پاسخ به سوال در مورد مسائل اخلاقی
سوال:
سلام خدمت استادگرانقدر.بنده ۲۴ سال ونیم دارم چهارسال است ازدواج کرده ام همسرم طلبه هستند .داماد خانواده همسرم هم طلبه هستند وبنده هم یکسال است بایاری امام زمان استاداخلاق دارم.ازهمان ابتدا باجمع های خانواده همسرم که همگی دریک محیط گرد تقریبا که محرم ونامحرمم ممکن است بارها چشمشان به هم بیفتدمخالف بودم هم چنین نشستن همگی برسریک سفره .بارهاوبارهاوبارهاباهمسرم صحبت کردم ودلایل منطقی اوردم اوهم تقریبا میداند کارشان اشتباه است اما قدرت اینکه محکم بایستد وبگویدسفره هابایدجداباشدویاهمه گرد هم ننشینید راندارد.یکبارهم بامحبت وزبان نرم باپدرشوهرم صحبت کردم اوقبول دارد امامیگوید که فقط شمااین مسایل برایت مهم است وعروس دیگریعنی جاری بنده برایش مهم نیست.جاری من بایک مانتوی کوتاه جلوبرادرشوهرهامی اید ومن ازاین همه بی تفاوتی انهارنج میبرم .چطورمیشود پدرشوهری که جانبازوازاده وسپاهی است وپسرودامادش طلبه اند فقط برای اینکه میل نفسانی اش میخاهد همه اعضای خانواده اش دورهم باشندحرف خدارازیرپابگذارد چطورهمسرمن که طلبه است انقدربی استقامت بباشد ونتواندحکم خداراقاطعانه بیان کند.حالامن چه کنم ایاوقتی میروم انجابروم دراتاق بمانم ووغذایم راهم تنهادراتاق بخورم.اخرمن که میخاهم اهل تزکیه باشم وچشمم به نامحرم نیفتند منکه عارف ۶۰ساله نیستم بالاخره چندبارنگاهم می افتد.چه کنم به خداکه ارتباط بااین ادم های به ظاهرمذهبی عذاب الیم من شده.

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله

شما به یک نحوی سر سفره بنشینید که رفتار صحیح شما سبب شود یک تغییری در بقیه ایجاد شود

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای