کلیه ی ویژه نامه های سایت توسط مدیریت سایت تهیه و تنظیم میگردد و تحت نظر حجت الاسلام و المسلمین جاودان تدوین نگردیده است.
..........................................
تولّد حضرت زینب «علیهاالسّلام»:
ایشان در پنجم جمادیالاوّل سال ششم هجرت سال صلح حدیبیّه متولّد شدند. هنگامی که حضرت زینب «علیهاالسّلام» تولّد یافت، مادرش زهرا «علیهاالسّلام» او را نزد پدرش امیرالمؤمنین «علیهالسّلام» آورده و عرض کرد: نام این مولود را بگذاريد. حضرت علی «علیهالسّلام» فرمودند: من بر پیغمبر «صلّیاللهعلیهوآله» سبقت نمیگیرم ….. حضرت زهرا «علیهاالسّلام» طفل تازه به دنیا آمده را نزد پدر بردند که نام او را بگذارد. جبرئیل نازل شده، سلام به رسولخدا «صلّیاللهعلیهوآله» رساند و گفت: نام این مولود را «زینب» بگذار و این نامی است که خدای تبارک و تعالی اختیار فرموده. آنگاه پیغمبر «صلّیاللهعلیهوآله» را از مصائبی که بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» وارد میشود آگاه نمود. رسول خدا «صلّیاللهعلیهوآله» گریان شده و فرمودند: «هر کس بر زینب «علیهاالسّلام» گریه کند اجر و ثوابش مانند کسی است که بر برادرانش حسن و حسین گریه نموده باشد.»
القاب ایشان:
مهمترینالقابحضرتزینب «علیهاالسّلام» عقیلة بنیهاشم، عقیلة الطّالبین، عقیلة العرب، امّ المصائب و … میباشد. (عقیله زن کریمهای را گویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد.)(1)
قدر و منزلت ایشان:
در تاریخ آمده امام حسین «علیهالسّلام» نسبت به خواهرش حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار احترام میگذاشت و هرگاه حضرتزینب«علیهاالسّلام» به دیدن برادر میرفت، امام حسین «علیهالسّلام» پیش پای او قیام میکرد و میایستاد و او را در جای خود مینشاند و این عمل نشانه ي قدر و منزلت حضرت زینب «علیهاالسّلام» نزد برادر است.(2)
عفّت ایشان:
یکی از علمای بزرگ اسلام از شخصی به نام یحیی نقل میکند که گفت: «در همسایگی منزل امیرالمؤمنین «علیهالسّلام» بودم و منزل من کنار منزلی بود که حضرت زینب «علیهاالسّلام» در آنجا مینشست و حتّی یک دفعه کسی او را ندید و صدای او را هم نشنید و هرگاه میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب میرفت …(3)
مقام ایشان:
در تاریخ آمده امام حسین «علیهالسّلام» اسرار امامت را با او در میان میگذاشت.
زهد و تدبیر ایشان:
خاتونآبادی مینویسد: حضرتزینب «علیهاالسّلام» در بلاغت و زهد و تدبیر و شجاعت مانند مادرش بود...
همچنین نیشابوری در رساله علویه مینویسد: زینب «علیهاالسّلام» دختر علی «علیهالسّلام» در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت مانند پدر و مادرش بود.(4)
علم و کمال ایشان:
حضرت زینب «علیهاالسّلام» در مهد مدینه ي علم نبوی تربیت شده و در تمامی عمر در پیشگاه دو پیشوای بزرگ که بزرگان اهل بهشتند پرورش یافت و از چنان علم و دانشی برخوردار بود که حتّی دشمنان مانند یزید «لعنتاللهعلیه» نیز به فضیلت و علم و کمال او معترف بودند. امام سجّاد «علیهالسّلام» درباره ي ایشان فرمودند: «انتِ بحمدالله عالـمة غیر معلّمة و فهمة غیر مفهّمة».
