جلسه چهارشنبه 99/2/17
قرآن آن روز را یوم حسرت نامیده است. اگر کسی ایمان درخوری داشته باشد، و عقل سالمی داشته باشد، او در اینجا هم می تواند یوم حسرت داشته باشد. یک عقل سالمی در حداقل، یک عقل سالمی در حداقل، به گذشته اش نگاه می کند، می بیند که چه بخش های بزرگی از عمر خودش را حرام کرده است و بی ثمر گذاشته.

اَعوذُ بالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قُوَهَ إلّا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاه وَ السَّلامَ عَلی سَیِّدِنا وَ نَبیِّنا خاتَمِ الأنبیاءِ وَ المُرسَلین أبِی القاسِمِ مُحمَّد (اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمَّد وَ آلِ مُحمَّد و عَجِّل فَرَجَهُم) وَ عَلی آلِهِ الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصومین المُنتَجَبین سِیَّما بَقیهِ اللهِ فِی الأرَضین عَجَّل الله تَعَالی فَرَجَهُ وَ سَهَّلَ مَخرَجَه وَ لَعنَهُ اللهُ عَلی أعدائِهِم أجمَعین من الآن إلی قیام یَومِ الدّین

یک روزی را در پیش داریم که قرآن آن را یوم الحسره نامیده. وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ. [آیه 39 مریم] یوم حسرت نامیده است. قرآن آن روز را یوم حسرت نامیده است. اگر کسی ایمان درخوری داشته باشد، و عقل سالمی داشته باشد، او در اینجا هم می تواند یوم حسرت داشته باشد. یک عقل سالمی در حداقل، یک عقل سالمی در حداقل، به گذشته اش نگاه می کند، می بیند که چه بخش های بزرگی از عمر خودش را حرام کرده است و بی ثمر گذاشته. یا حتی ثمر تلخ دارد. اگر کسی به قیامت ایمان داشته باشد، اگر به قیامت و آینده فکر کند، ناگزیر باز پشیمانی و حسرت به دنبال آن خواهد آمد. اگر فقط یک گناه در عمرش کرده باشد، حسرت آن یک گناه لحظه ای از او دست برنمی دارد. اینکه خدا بخشنده است و غفور است کاملا درست است. سر جای خودش است. حتما هم هست. حتما هم عمل می شود. اما آن کس که خطا کرده، پشمانی از خطای خودش را به عنوان نتیجه ایمانش، به عنوان نتیجه ایمانش لازم دارد. حتما اگر ایمان دارد، ناگزیر از یک خطا، از یک لغزش، از یک گناه هم به حسرت یاد خواهد کرد. ولو اینکه جبران کرده. اما فکر می کند اگر به جای این خطا و گناه و لغزش من اطاعت خدا را کرده بودم، این حفره، این دره، این گودال و خندق را بر سر راه عمر خودم نکنده بودم. به جایش می توانستم با عمل درستی که کرده بودم، گل بکارم. نه اینکه خندق بکنم. نه سنگ بر سر راه خودم بگذارم. این احتیاج دارد و نیاز دارد به اعتقاد به قیامت. اگر آدم به قیامت اعتقاد داشته باشد، ناگزیر حسرت از گذشته ها او را رها نخواهد کرد. فرمودند مومن بین خوف و رجا است. گاهی مراحم بیکرانه الهی و لطف خدا را به یاد می آورد که حد و مرز ندارد. خب به امید می رسد. امیدوار می شود. شادمان می شود. گاهی خطای خودش را به یاد می آورد. وقت حرام کردن. وقت حرام کردن. من می توانستم در این وقت این کار بهتر را انجام بدهم. یک کاری انجام دادم که کمتر خوب بود. یک کاری که رنگ خوبی ندارد انجام دادم. کار عادی. این می تواند آن ترس و خوف و حسرت و رنج را برایش به بار بیاورد. در هرصورت روز قیامت یک روزی است که روز حسرت است. دلیلش را هم می فرماید. إِذ قُضِيَ الأَمرُ. کار گذشته. تمام شده. من نمی توانم هیچ کاری بکنم. مثلا دست به دامن یک ولی از اولیاء خدا شوم که برای من شفاعت کند. گذشته، دیگر نمی شود. می توانم التماس و درخواست کنم، گریه و زاری کنم، که هیچ کدام اینها در قیامت ثمر ندارد. گریه قیامت هیچ ثمر ندارد. یک قطره اشک در این دنیا هزار ثمر دارد. اما هزار قطره اشک روز قیامت ثمر ندارد. کار تمام شده. تعیین تکلیف شده. آن کس که باید به دوزخ برود، تکلیفش معین است. آن وقت است که اسم قیامت یوم الحسرت می شود. شخص در حسرت غرق شده. اصلا نمی توان آن حسرتی که آن روز گریبان آدم را می گیرد با معیارهای دنیوی، با سنگ و ترازوهای دنیوی اندازه گرفت. آدم سراپا حسرت است. سراپا حسرت است. ببینید اینجا اگر فشار غم و غصه و حسرت خیلی