با سلام خدمت حضرت آقای جاودان
پدری دارم که در مسائل عرفی، آنچنان که عرف اجتماع می طلبد، رفتار نمی کنند، برای مثال در غذا خوردن بسیار تند و زیاد غذا می خورند و یا در ارتباط با دوستان و آشنایان آنچنان که عرف می طلبد رفتار نمی کنند و یا در لباس پوشیدن و قس علی هذا البته نه اینکه خدای نکرده گناهی مرتکب شوند، بلکه فقط به عرف و عادات بر می گردد و این امر در هر مساله ای به طور ناخواسته موجب رنجش بنده می شود و چون به منظور رعایت احترام پدر و فرزندی ، نمی توانم این امر را در هر مساله به ایشان گوشزد کنم ، همین امر موجب می شود که در هر مساله ای سکوت کرده و در درونم احساس ناراحتی کنم و از طرفی نا خودآگاه در بعضی از مسائل نیز ارتباطم با ایشان کمی سرد شود ، بسیار از این مساله ناراحت هستم که نمی توانم ارتباط گرم و صمیمی با پدرم داشته باشم و البته این سکوت نیز بنده را در درون اذیت می کند حال از شما راهنمایی می خواستم که اگر لطف بفرمایید و بنده را در نحوه ی برخورد با ایشان راهنمایی کنید و یا راهکاری جهت حل مشکل درونیم که مثلا سعی کنم نسبت به این مسائل حساس نباشم بفرمایید بسیار بسیار سپاسگزار خواهم بود .
باتشکر و التماس دعای فراوان از جنابعالی
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند:
سلام علیکم و رحمة الله
با پدر و مادر نمی توان جنگید. شما همین مقدار که به پدر تذکر بدهید و موارد را به ایشان با ادب و احترام بگوئید کافی است البته از آنجا که ایشان پدر است و حق زیادی دارد اگر باعث نارضایتی ایشان نشود بیشتر بگوئید و چندین بار همه موارد را تکرار کنید . اگر اینکار را بکنید انشاءالله وظیفه تان را عمل کرده اید. در ماسوای این گفتن شما از آن محیط دور بشوید که ادامه وضع موجود ایجاد ناراحتی و خدای ناکرده کینه و نفرت می کند که صلاح دین و دنیا شما نخواهد بود. گفته اند دوری و دوستی بنابراین بعد از اینکه وظیفه گفتن انجام شد اگر اثر کرد که چه بهتر و اگر اثر نکرد چون سن گذشته و عادت دراز مدت ترک کردن سخت است شما از آنها دور باش فکر کن و راه پیدا کن که مورد اعتراض نیز نشوی. دوری رنج شما را کم می کند.
تا خداوند فرجی برساند بفضله و کرمه.