فصاحت و بلاغت و شجاعت ایشان:
فصاحت علوی و بلاغت مرتضوی پس از او به دختر دلبندش حضرت زینب «علیهاالسّلام» رسید و تمامی فصحاء عرب و بلغای مشهور معترفند که بعد از علی «علیهالسّلام» فصیح ترین و بلیغ ترین افراد حضرت زینب «علیهاالسّلام» بوده است.(5)
حضرت زینب «علیهاالسّلام» چنان خطبهای در بازار کوفه و شام خواندند که همه ي مردم گفتند: گوئی زبان امیرالمؤمنین «علیهالسّلام» در دهان اوست و همگی ساکت شدند و نفسها در سینهها حبس شد و زنگهای شتران دیگر صدا نکرد …..
حضرت زینب «علیهاالسّلام» در خطبه ي خود فرمودند: «ای مردم کوفه! ای اهل غدر و مکر! بر ما گریه میکنید. آب چشم شما نایستد و ساکت نگردد …. آیا بر ما گریه و زاری میکنید؟!!! ای والله ـ بسیار بگریید و کم بخندید ـ عیب و عار ابدی را برای خود گذاردید و این ننگ را هرگز نمیتوانید از خود دور کنید و به هیچ آبی نمیتوانید بشوئید و چگونه توانید شست و با چه تلافی خواهید کرد کشتن جگر گوشه ي خاتم پیغمبران و سیّد جوانان اهل بهشت را ؟!!!…(6)
راوی میگوید: سوگند به خدا در حین خطبه، بغض گلوهای مردم را گرفته و پس از خطبه چنان اهل کوفه بلند بلند گریه میکردند که محاسن آنها از اشک چشمشان تر بود و انگشت حیرت به دندان گزیده بودند. پیرمردی در کنار من بود و محاسنش از اشکش تر شده بود و میگفت: «پدر و مادرم فدای شما که پیر شما بهترین پیرها و جوانتان بهترین جوانها و زنان شما بهترین زنان و نسل شما بهترین نسلهاست که نه مغلوب میشوید و نه مقهور.»(7)
حتّی دشمنان نیز او را میستودند. بلاغت و شجاعت حضرت زینب «علیهاالسّلام» چنان آشکار و ظاهر بود که مانند آفتاب مورد تصدیق تمامی ارباب کتب و مقاتل است.(8)
ایشان با اینکه در حالت اسیری بودند بارها و بارها یزید «لعنتاللهعلیه» را مخاطب ساخته و علناً و در حضور مردم ظلمهای او را یادآوری نمودند و این شجاعت در احدی جز فرزندان امیرالمؤمنین حضرت علی «علیهالسّلام» یافت نمیشود.
زهد و عبادت ایشان:
چنانچه در تاریخ آمده با اینکه حضرت زینب «علیهاالسّلام» صدمات زیادی دیده و مصیبات بسیاری کشیده بودند، ولی حتّی نمازهای نافلة ایشان ترک نمیشد. امام سجّاد نیز در ضمن روایتی ذکر کردند که حضرت زینب «علیهاالسّلام» در بعضی از منازل نمازشان را نشسته میخواندند از شدّت گرسنگی و ضعف، زیرا ایشان سهم غذای خود را بین اطفال و کودکان تقسیم میکردند …..(9)
ثواب گریه بر ایشان:
امام صادق «علیهالسّلام» فرمودند: «اگر کسی بر مصیبت عمّهام زینب «علیهاالسّلام» که با برادر شریک بودند گریه کند و تشکیل مجالس ذکر ما بدهد یا بشنود و گریان شود اگر به قدر بال مگس چشمش در این مصیبت تر شود خداوند او را بیامرزد، این است ثواب و اجر گریهکنندگان بر مصیبت حضرت زینب «علیهاالسّلام».(10)
صبــر ایشان:
مواقعی که در کربلا بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» سخت گذشت:
1- یکی از مواقعی که به حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار سخت گذشت، زمان کشته شدن حضرت علی اکبر «علیهالسّلام» بود و آن حضرت با صدای بلند گفت: «یا حبیباه و ابن اخاه» و چنان تند به سوی او میرفت که به زمین افتاد. امام حسین «علیهالسّلام» او را گرفت و بلند کرد و به خیمه برگرداند و فرمود: ای جوانان بنیهاشم! نعش برادرتان علی را به خیمه ببرید. حضرت زینب «علیهالسّلام» در این هنگام از خیمه بیرون آمد و چشمش بر قد و قامت علی اکبر «علیهالسّلام» افتاد، بسیار گریان و پریشان شد و فریاد میکرد: نوردیده ي برادرم، علی اکبرم … کاش من نابینا بودم و تو را بدین حال نمیدیدم که به خاک و خون آغشته باشی و صیحهای زد و بیهوش شد ….(11)
2- یکی دیگر از موارد بی تابی حضرت زینب «علیهاالسّلام» موقعی بود که امام حسین «علیهالسّلام» به قتلگاه جوانان نگریست و نگاهی به خیام نمود و فرمود:«هل من ذابٍ یذبُّ عن حرم رسولالله «ص» ؟!! وقتی صدای استغاثه ي امام حسین «علیهالسّلام» بلند شد، صدای واویلای زنان حرم نیز برخاست و حضرت عقب خیام آمدند و فرمودند: خواهرم زینب! طفل شیرخوار را بیاوریدتا با او وداع کنم و … آنچه که میدانید به وقوع پیوست و حرمله «لعنتاللهعلیه» با تیر سه شعبه به گلوی نازنین او زد گوش تا گوش آن طفل را برید.
3- یکی دیگر از مواردی که به حضرت زینب «علیهاالسّلام» سخت گذشت آن ساعتی بود که امام حسین «علیهالسّلام» نگاهی به خیام حرم کرد و دید که جز حضرت سجّاد «علیهالسّلام» که بیمار بودند دیگر مردی باقی نمانده و آنگاه با صدای بلند فرمود: یا زینب یا امّ کلثوم و از پرده ي جگر صدا زد: «علیکنّ منّی السّلام» کنایه از اینکه ای زن و بچّة من خداحافظ من هم رفتم… و در این میان گریه و زاری بانوان و اطفال شدّت گرفت.
4- مهمترین جایی که بر حضرت زینب «علیهاالسّلام» بسیار سخت گذشت زمانی بود که امام حسین «علیهالسّلام» از اسب به زمین افتاد و صورت مبارک روی خاک نهاد. حضرت زینب «علیهاالسّلام» درب خیمه ایستاده بود و این منظره ي هولناک را مینگریست …. ناگاه با صدای بلند فرمود: مگر در میان شما یک نفر مسلمان نیست. هیچ کس جوابی نداد. حضرت زینب «علیهاالسّلام» به بالای تلّ زینبیّه رفت و مشاهده کرد که امام حسین «علیهالسّلام» تنها و بی یاور در گودال قتله گاه به زمین افتاده و آن نفرین شدگان با نیزه و شمشیر و خنجر او را هدف قرار دادهاند و کسانی که حربهای ندارند با سنگ بر بدن عزیز زهرا «علیهاالسّلام» میزنند و همچنین آنحضرت مشاهده کرد که شمر ملعون بر روی سینه ي امام حسین «علیهالسّلام» نشسته و سر از بدن او جدا میکند ... و این صحنهای است که هیچ چشم را تاب دیدن آن نیست …(12)
«اللهمّ العن اوّل ظالمٍ ظلم حقّ محمّدٍ و آل محمّد و آخر تابعٍ له علی ذلک الّلهمّ العن العصابة الّتی جاهدت الحسین و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله، الّلهمّ العنهم جمیعاً»
1- زینب کبری (س)، ص48.
2- زینب کبری (س)، ص52.
3- زینب کبری (س)، ص52.
4- زینب کبری (س)، ص58.
5- زینب کبری (س)، ص78.
6- زینب کبری (س)، ص79.
7- زینب کبری (س)، ص80.
8- زینب کبری (س)، ص88.
9- زینب کبری (س)، ص90.
10- زینب کبری (س)، ص104.
11- کشف الغمّه، ص186 {و} نور الابصار شبلنجی ص135.
12- زینب کبری (س) ، ص132