أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین
الان همه ما سفره هایمان پهن است. همه مان سفره هایمان پهن است. شما هرچه می خواهی بگویی، می گویی. هرجایی می خواهی نگاه کنی، نگاه می کنی. هرکاری دلت می خواهد می کنی. هرکاری دلت می خواهد می کنی. سفره آدم پهن است. یک مرتبه جمع می کنند. برای بنده یک ذره اش را جمع کرده اند که الان فلج هستم و جلوی چشم شما قرار گرفته ام. جمع می کنند. به برقی جمع می کنند. به برقی. درمورد قیامت قرآن می فرماید که اینها بهت شان می زند. از این جمع کردن سفره عالم برزخ شان که بعد حالا وارد قیامت شده اند، بهت شان می زند. از این ناگهانی بودن. آدمی می تواند زمان را در اختیار داشته باشد. مکان را در اختیار داشته باشد. قیامت خودش را در اختیار داشته باشد. آدم می تواند. فقط همت می خواهد. همت های ما اندک است. خیلی همت می کنیم، نماز مان را اول وقت بخوانیم. خیلی همت کنیم. یعنی الان در زمان ما اگر کسی نمازش را اول وقت می خواند، آدم خیلی خوبی است. خیلی همت کرده. اما آدمیزاد می تواند خیلی همت کند. خیلی بیشتر از اینها می تواند همت کند و سرانجام همت کردن این است که همه چیز سرنوشت خودش را در اختیار دارد. همه چیز. خب. این یک نکته بود.
یک نکته ای هفته پیش عرض کردیم. عرض کردیم که یک عصری بود که نمی گذاشتند هیچ چیز از کلام پیامبر برای مردم نقل شود. این خیلی مهم است. مثلا سی سال بعد از پیغمبر کسانی که مدعی جانشینی پیغمبراند اجازه نمی دهند کسی یک کلمه درمورد آنچه که از پیغمبر شنیده نقل کند. پیغمبر. تو جانشین پیغمبری. اجازه نمی دهند کسی یک کلمه از کلمات پیغمبر نقل کند. اگر یادتان باشد این یک دوره بود. بعد دوره امیرالمومنین این اجازه و آزادی به دست آمد و مردم آنچه که به یاد داشتند را نقل کردند. خب بعد کار آنها شکست. شکست. برای مقابله چکار کردند؟ جعل درست کردند. عصر معاویه بزرگ ترین عصر جعل است. اگر یادتان باشد گفتم در برابر یک حرف راست ده تا دروغ ساختند. یک راست، صدتا دروغ. گاهی واقعا صدتا دروغ در برابر یک حرف راست ساختند. آن وقت از اسلام چه می ماند؟ پیغمبر فرمود هیچ چیزش نمی ماند. فقط اسمش است. پیغمبر فرمود به زودی از اسلام فقط اسمش می ماند. خیلی است. اینها را ائمه باید حل کنند. باید مشکلش را حل کنند. خب ببینید یک طرف یک امپراطوری است. معاویه یک امپراطوری است. مثلا یک سرش دیوار چین است و یک سرش هم دریای مدیترانه است. بزرگ ترین قدرت زمان است. اگر یادتان باشد در گذشته ها گفتم. امپراطور رم جزیه می داد تا بتواند کارش را در درون انجام بدهد. پشت سر خطر نداشته باشد و راحت باشد و بتواند در درون هرکاری دلش می خواهد بکند. خب. هرکاری که در درون دلش می خواست بکند، می خواست این را حل کند. مساله آن حرف هایی که از پیامبر به دست مردم رسیده. این به همه عالم نرسد. عرضم تمام شدها. حالا به عصر حضرت باقر و حضرت صادق رسیده است که اینها یک مقدار فرصت دارند. چرا یک مقدار فرصت دارند؟ به خاطر اینکه بنی امیه و بنی عباس با هم در جنگ اند. اینها قدرت شان شکسته و آنها هنوز قدرت نیافته اند. این جنگ سی چهل ساله اجازه داد که حضرت باقر و حضرت صادق حرف های درست را به شاگردان بزنند. یک نفر، دو نفر، سه نفر، پنج نفر شاگردان برجسته بیاموزند و آنها وسیله شوند که حرف درست در جامعه اسلامی در دسترس باشد. اگر یادتان باشد عرض کردم که ابوحمزه گیر کرده بود و فرستاده بود دنبال محمدبن مسلم. محمدبن مسلم کیست؟ شاگرد حضرت صادق علیه السلام است. یحیی برمکی که صدراعظم بود، مجالس کلام داشت. در مجالس کلامش هشام را رئیس قرار داده بود. این خیلی مهم بود. شاگرد حضرت صادق بزرگ ترین متکلم زمان است. شاگردانی که حضرت صادق و حضرت باقر تربیت کردند حرف درست را به نسل بعد و نسل بعد و نسل بعد رساندند تا به ما رسید. این کتاب کافی را که شماها یک کمی با آن اشنا هستید. کتاب کافی جزء بهترین کتاب های حدیث ماست. این را از کجا درستش کردند؟ از نوشته های همان محمدبن مسلم، زرازه. مثلا زراره یک کتاب درمورد نماز دارد که کلش در این کتاب آمده. مثلا محمدبن مسلم یک کتاب درمورد روزه دارد که همه اش در این کتاب آمده. ببینید فرمایشات حضرت صادق به محمدبن مسلم و محمدبن مسلم به کافی. ما فرمایشات ائمه را اینگونه در دسترس داریم. حرف های درست. حرف های صحیح از طریق شاگردان حضرت باقر و حضرت صادق به دست ما رسیده است.