اَعوذُ بالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم.
قرآن می فرماید وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ [ 21 حجر]. وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ. هرچیز، هرچیز در عالم وجود هست. این در خزائن ما و نزد ما بوده است. وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ. عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ. هرچیزی در عالم وجود هست، از جمله انسان، از جمله انسان، وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. ازخلقت به تنزیل سخن فرموده اند. ما آن شیء را تنزیل کردیم. خلق کرده ایم. هرکس در هرجا که هست به عالم خلقت آمده است. یعنی عالم ملکوت، عالم برزخ و عالم ما. عالم شهادت. هرچیز در هرجا هست، یک روزی نزد ما بوده است و در خزائن ما بوده است. ببینید نزد ما بوده است و در خزائن ما بوده است. و بعد به قَدَرَ معلوم تنزیل شده است. هرکس طبق قَدَر خودش. انسان یک قدری دارد. حیوانات یک قَدَری دارند. فرشتگان یک قَدَری دارند. هر کدام به قَدَر خودشان خلق شده اند. حد و اندازه تعیین شده از طرف خداوند تبارک و تعالی. مخلوق خدا هستند. هر کس قَدَر خاص خودش را دارد. خب. آیه می فرماید که إِنَّا لِلَّهِ. یک حرف دیگر. همان سخن است به یک سخن دیگر. إِنَّا لِلَّهِ ما مال خدا بودیم. لام ملکیت است. ما مال خدا بودیم. وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ [156 بقره]. و ما به سوی او بازمی گردیم. انبیاء و اولیاء آمده اند. این راه بازگشت را به شما نشان بدهند. به ما نشان بدهند که اگر کسی واقعا آنها را به عنوان راهنمای خودش بپذیرد، به عنوان مربی خودش بپذیرد، هرچه آنها می گویند بر چشم بگذارد. تخطی نکند. حتی یک تخطی. این می تواند به آنجایی که بوده برود. بهشتی که آنجا هست، با بهشت معمولی فرق دارد. این بستگی دارد به همت ما. ما همت مان گل و گیاه و حور و قصور است. خب. تا آنجا می رویم. اگر کسی بالاتر از اوست، به بالاتر از آن می رود. فرموده اند که تعداد درجات عالم آخرت، تعداد درجات بهشت، به تعداد آیات قرآن است. مثلا فرض کنید شش هزار درجه. ببینید بهشت شش هزار درجه و مرتبه دارد. بین این مرتبه پایین و مرتبه بالا، فرمودند مثالش مثل این است که شما روی زمین به ستاره ها نگاه می کنید. ستاره ها مرتبه بعد شما هستند. حالا آنهایی که در ستاره ها هستند، آنها هم اگر به مرتبه بالاتر خودشان نگاه کنند، مثل یک ستاره هایی را می بینند. بین این مرتبه و آن مرتبه اینقدر فاصله است. حالا آنچه که در مرتبه دوم هست، در مرتبه اول قابل فهم نیست. فرمودند که بهشت چشمی آن را ندیده است. مَا لا عِینٌ رَأت وَ لا اُذُن سَمِعَت. هیچ گوشی آن را نشنیده است. و لا خَطَرَ عَلَی قَلبِ بَشَر اصلا به خاطری خطور نکرده است. ببینید مرتبه دوم به خاطر مرتبه اول خطور نکرده است. مرتبه سوم به خاطر مرتبه دوم خطور نکرده است. درجات شان، نعمت هایشان، کرامت های الهی نسبت به آنها به خاطری خطور نکرده است. تا برویم آنجایی که امیرالمومنین هست. امیرالمومنین به میثم فرمود. پیشگویی فرمود که تو را می گیرند. می خواهند مجبورت کنند که من را صب کنی. از من برائت بجویی. نه. آقا. برائت نخواهم جویید. اصلا برائت نخواهم جست. بعد فرمودند که اینجوری دست و پای تو را می برند و زبان تو را قطع می کنند و بعد هم آخر فرمودند که بعد از صحبت ها که ادامه یافت و کامل شد آخر فرمودند که تو با منی در درجه من. با منی در درجه من. درجه من. تا اینجا برای من و شما طرح وجود دارد. اگر حرف گوش کنید، پای حرف گوش کردن بایستید، سختی هایش را تحمل کنید، با منی، در درجه من. با من در درجه من. ببینید آن درجه مثلا شش هزارمی از بهشت را چه کسی می تواند آن را تصور کند؟ هیچ کس نمی تواند تصور کند. مگر کسی که به آنجا رفته باشد. به آنجا برود. این هم فقط، ببینید فقط احتیاج به حرف گوش کردن دارد. نه ذکری. نه ریاضتی. نه دستور درویشی. خانقاه درویشی. هیچ اینها را لازم ندارد. فقط حرف خدا و پیغمبر را آدم روی چشمش بگذارد. وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ [69 نساء]. هرکس خدا و رسول را اطاعت کند، این آدم ها همراه اند. همراه اند با کسانی که خدا به آنها نعمت داده است. آنها چه کسانی هستند؟ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ. اگر شما می خواهی با برگزیدگان عالم خلقت باشی، راهش این است وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ. اطاعت خدا و رسول. اگر شما مبلغ هستید، دارید اطاعت خدا و رسول را تبلیغ می کنید. من اگر کوشش می کنم، باید در اطاعت خدا و رسول کوشش کنم. اطاعت خدا و رسول شما را به جایگاه خدا و رسول می رساند. به همان جایی که آنها هستند. أنتَ مَعِی فِی دَرَجَتِی.
