روز سوم محرم 6/8/93 - حسینیه حاج شیخ مرتضی زاهد (ظهور حق)
کسی که مال یتیم می خورد، دارد آتش می خورد.پرده که برداشته شود، آن وقت می سوزد. کسی که دارد غیبت می کند، همین الان دارد گوشت مرده برادرش را می خورد...

أعوذ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قوّهَ إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطـّیبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالَمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَة الله عَلی أعدائِهِم أجمَعین إلی یَوم الدّین

دیشب عرض کردیم که روز قیامت روز ظهور و بروز حق است. در قیامت حق به تمامی ظهور خواهد کرد. داستان ظهور و بروز حق خیلی عظیم است.

در آیه 16 سوره مبارکه قاف می فرماید: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ ما انسان را خلق کرده ایم و می دانیم چه وسوسه هایی در دلش می گذرد. تا دل ما بتواند از وسوسه های شیطان نجات پیدا کند خیلی راه است. آدم باید خیلی زحمت بکشد تا دیگر وسوسه شیطان در او و به دلش کارگر نشود. در ادامه می فرماید: وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ و ما از رگ گردن به او نزدیک تر هستیم. اینجا مرحله دوم نزدیکی است. بعدها جای دیگر فرموده اند که ما از خودش به او نزدیک تر هستیم. از خودش به او نزدیک تر هستیم یعنی چه؟ از خود او به او. وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ این یک مرحله.

مرحله دوم: در آیه 17 سوره مبارکه قاف می فرماید: إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ انسان زندگی می کند و در دوران زندگی اش مامورانی از او محافظت می کنند. ذره ذره آنچه از انسان صدور میابد تحت نظر و مراقبت و ضبط است. ذره ذره اش. گاهی آدم نیم نگاه می کند. گاهی ممکن است حتی از نیم هم کمتر نگاه کند. اما نگاه می کند. یک نگاه خیانتی کمتر از نیم چشم. یک وقت آدم نگاه می کند. من الان دارم به شما نگاه می کنم. یک نگاه کامل است. یک وقت آدم نیم نگاه می کند. گاهی از نیم هم کمتر نگاه می کند. اما نگاه خیانت است. دو نفر هستند که همه آنچه که از انسان صادر می شود را دریافت می کنند. ماموران الهی درسوی راست و چپ او نشسته اند. یک دانه نمونه را می گویند. در آیه بعد می فرماید: مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ یک کلمه از دهان او بیرون می آید و این کلمه در تحت مراقبت ماموران ما خارج می شود. یک کلمه ها. این یک کلمه تحت مراقبت ماموران ما خارج می شود. رَقِيبٌ و عَتِيدٌ می فرمایند این مثال است. مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ نه اینکه فقط آنچه که از دهان خارج می شود تحت مراقبت است. مثال چشم را قبلا عرض کردم. در هر حرکت دست شما. هرکاری می کنید. نه فقط سخنت. هرکاری می کنی، تحت نظر است.

مرحله بعد: در آیه 19 می فرماید: وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ انسان به آخر می رسد. متاسفانه این برای همه مان اتفاق می افتد. دومقدمه فرمودند. اگر کسی به وظایف شرعی اش عمل می کند و دقیق حلال و حرام را مراعات می کند و در قدم دوم اخلاقش خوب است، نه اخلاق خوب های ما که وقتی با هم برخورد می کنیم به روی هم می خندیم و مثلا بنده وقتی به شما برخورد می کنم، ناگزیرم با روی خوش برخورد کنم. منظور این اخلاق خوب نیست. این هم اخلاق خوب است. اما ین کافی نیست. اگر اخلاقش خوب شده باشد، هیچ احساس بخل ندارد. احساس تکبر ندارد. احساس حسد ندارد. اینگونه. وَالإشتِمالُ عَلَی المَکارِم. همه اخلاق خوب را به تن پوشیده است. لباسی از همه اخلاق های خوب به تن پوشیده است. از تمام اخلاق های بد بری و بیزار است. اگر اینگونه باشد، مرگ او، عروسی اش است. اما اگر نباشد چطور؟ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ مدهوشی و بیهوشی مرگ می آید. ظاهرا نسبت به این عالم مدهوش است. اما واقعا مدهوش نیست. پای در جهان دیگر گذاشته است. در جهان دیگر به رویش باز شده است. وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ اینگونه هستیم دیگر. ما تمام عمر از مرگ فرار می کنیم و یک مرتبه از راه می رسد. ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ این آن چیزی بود که تو از آن فرار می کردی. این هم یک مرحله است. می خواهیم به آن قسمت اصلی برسیم.

