سوال:
سلام و خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار
من تقریبا زندگی آرومی داشتم ،تااینکه سال گذشته اقوام همسرم به خونه مااومدند،دختر ایشون مطلقه شده و قبلا قصد ازدواج باهمسرم را داشتند که نشده،ولی اونها از هر زمانی برای اشفته کردنم استفاده میکنند تااینکه سال گذشته اومدن خونمون بعد از ده سال و بعد از یک هفته رفتنشون زندگی به کام ما مثال زهر شد ،من مدام مریض میشدم ،و از اون موقع تاالان تپش قلب گرفتم ،دکتر هم رفتم افتادگی میترال دارم،ولی همه میگن ک شمارو سحر کردند ازتونتمناا میکنم راهنمایی بفرمایید.