مطلب بعدی این است که شما اگر مبلغ هستید، اگر مبلغ هستید، آن چیزی که امروز در عالم به آن احتیاج و نیاز هست، عالم به آن نیازمند است، نیازمند مبلغ خوب. هم خوب از نظر شخصیتی و اخلاقی. هم خوب از نظر فن. فن تبلیغ. برای این دوتا بکوشید. هرچه بکوشید هم برای خودتان خوب است. یعنی آن راه را دارید می روید. آن راهی که اطاعت خدا و رسول است. کسی که دارد تبلیغ می کند، دارد اطاعت خدا و رسول را تبلیغ می کند. خود این تبلیغ اطاعت از خدا و رسول می شود. پس خودش دارد بالا می رود. بستگی دارد به مقدار همت شان. بیست و چهار ساعت همت دارید، پس بیست و چهار ساعت در حال رشد هستید. اگر ده ساعت است، ده ساعت. اگر پنج ساعت است، پنج ساعت. اگر بندگی و اطاعت بیست و چهار ساعت است، مگر می شود آدم بیست و چهار ساعت نماز بخواند. نه نمی شود بیست و چهار ساعت نماز بخواند. اما می تواند اطاعت کند. می شود اطاعت خدا و رسول بیست و چهار ساعت زندگی ما را پر کند. خواب من بر اساس اطاعت از خداست. غذا خوردن بر اساس اطاعت از خداست. هر کاری می کنی، اگر نیتت درست باشد، اطاعت از خدا و رسول می شود. پس می شود بیست و چهار ساعت من اطاعت از خدا و رسول باشد. و اینجاست که ما خیلی ضرر می کنیم. بخش بزرگی از زندگی مان ... فرمایش دارد که هَباءً مَنْثُوراً [23 فرقان]. چون داریم برای خودمان کار می کنیم. اگر شما داری برای خودت کار می کنی خب هیچی. اگر درست رفتار کرده باشی، یعنی در کاری که برای خودت می کنی درست عمل کرده باشی، مثلا داری درس می خوانی درست درس خوانده باشی، خب به نتیجه درس خواندن می رسی. به اطاعت نمی رسی. اگر این درس خواندن برای اطاعت است، به نتیجه درس خواندن می رسی، به نتیجه اطاعت هم می رسی. اگر کسی تمام آنچه که در زندگی برایش هست را در راه اطاعت خدا داشته باشد، ممکن است به آن جاهای بالا از مراتب حالا بگوییم بهشت یا به زبان دیگر بگوییم می تواند برگردد. وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ بعد از تنزیل به این عالم آمده. کار کرده. دومرتبه به آنجایی که بوده برمی گردد. یعنی در خزائن الهی، نزد خدا. در خزائن الهی. یک روز همه ما در خزائن الهی بودیم. نزد خدا بودیم. اگر درست کار کنیم می توانیم دومرتبه به خزائن الهی و نزد خدا برگردیم. نزد خدا. این آخرین مرحله کمال انسانی است. در جوار خدا. در جوار خدا. خب.
شما را به خدا می سپاریم. من یک سلام به حضرت حسین عرض می کنم.
السلام علیک یا ابا عبدالله وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ. اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
اگر این نقل درست باشد بچه اش را روی دست گرفت و به مردم نشان داد. فرمود أما تَرَونَ کَیفَ یَتَلَظّی عَطَشا. آیا نمی بینید؟ انقدر نزدیک بود که اگر می دیدند می فهمیدند که این بچه دارد پر پر می زند. آخرین نفس هایش را ... و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم. اللهم انا نسئلک و ندعوک باسمک العظیم الاعظم یا الله. یاالله... به آبروی محمد و آل محمد صلواتک علیهم اجمعین امر فرج و ظهور ولی ات را اصلاح بفرما. در ظهور و فرجش تعجیل و تسهیل بفرما. قلب مبارکش را به فرجش شادمان بفرما. حوائج آن حضرت و حوائج همه دوستانش و حوائج اهل مجلس ما را فوق رغبت شان برآورده به خیر و عافیت بفرما. بلاها، مصیبت ها، غم و غصه ها، آفات، آهات را از آن وجود مبارک، از همه دوستانش، از کشور ما، از دوستان ما، از وابستگان ما، از جمعیت حاضر ما دور بفرما. عواقب همه امور ما را ختم به خیر بفرما. فرداهای ما را بهتر از گذشته های ما قرار بده. رفتار و اعمال ما را، روزه ما را، نماز ما را، بیداری شب ما را اگر هست به فضل و کرمت قبول بفرما. به جاه محمد و آله. اللهم صل علی محمد و آل محمد.