زیاد باشد ممکن است قلب آدم از کار بیفتد. شخص سکته کند. مثلا از دنیا برود. آنجا نه. هرچه رنج هست، هست. هرچه غصه هست، هست. و آدم نمی میرد. مرگ دیگر برداشته شده. آدم آن حسرت و آن غصه را تا آخرین ذره اش احساس می کند و رنجش را می چشد. این مقدمه می شود برای اینکه ما یک کمی، ما، من، یک کمی به اعمالم بیشتر بیندیشم. قبل از عمل، قبل از صحبت، قبل از نگاه، قبل از یک معامله کردن، قبل از نوشتن یک چیزی، قبل از یک شعر گفتن، قبل از قبول یک مسئولیت، فکر کند. آخرش را بسنجد. کند این کاری که من می خواهم بکنم، برای من حسرت به بار بیاورد. ممکن است آدم یک کلمه بگوید و یک عمر اینجا، یعنی در همین اندازه های کوچک این دنیا حسرت برایش به بار بیاورد. حالا ببینید در قیامت چه می شود. اما اگر آدم قبلش فکر کند، خب این پیش نمی آید. یا بسیار کمتر پیش می آید. پس نتیجه اینکه [برای اینکه] ما به ترس از یک حسرت بزرگ و بی حد و اندازه در قیامت، در برزخ، در هنگام مرگ، بلکه در همین دنیا، در سن بالاتر که آدم به سن بالاتر می رسد و به گذشته فکر می کند، برای اینکه به این حسرت ها گرفار نشود، قبل از هر کاری که می کند و هر تصمیمی که می گیرد، [باید] فکر کند. اگر لازم است تحقیق کند. اگر لازم است بپرسد، با اهل خبره مشورت کند. با علمای خبیر مشورت کند که آن گرفتاری را در آینده نداشته باشد. این بحث اخلاقی که بیشتر از همه کس این بنده حقیر و ناچیز به آن احتیاج دارد. مطلب دوم در چند روز آینده ما دوتا تولد بزرگ داریم. تولد حضرت مجتبی علیه السلام که کریم اهل بیت است و تولد حضرت جواد علیه السلام. چندتا وقت در تولد ایشان گفته اند. ظاهرا قوی ترش همین پانزدهم ماه رمضان است. تولد حضرت جواد. ببینید جواد اهل بیت و کریم اهل بیت در روز پانزدهم رمضان متولد شده اند و ما می توانیم این را خیلی بهره مند شویم و مبارک بدانیم. خیلی مبارک است. خیلی مبارک است. حضرت رضا علیه السلام برای حضرت جواد علیه السلام که سن خیلی کمی دارند نامه نوشتند. فرمودند که من شنیده ام که این خادمان که شما را از خانه بیرون می آورند از در پشت خانه بیرون می برند برای اینکه با فقرا برخورد نکنید. در حالی که اگر شما از در اصلی بیرون بروید، ده نفر، بیست نفر، پنجاه نفر فقیر شما را محاصره می کنند و از شما درخواست دارند. شما دیگر آن کار را نکن. از در پشت خارج نشو. از همان در اصلی بیرون برو که این فقرا و نیازمندان و کسانی که گرفتاری دارند و این گرفتاری ممکن است به دست شما حل شود، به شما مراجعه کنند. شما را از دست ندهند. ببینید کریم به دنبال فقیر می گردد. به دنبال نیازمند می گردد. نه نیازمند به دنبال کریم. البته نیازمند به دنبال کریم می گردد. اما آن که اول می گردد آن است که کریم به دنبال درمانده و فقیر و نیازمند می گردد. داستانی هم از حضرت مجتبی علیه السلام عرض کنیم. یک کسی به محضرت امام رسید. مثلا در یکی از باغچه های شهر مدینه. مدینه باغستان داشت. البته باغستان خرما. ایشان زیر یک درخت نشسته و مشغول خوردن غذاست. یک سگی هم آن کنار نسشته. امام یک لقمه خودش برمی دارد. یک لقمه برای آن سگ می اندازد. ببینید یک لقمه برای خودش، یک لقمه برای آن سگ. گفت آقا اگر اجازه بفرمایید من این سگ را رد کنم. گفت نه نمی خواهد سگ را رد کنی. شاید فرمودند که یک جاندار، ببینید جاندار. یک کسی که جان دارد. نه انسان است. فقط جان دارد. این به چشم تقاضا به من نگاه کند. و مثلا به زبان بنده به چشم گرسنگی به من نگاه کند و من به او چیزی ندهم. آن کریمان و آن صاحبان جود به این شکل بودند. ما هم بساط فقر و نیاز دنیایی و آخرتی خودمان را به در خانه این دو بزرگوار می بریم. بنا این بود که او به دنبال ما بیاید. بنا بود که او به دنبال ما بیاید. بنا نبود که طرفش انسان باشد. یک سلمان باشد که از مرحمت امام برخوردار است. نه. یک جاندار است. ما جاندار هستیم. و نیازمند. اگر شما به دنبال نیازمندان می روید، ما نیازمندیم. اگر شما به جانداران ترحم می کنید، ما جانداریم. کشکول