در آیه بعد می فرماید: وَنُفِخَ فِي الصُّورِ در صور دمیده می شود. ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ این آن روزی بود که ما به شما وعده کرده بودیم. در آیه بعد می فرماید: وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ هرکس به قیامت می آید، یک مامور او را حرکت می دهد و به جلو سوق می دهد. یک مامور به عنوان شاهد همراه اوست. ما هزارتا شاهد داریم. هزار تا شاهد. این داستان را مکرر سر منبر عرض کرده ام. شاید همین جا هم عرض کرده باشم. یک دوره ای مرحوم حاج آقای حق شناس مریض بودند و کمرشان ناراحت بود و از خانه بیرون نمی آمدند. ما هرشب برای نماز خدمت ایشان می رفتیم. چون در خانه نبود و جای رسمی نبود، هرشب صحبت می کردند. دفترچه را باز می کردند و یک کمی از رویش صحبت می کردند. این را باور کنید. گویی هرشب یک روز از زندگی من را باز می کرد و داستانش را می خواند. در همان یک ربعی که داشت صحبت می کرد، یک روز از زندگی مرا باز می کرد. فردا شب که می رفتیم یک روز دیگر را می گفت. پس فردا شب یک روز دیگر را می گفت. چندتا شاهد داریم؟ شاهدی که همه چیز یادش است. آن بنده خدا خدمت آیت الله بهجت رسیده بود. فرموده بود می خواهی بگویم از اول عمر تا الان چکار کرده ای؟ بعد فرمود می خواهی بگویم از امروز تا پایان عمرت چکار می کنی؟ اینها نوکران امام زمان اند. شاگردان امام زمان اند. در آیه بعد می فرماید: لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا الان که من دارم خدمت شما صحبت می کنم صدتا شاهد هستند که شاهد رفتار و اعمال و کلمات و آن خیالاتی که در دل من می گذرد هستند. این قسمت مربوط به بحث مان است. لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا تو نسبت به امروز یعنی روز قیامت که آمده است و یک سائق دارد و یک شهید دارد و دارد برای حساب و کتاب می رود، نسبت به امروز در غفلت بودی. دیشب مثال غفلت را عرض کردم. عینک به چشم من است و من دارم دنبال عینکم می گردم. بارها برای من اتفاق افتاده. نام این غفلت است. هست. جلوی چشمم است. اما به آن توجه ندارم. آنچه در قیامت اتفاق می افتد این است که این غفلت برداشته می شود. لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ ما پرده ای که جلوی چشمت بود را برداشتیم. غطاء در فارسی هم قابل فهم است. ما پرده جلوی چشم تو را برداشتیم نه اینکه قیامت را حاضر کرده باشیم. قیامت حاضر بود. پرده غفلت تو را پاره کردیم. فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ امروز چشم تو تیز است. تا عمق عالم را می بیند. این عالم یک پوسته ظاهری است. این عمق دارد. عمقش قیامت این عالم است. یک کلمه کوچک در قرآن آمده که قابل فهم می شود. می فرماید کسی که مال یتیم می خورد، دارد آتش می خورد. این مثال است. بقیه موارد هم همینطور است. پرده که برداشته شود، آن وقت می سوزد. نمی گوید آتش خواهد خورد. همین الان دارد آتش می خورد. کسی که دارد غیبت می کند، همین الان دارد گوشت مرده برادرش را می خورد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای