أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین
مباحث مربوط به عزاداری امام حسین (علیه السلام) و قیامت را ادامه میدهیم:
در آیه 19 سوره مبارکه ق میفرماید وَجَاءَتْ سَكرَةُ المَوْتِ بالحَقِّ ذلكَ ما كنتَ مِنهُ تحِيدُ مستی مرگ میآید و این آن چیزی بود که تو از آن فرار میکردی. در آیه بعد مرحله بعد را عنوان میکند: وَنـُفِخَ في الصّور این نفخ صور دوم است. یک بار در صور دمیده میشود و همه موجودات زنده آسمان و زمین میمیرند. صور دومی نیز هست و زمانی که در آن دمیده میشود همه زنده میشوند و در این آیه از صور دوم یاد میکند. وَنـُفِخَ في الصّور ذلكَ يَوْمُ الوَعيدِ در صور دمیده میشود و این روز، روزی است که به آن وعده شده بود. در آیه بعد میفرماید: وَجَاءَتْ كُلّ نفس مَعَهَا سائِقٌ وَشَهِيدٌ هر نفسی به همراه یک سائق و یک شاهد به قیامت میآید. ما هزار شاهد داریم. هزار شاهد. دست من علیه من شهادت میدهد. پا شهادت میدهد. زمینی که من خدایی نکرده رویش گناه کردهام شهادت میدهد. در آیه بعد میفرماید: لقدْ كـُنتَ في غَفلةٍ مِنْ هذا فكشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ فبَصَرُكَ اليَوْمَ حَدِيدٌ تو از این روز و از این قیامتی که الان به آن وارد شدی در غفلت بودی. فكشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ ما پرده چشم تو را برداشتیم. وقتی انسان چیزی را نمیبیند، آن چیز یا چشم انسان، مشکلی دارد. به عنوان مثال الان من داخل حیاط را نمیبینم. چشمم مشکلی ندارد اما دیوار مانع است. اگر این دیوار نبود من کاملا حیاط را میدیدم. یک وقت ممکن است چشم من نبیند و قوت دیدن نداشته باشد. مثلا هوا کاملا روشن است و گرد و غباری نیست و هیچ پرده و دیوار و مانعی وجود ندارد اما فاصله زیاد است و چشم من ضعیف است و دور را نمیبیند. گاهی انسان دوربینش ضعیف است و فاصله دور برایش تار است. در اینجا هم میگویند چشم تو در دیدن قیامت تار بود. حالا ما دست کشیدیم و این تاری برطرف شد و حالا دیدی. عرض کردم که غفلت به حالتی گفته میشود که چیزی وجود دارد اما من مشکل دارم و متوجه آن چیزی که وجود دارد نیستم. اینجا هم همین را میگویند. میگویند یک پرده در مقابل چشم تو بود و آن را نمیدیدی، اگرنه قیامت حاضر بود. هیچ لحظهای نبود که قیامت پوشیده و پنهان باشد. آن پوشیده نبود بلکه چشم تو پوشش و مشکل داشت. لقدْ كـُنتَ في غَفلةٍ مِنْ هذا فكشَفنا عَنكَ غِطاءَكَ ما این پرده چشم تو را کشف کردیم و کنار زدیم. فبَصَرُكَ اليَوْمَ حَدِيدٌ آن زمان چشمت تیز نبود اما حالا چشمت میبیند. ببینید همیشهی عمر ما قیامت وجود داشته است. همیشه. در تمام لحظات عمرمان ما قیامت را داشتهایم اما نمیدیدیم. در قرآن میفرماید آن کسی که مال یتیم را میخورد الآن دارد آتش میخورد. نه اینکه بعدها آتش خواهد خورد. همین الان دارد آتش میخورد. هر مشکل و گناه دیگر هم همینطور است. انسان هر حرام دیگری هم که بخورد، دارد آتش میخورد. اگر انسان به سوی نامحرم دست دراز کند و دست دهد، دستش را به سوی آتش دراز کرده است. الان فهمیده نمیشود. زمانی که آن پرده را کنار زدند دست میسوزد. این پرده حائلی بود برای سوزش و زمانی که آن را بردارند، دست میسوزد. نه اینکه آن زمان تازه آتشی افروخته میشود. همان زمانی که انسان گناه میکند با آن گناه آتش افروخته میشود و با کار خوب بهشت خلق و ایجاد میشود. ما بهشت و جهنم را خودمان میسازیم. بهشتی که ساخته دست خود ما و ساخته سعی و کوشش ما نباشد اصلا وجود ندارد. جهنم نیز همینطور است. آن را کسي دیگر نمیسازد که برای ما بیاورند. به عنوان مثال در اینجا غذا را برای ما درست میکنند و برایمان میآورند. اما در آنجا ما خودمان با اعمالمان غذا را درست میکنیم. اگر صد گل در سرنوشت خودت کاشتهای صد گل داری و اگر کمتر کاشتهای کمتر خواهی داشت.
در آیه 187 سوره اعراف نیز میفرماید: لا يُجلــّيها لوَقتِهَا إِلا هُو خداوند از قیامت پرده برنمیدارد مگر در وقت خودش و جز خداوند کسی پرده از قیامت برنمیدارد. مرحله اول قیامت برای ما به صورت کشف اتفاق میافتد. هزاران حادثه دیگر هم اتفاق میافتد که آنها به جای خودش است. مثلا در آیه 1 سوره مبارکه حج میفرماید: إِنَّ زَلزَلة السَّاعَةِ شـَيْءٌ عَظيمٌ در مقدمه قیامت زلزلهای روی میدهد که تمام عالم را فرا میگیرد. نه فقط یک نقطه کوچک یا کره زمین بلکه عالم زلزله میشود. خدای متعال عالم را تخریب میکند. در آیه 67 سوره مبارکه زمر میفرماید: ... وَالأرْضُ جَميعًا قَبْضَتـُهُ يَوْمَ القيامَةِ در روز قیامت زمین در قبضه قدرت الهی است. آسمان هم همینطور است. آسمان نیز در قبضه قدرت الهی است. فرمودهاند مثل کاغذی که لوله کرده باشند و پیچیده باشند. وَالأرْضُ جَميعًا قَبْضَتـُهُ يَوْمَ القيامَةِ وَالسَّماوَاتُ مَطويَّاتٌ بيَمينِهِ آسمان و زمین به دست قدرت الهی در هم پیچیده شده است. علاوه بر این حوادث، در ما نیز یک حوادثی اتفاق میافتد. ما با این حوادثی که برایمان اتفاق میافتد در قیامت حضور پیدا میکنیم. بنابراین قیامت با حوادثی که در ما اتفاق میافتد آشکار میشود و غیر از حوادثی که در جهان اتفاق میافتد، حوادث مهمی نیز در ما اتفاق میافتد. این مطلب بسیار ممهمی است.
یک مطلب دیگر نیز در قیامت اتفاق میافتد. میفرمایند زمانی که انسان میمیرد تازه از خواب بیدار میشود. این را بارها شنیدهاید. ببینیم در قیامت چه اتفاقاتی میافتد. در آیه 68 سوره مبارکه زمر میفرماید: وَنـُفِخَ في الصّور فصَعِقَ مَنْ في السَّمَاوَاتِ وَمَنْ في الأرْضِ در صور اول دمیده میشود و همه صاحبان شعور در آسمانها و زمین میمیرند. صَعِقَ به معنای بیهوشی نیز آمده است. إِلا مَنْ شاءَ اللهُ مگر کسانی که خدا بخواهد. یک دستهاند که هیچگاه مرگ به سراغشان نمیآید. همه ما زنده هستیم. این زندگی ما طبیعی است. این زندگی را از زمانی که متولد شدهایم تا روزی که از دنیا میرویم، داریم. این زندگی و حیات طبیعی است. حیات دیگری نیز وجود دارد که شما خودت آن را کسب میکنی. اگر توانستی آن حیات کسب کردنی را بدست آوری، آنگاه به نوعی از زندگی دست یافتهای که هیچگاه مرگ ندارد. این حیاتی است که قرآن کریم از آن با نام حیات طیبه یاد کرده است. انسان در اثر کوشش خودش به حیات طیبه میرسد. این حیات طیبه زندگیای است که خود فرد کسب میکند. نه آن زندگیای که به طور طبیعی داشته است. ببینید تمام حیوانات نیز در حیات طبیعی مانند ما هستند. از زمانی که متولد میشوند یک موجود زندهاند که روی زمین راه میرود. ما هم از زمانی که متولد شدیم یک موجود زندهایم که در این زمین زندگی میکنیم. اما مقصود، این حیات و این زندگی طبیعی نیست. فرق ما با حیوانات این است که آنها نمیتوانند مرتبه بالاتری از حیات را کسب کنند اما ما میتوانیم. اگر کسی به آن حیات طیبه که تنها با زحمت فرد بدست میآید برسد، دیگر نمیمیرد. وَنـُفِخَ في الصّور فصَعِقَ مَنْ في السَّمَاوَاتِ وَمَنْ في الأرْضِ إِلا مَنْ شاءَ اللهُ همه میمیرند مگر کسانی که خدا میخواهد. آنها کسانی هستند که به حیات کسب کردنی و تحصیل کردنی رسیدهاند. ببنید حادثه نفخ صور یک حادثه بزرگی است. عالم با این نفخ صور به هم میریزد اما انسانی که به حیات طیبه رسیده است، به هم نمیریزد. برای او هیچ حادثهای اتفاق نمیافتد. آرامشی که قبلا داشت، ادامه پیدا میکند. در صورت رسیدن به حیات طیبه شما یک اطمینانی کسب میکنید. ألا بـِذِکرالله تطمَئنّ القــُلوب شما به یک اطمینانی میرسید. این اطمینان را هیچ وقت، هیچ حادثهای خدشهدار نمیکند.