فقیری خودمان را، نداری خودمان را، فقر و بیچارگی خودمان را، بساط فقر و بیچارگی خودمان را به در خانه شما آورده ایم. و امیدواریم که در این عید که واقعا می تواند عید باشد، چون تولد دو عزیز از عزیزان خداست، عزیزترین بندگان خدا، ما به در خانه شما آوردیم. بلایی که بر ما رسدیه است را می دانید. آینده ما را که به چه شکل خواهد بود می دانید. ما اینها را به در خانه شما آورده ایم. با نیاز فراوان فقر سراپایی ما به در خانه شما آمده ایم. اگر عیدی می دهید، که به ما می رسد. اگر صدقه می دهید، که به ما می رسد. اگر مرحمت کنید، ما نالایقیم. اما مرحمت شما انقدر گسترده است که ما لا إستَحِق، ما لا استُوجِب را هم بگیرد.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. اللهم انا نسئلک و ندعوک باسمک الاعظم یا الله. یا الله... به آبرو مندی محمد و آل محمد، به آبرومندی حضرت مجتبی و حضرت جواد علیهما السلام، علیهما السلام، علیهما السلام، امر فرج و ظهور ولی ات را اصلاح بفرما. در ظهور و فرجش تعجیل و تسهیل بفرما. مقدمات فرج را برای ما سهل و آسان بفرما. فرجش را برای ما مبارک قرار بده. نظر مرحمت و عنایتش را از ما قطع نکن. نظر مرحمت و عنایتش را از ما برنگردان. از کشور ما برنگردان. از شهر ما، شهر پرگناه ما، شهر پر گناه ما، پر بلا و پر گناه ما برنگردان. نظر مرحمت و عنایت و احسان و لطفش را از رهبر بزرگوار ما برنگردان. ایشان را در پناه ولی ات از همه خطرات و بلیات محافظت بفرما. بر عمر و عزتش بیفزا. عمرش را مستدام بدار. عزتش را مستدام بدار. قوت و سلامتش را مستدام بدار. نعمت وجودش را مستدام بدار. توفیق انجام وظایف ماه رمضان را به همه ما بیشتر از گذشته ها مرحمت بفرما. توفیق روزه داری، بیداری شب، قرائت قرآن، تضرع و زاری و دعا را بیشتر از همیشه عمر ما به ما مرحمت بفرما. این ماه رمضان را، این عبادات ناقابل و شکسته ما را به کرم قبول فرما. عمر ما را از ما قبول بفرما. ایمان ما را از ما قبول بفرما. اعمال به ظاهر خوب ما به نظرمرحمت قبول بفرما. از گناهان ما، گناهان گذشتگان ما در گذر. قلم عفو بر همه جرائم و جرائم گذشگتان ما درکش. فرداهای ما را بهتر از گذشته های ما قرار بده. فرداهای ما را بهتر از گذشته های ما قرار بده. ما را لحظه و کمتر از لحظه ای به خودمان وامگذار. اموات، ذوی الحقوق، پدر و مادرهای ما، اساتید و معلمین ما، شهدای ما، دوستان ما که از دنیا رفته اند، در این بلا یا شهید شده اند غریق بهار رحمت و مغفرت و رضایت خودت قرار بده. ما را مریض و مریض دار قرار نده. این بلا و مرض را از کشور ما دور بفرما. از عالم اسلام دور بغرما. شر اشرار و کید کفار، امریکا و اسرائیل را از سر مسلمان ها کم و کوتاه بفرما. صعودیان خبیث را هرچه زودتر به جزای اعمالشان برسان. خاری و ذلت شان را، و ذلت شان را به ما نشان بده. عواقب همه امور ما را ختم به خیر بفرما. توفیق زیارت عتبات عالیات، علی الخصوص حضرت رضا علیه السلام را از ما نگیر. به تکرار و به تکرار و به تکرار و به عافیت نصیب ما بفرما. بارها و بارها. کادر پزشکی، کادر درمانی، خدمات جریان پزشکی کشور، خدماتگزاری به فقرا را هر کس به عهده دارد، جزای خیر، جزای دنیا و آخرت به همه شان مرحمت بفرما. توفیقی که به آنها مرحمت کرده ای از آنها نگیر. توفیق شان را بیشتر بفرما. همه بلاها را از کشور ما دور بفرما. بلای کرونا را از کشور ما دور بفرما. بلای زلزله، بلای سیل هر بلایی را از کشور ما دور بفرما. بخش هایی از کشور ما گرفتار بلای سیل اند. نان ندارند بخورند. همه چیزشان را سیل برده است. خدایا آنها را از مرحمت خودت سیراب و سیر بفرما. کمک کارشان باش. عواقب همه امور ما را ختم به خیر بفرما. به جاه محمد و آله محمد. صل علی محمد و آله محمد. این ماه رمضان را آخرین ماه رمضان عمر ما قرار نده. به عافیت کامل. به عافیت کامل. رب صل علی محمد و آله محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد.

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای