پاسخ به سوال در مورد مسائل متفرقه
سوال:
سلام

بنده جوانی 27 ساله هستم از محله جنوب شهر تهران نه مرفحم نه بی درد، کودکی و نوجوانی ام با رنج و درد فقر همراه بوده اما به فضل خدا به لطف حضرت زهرا س زندگی من و خانوادم(پدر و مادرم) سرشار از لبخند و شادی خدایی بوده است.

بنده به شدت معتقد و ملتزم به دغدغه‌های انقلاب امام راحل عظیم الشانمان هستم و تقریبا نوجوانی و جوانی‌ام در این راه مصروف شده است اما نمی‌دانم چه سری است که احساس می‌کنم این دغدغه راه گشای معنوی زندگی من نیست، وقتی نگاه به جوانان اطرافم می‌کنم که تمام جوانی‌اش در دغدغه خوراک و رفاه و تفریح بوده و الان هم بدون هیچ میشکلی ازدواج می‌کند، مشغول به کار می‌شود و کاری هم به انقلاب و نظام و دغدغه انقلابی و شهید و شهادت ندارد با خودم فکر می‌کنم چرا ایشان زندگی هموار و غلتکی دارند اما در حالی که من و امثال من بارها و بارها به خاطر حزب اللهی بودن مورد مواخذه و ضربه قرار گرفتیم. درست از کسانی که یقه سفید دارند و ادعای مسلملان بودنشان می‌شود.

راستش بریدم، بارها به ذهنم زده برم از ایران و بی خیال انقلاب و تفکر بسیجی بشم اما نمیتونم چون من حروم خور نیستم ، برای من جارو زدن تو این فضا هم غنیمته، اما دیدن این همه ژن خوب، این همه بی عدالتی دیگه کاسه صبرمو لب ریز کرده، شما بگید چه کنم؟ درد این تظاهر مسئولین به ظاهر انقلابی رو به کجا ببرم؟ تا کی باید ضعفا گوشت جلوی توپ بشن و آقایون راحت ولنجک نشین بشن و ککشون هم نگزه

حاجی دعا کن برای ما، ما گناهکارا واسطی جز شما علما نداریم نزد اهل بیت ع، تنها دلخوشمون اینه خانوم حضرت زهرا س همه اینا رو میبینه

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله ،

البته این فرمایشات شما کلیت ندارد این گونه نیست که هرکه در فضای انقلاب و بسیجی نیست همیشه در رفاه آرامش باشد . از طرفی هم اگر خدای نکرده خدای متعال انسان را رها کند انسان در این دنیا میخورد و میچرد اما نصیبی برای او در آن دنیا نیست

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای