پاسخ به سوال در مورد مسائل متفرقه
سوال:
بسم تعالی
با سلام و عرض ارادت خدمت حضرت عالی،
(بیش از هر چیزی عذر من را بابت طولانی شدن نوشته هایم پذیرا باشید و لطفا حلالم کنید تمام سعیم را کردم خلاصه باشد اما باز هم طولانی شد.)
حاج آقا بنده دختری هستم 27 ساله. تاقبل از عاشورای 94 بی حجاب بوده و به طبع خیلی از مسائل شرعی و عرفی رو رعایت نمیکردم و متاسفانه فقط در دوران ماه رمضان به دلیل روزه گرفتن و مورد قبول واقع شدن در درگاه خداوند، در مقابل نامحرمان حجاب گذاشته و نماز میخواندم.
به لطف و عنایت خداوند و دست گیری ائمه ی معصوم علیهم السلام در مجلس عاشورای 94 به طور بسیار عجیب و معجزه آسایی متحول شدم و زندگی ام به طور کامل تغییر کرد. از آن زمان تا به اکنون به لطف خداوند اهل نماز و روزه و حفظ حجاب شده ام و تا آنجا که میتوانم و آگاهم خیلی از مسائل را رعایت میکنم اما متاسفانه هنوز نتوانسته ام چادر را انتخاب و بر سر بگذارم. و در مورد نماز تمام تلاشم این است که به گفته ی شما عمل کرده و نمازهایم بادقت، اول وقت و صحیح باشند (خیلی وقت ها تمرکز ندارم اما تا متوجه میشوم حواسم رو جمع میکنم).هر صبح به امام زمان توسل کرده و از ایشان برای ثابت قدم ماندن و تلاش برای ادامه ی راه مدد میخواهم. تلاش میکنم قضای نمازها و روزه های فوت شده را به جا آورم (این مورد به صورت منظم نیست) و از گناه و انجام آنها به دور باشم.(گاهی دچار لغزش میشوم)
اما
در کل بسیار بسیار احساس سردرگمی میکنم، بی هدف هستم و هیچ هدفی ندارم. احساس شادمانی و رضایت درونی نمیکنم. دچار تنبلی، سستی و ضعف اراده و پشتکار شده ام و نمیدانم از زندگی چه میخواهم، انگار گم شده ای دارم و نمیدانم این گم شده چیست. انگار باید کاری کنم و نمیدانم چه کاری.احساس میکنم این تحول و معجزه ی عظیم من رو به فرد دیگری تبدیل کرده و حالا من میبایست برای امام زمان و دینم حرکتی و تلاشی کنم، میبایست از وقتم مفید استفاده کنم و اگر فردای روز عمرم تمام شد در مقابل درگاه خداوند بتوانم اظهار کنم که بعد از متحول شدنم تمام تلاشم را برای انسان شدن و انسان ماندن کرده ام اما نمیدانم چطور و از چه طریقی.
در مورد تحصیلات بنده کاردانی کامپیوتر دارم و چون بلافاصله بعد از کاردانی وارد محیط کار شدم ارتباط خوبی با کار و رشته ام برقرار نکردم (محیط کار بسیار امن و سالمی دارم اما هیچ پیشرفتی در کار ندارم) و درنتیجه برای ادامه ی تحصیل دچار سستی شده و ادامه ندادم (با توجه به اینکه در دوران مدرسه و دانشگاه اکثر نمرات تخصصی ام بالای 18 بوده است).
1.در حال حاضر چیزی که ذهن من رو خیلی درگیر کرده این هست که برای ادامه ی تحصیل چه کنم آیا با توجه به اینکه علاقه مندی اکتسابیست دوباره همان رشته ی کامپیوتر را ادامه دهم و علاقه ایجاد کنم؟ (هر چند خیلی تمایلی به حضور درمحیط دانشگاه را ندارم و مدام احساس میکنم این تحول عظیم و دست گیری از جانب خداوند باید یک ثمره ی مثبت برای مدد و یاری رساندن به امام زمانم داشته باشد) آیا وارد حوزه شوم و با فراگرفتن دروس حوزوی به شناخت دین بپردازم؟ (نمیدانم این تمایل به حوزه رفتن احساسی و مقطعیست و یا عقلانی؟ نمیدانم کشش و توانایی فهم دروس حوزوی را دارم یا خیر؟)
2.برای انتخاب سریع تر چادر چه اقدامی کنم و چه کتاب هایی بخوانم؟
و نکته ی بسیار بسیار مهمتر اینکه ادامه ی راه تحول و ثابت قدم ماندن در آن برای من سخت است و من نیاز دارم برای امور مختلف زندگی ام استاد و راهنمایی داشته باشم تا دچار انحراف و یا لغزش نشوم. این احساس نیاز در یکی دو ماه مانده به محرم در من شکل گرفت. ابتدای شب محرم 95 توکل به خداوند و توسل به بزرگوارانی که باعث متحول شدنم شده بودند کردم.(امام زمان عج و امام حسین علیه السلام). بعد از کلی تضرع وگریه و زاری و طلب بخشش از خداوند به صورت کاملا اتفاقی و معجزه وار شب هفتم محرم از طریق یک فایل سخنرانی روحانی سید بسیار بزرگوار و شناخته شده ای وارد زندگی ام شد که بعد از چند روز از ایشان خواستم استاد اخلاق به بنده معرفی کنند ایشون ابتدا بها ندادن اما بعد از اصرارهای بنده حاج آقا سید میرباقری را معرفی کردن با دفتر ایشان تماس گرفته و مسئول دفتر ایشان برای تهران شما را به بنده معرفی کردند.
3.حال میخواهم بدانم آیا امکانش هست از حضور شما به عنوان استاد اخلاق بهره ببرم؟ هر اقدامی که لازم باشد انجام میدهم اما این را بدانید به شدت و به شدت نیاز به کمک و راهنمایی عالمی را دارم و ادامه ی مسیر برایم بسیار دشوار است چون خیلی از چیزها را نمیدانم و اصلا نمیدانم برای حرکت در این راه باید چه کنم. خواهش میکنم کمکم کنید تا طی کردن این مسیر برای این دنیا و آن دنیایم و امام زمانم مفید باشد. سخت سردرگمم و نیازمند کمک و راهنمایی هستم.
(این را باز تاکید میکنم که تحول من بسیار عظیم بوده و من رو به کل تبدیل به فرد دیگری کرده خیلی از اعمال و احوالات و افکارم به اختیار خودم نیست و حتی باعث تعجب خودم میشود اما هر چه که هست نمیخواهم از دستشان بدهم، میخواهم به طور درستی حفظشان کنم. من هیچی نیستم، من فقیر فقیرم. من منیتی ندارم و اگرم دارم تلاش میکنم نابودش کنم، داشته هایم به لطف و کرم خداوند است و نداشته هایم به خیر و صلاح او. اما این مهم است که من برای حفظ این نعمت ها چه کرده و یا چه میکنم؟ هر انسانی برای درست زندگی کردن نیاز به استاد و راهنما دارد خواهش میکنم کمکم کنید تا جوانیم به بطالت و اشتباه و گناه سپری نشود.)

یا علی،
التماس دعا

پاسخ:

سلام علیکم و رحمة الله

اگر این رشته به درد می‌خورد ادامه دهید ، فکر کنید که به چه درد می‌خورد ، دوستانی که در گذشته داشتید باید ترک کنید و با دوستان باتقوا معاشرت کنید ، می توانید جلسات چهارشنبه را تشریف بیاورید

ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای