدواج زوری نمیشه که ! بنابراین شما درست عمل کرده اید حالا باید با اخلاق پدر صحبت کنید شاید خدا بخواهد در اخلاق پدر عوض بشود .

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای