بسم تعالی
با سلام و عرض ارادت خدمت حضرت عالی
متأسفانه در دوران جوانی و اوایل جوانی کارهای خلاف و ناپسند نسبتا زیادی انجام داده ام که هنوز هم آثار آن ها را در زندگی مشاهده می کنم و رنج می برم.
متأسفانه زندگی پر فراز و نشیبی داشته ام.گاهی غرق در یاد و ذکر خدا و ائمه وگاهی هم در گناه .
چندین بار تصمیم گرفته ام که درست شوم و چند وقتی درست شده ام و بنا به دلایل متعدد دوباره عنان از کف داده ام و ...
نصیحت های حضرت عالی در مورد نماز اول وقت و صحیح برای بنده کارساز بوده ولی در برخی زمان ها دقیقا احساس می کنم که شیطان وسوسه می کند ولی باز هم انجام می دهم آن چه نباید انجام دهم و پشیمانی به سراغ می آید.
از ابتدای ورود به دانشگاه امیرکبیر ،درس را جدی نگرفتم و علاقه مند نشدم و بعد از چند ترم دچار این سوال جدی شدم که اصلا این دروس فنی به چه درد می خورد به جز این که با این مدرک می شود سر کار رفت و خوب پول درآورد ؟ و این که اصلا این ها علم نیست.
این حالات باعث می شد بنده تا انتها دیگر دل به این دروس ندهم.
از طرف دیگر به دلایل زیر احساس وظیفه کردم که در حوزه علمیه مشغول به تحصیل شوم :
1. مقام معظم رهبری درس حوزوی خواندن و روحانی شدن را واجب کفایی می دانند و بنده از چندین نفر از آشنایان شنیده ام که در حوزه کمبود بسیار است و نیاز زیاد.
2.احساس می کنم می توانم در قشر خاصی مانند نوجوانان تأثیرگذار باشم.
3.فضای حوزه را خیلی مناسب می دانم برای ساختن خود و دوری از نباید ها و رسیدن به بایدها
4.از طرفی امسال در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کردم و برخلاف این که در کنکورهای آزمایشی رتبه های خوبی کسب می کردم ،ولی در کنکور رتبه خوبی کسب نکردم و بسیار دور از انتظار است که قبول شوم و این خود دلیل دیگری بود برای این موضوع.
البته مشکلاتی هم در این راه دارم.من جمله :
1. بیمناکم که انگیزه لازم و ظرفیت لازم برای فضای درسی حوزه را نداشته باشم.
2. شاید وظیفه ام این باشد که در کارهای اداری و فنی وارد شوم و آن جا کار کنم به رغم میل باطنی.
اما فعلا و در حال حاضر مشتاق شده ام که در حوزه تحصیل کنم ولی نمی دانم این اشتیاق احساسی است یا عقلانی.
لذا از حضرت عالی خواهشمندم بنده را راهنمایی بفرمایید
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند:
سلام علیکم و رحمة الله
مسئله اول زندگی شما این است که بتوانید گناه را از زندگی خودتان پاک کنید. این مسئله بسیار جدی است. پس اول به این مسئله بپردازیم اصل اساسی نماز صحیح و اول وقت را می دانید سعی بفرمائید آن را به دقت عمل کنید.
اصل اساسی دوم توسل مداوم به ولی حی زمان امام عصر صلوات الله علیه است که اگر با توجه و تضرع انجام شود می تواند ریشه گناه را بسوزاند و انشاءالله می سوزاند این را هم به برنامۀ خودتان بیافزائید و اگر دارید بر روح و معنای آن اضافه کنید.
اصل اساسي سوم اينست كه آدم کسی را لازم دارد که در مواقع خطر به کنار او برود سخن او را بشنود تا شاید وسوسه قطع بشود این را هم بدست بیاورید انشاءالله ثمر می دهد.
مسئله دوم درس شماست که آنچه می توانید کمبودها و ضعف های گذشته درسی خودتان را جبران کنید. اگر حداقل لازم درس ها را می دانید بفکر آینده باشید . اگر ارشد قبول شدید که چه بهتر البته آنجا دیگر خیلی خوب درس بخوانید - و اگر نشدید بکوشید برای سال بعد قبول بشوید - عناصر دانا و متدین در همه جای کشور لازم است.
مسئله سوم دروس طلبگی است . برای اینکار علاوه بر پاکدامنی - حداقل از گناه - و گذشت و چشم پوشی از بسیاری لذایذ و مواهب وتمنیات را لازم دارد که اگر اینها نباشد آدم در این رشته به جائی نمی رسد. ببینید این مقدار توان و گذشت دارید یا نه ؟ بنظر اینکه به حوزه های دانشجوئی بروید و در آنجا دروس دینی بخوانید که قابل جمع با دروس دانشگاهی هم هست.
والسلام علیکم