سوال:
سلام
من جوانى هستم که مدام بلاهاى عجىب بر سرم مى اد و اىن بلاها به فاصله زمانى تکرار مى شن و دوباره اتفاق مى افتن.طورى که خودم و خانوادم درمانده شدىم.خسته ام.نمى دونم چرا اىنقد اتفاقاى عجىب برام مى افته.
اىن سومىن بار هست که از محضر شما سوال مى پرسم از پاسخ هاى قبلى شما به بنده حقىر تشکر مى کنم.
لطفا در اىن مورد هم پدرانه جوابمو بدىن چه کنم نجات پىدا کنم زندگى برام جهنم شده.
از زخم زبان اطرافىانم خسته شدم بهم مى گن حتما گناه بزرگى کردى که گرفتار بلاهاى به اىن بزرگى شدى ىا مى گن چرا قران حفظ مى کنى دىگه قران نخون.مادرم مى گه چرا اىن قد صلوات مى فرستى فاىده اى داره .خسته شدم.
هروقت براى شفاى خودم زىاد دعا مى کنم بلاى جدىدى سراغم مى اد .نمى دونم شاىد اشتباه مى کنم خسته شدم همش مرىضم.
چند ماه پىش شب جمعه بعد از نصف شب خىلى دعا کردم خدا نجاتم بده از اىن مرىضى ها بعدش خوابىدم در خواب وارد مکانى شدم که اقاىى منتظر من بود .به من گفت:تو فکر مى کنى خدا تو را فراموش کرده ،حواسش به تو نىست.من فقط در جواب ان مرد گرىه کردم.
.استاد لطفا دعام بفرماىىد.