دقت کنید: یک مطلبی عرض میکنم که برای فهم این مطلب خوب است. یک دوستی داشتیم که آدم زرنگی بود. میگفت من همیشه زمانی که میخواهم با کسی بحث کنم قبل از رفتن طوری آماده میشوم که به محض رسیدن، من اولین ضربه را بزنم. یکبار ایشان میخواست برود با یک آقایی صحبت کند که آن آقا شخصیت بزرگی بود. دوست ما گفت همین که رسیدم، او اولین ضربه را زد. حالا میخواهم این مطلب را عرض کنم تا متوجه شوید. یک چنین فردی هیچگاه دستپاچه نمیشود. اگر کسی به آن زندگی و آن اطمینان برسد هیچگاه مضطرب نمیشود. کسانی که کمی سنّشان بیشتر است و زمان بمبارانها و موشکبارانهای تهران بودند، به خاطر دارند که حضرت امام (ره) به اندازهای راحت و آسوده بودند که کنار پنجره مینشستند. کنار پنجره که اگر چیزی منفجر شود، ذره ذره میشود و هر ذرهاش مانند یک گلوله عمل میکند. هیچ حادثهای ایشان را از جا تکان نمیداد و مضطرب نمیکرد. هیچگاه دستپاچه نمیشدند. حادثه قیامت حادثه بسیار بزرگی است. حادثه مرگ نیز بسیار بزرگ است. بزرگترین حادثهای که ما در این دنیا با آن روبه رو میشویم حادثه مرگ است. قبلا خدمتتان گفتهام که پیامبر در معراج ملکی صاحب جاه و جلال بسیار را دیدند که طومار بزرگی در برابرش بود. از حضرت جبرئیل پرسیدند این کیست. ایشان عرض کردند این ملک الموت است و این طومار هم مربوط به کسانی است که باید قبض روح کند. حضرت عزرائیل بعد از سلام و عرض ادب خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) جریان مرگ را برای ایشان توضیح داد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند که حادثه مرگ بسیار بزرگ است. من این مطالب را برای شما عرض میکنم، اما متاسفانه ما جدی نمیگیریم. حضرت جبرئیل خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) درس پس داد که آقا آن حوادثی که بعد از مرگ است سختتر و بزرگتر است. قرآن کریم از قیامت با نام تامّة کبری و حاقــّة یاد کرده است. حادثه، بسیار بزرگ و کوبنده است. در آیه 187 سوره مبارکه اعراف میفرماید: ثقــُلتْ في السَّمَاواتِ وَالأرْضِ حادثه قیامت بر آسمان و زمین گران است، چه برسد به انسان کوچک و ضعیف. اما اگر کسی به آن حیاتی که خودش کسب میکند و با زحمت به دست میآید برسد، دیگر هیچ حادثهای او را نمیلرزاند. این خیلی خوب است. إِلا مَنْ شاءَ اللهُ یعنی زمانی که خداوند همه موجودات را میمیراند، آنها نمیمیرند و حادثه قیامت مانند یک نسیمی از کنار آنها عبور میکند. در ادامه آیه 68 سوره مبارکه زمر میفرماید: ثــُمَّ نـُفِخَ فِيهِ اُخرَى دوباره در صور دمیده میشود. صور قبلی، صور اماته بود و این صور احیاء است. همه موجودات زنده میشوند. البته ممکن است این مردن و زنده شدن مانند مردن و زنده شدنهای این دنیا نباشد. در ادامه میفرماید: فإذا هُمْ قيامٌ يَنْظرُونَ حالا همه روی پا میایستند. حرف اول در مورد قیامت این بود که چشم همه باز میشود و عمق عالم را میبینند. در سوره ق فرمودند فبَصَرُكَ اليَوْمَ حَدِيدٌ در قیامت چشمت تیز میشود و تا عمق عالم میرود. در اینجا میفرمایند شخصی که از خواب بیدار شده بود (با مرگ انسان از خواب بیدار میشود) از جایش بلند میشود (با قیامت انسان از جایش بلند میشود). همه کسانی که به قیامت آمدهاند روی پا ایستادهاند. انسان از این بالاتر ندارد.
اگر کسی در اینجا توانسته بود این ایستادن را با آن حیات طیبه تحصیل کند، دیگر هیچ حادثهای برایش حادثه نخواهد بود. در آن صورت قیامت برای آن انسان سهل است. قیامت برای او شادمانی است.
مطلب بعد: در آیه 87 سوره مبارکه نمل میفرماید: كـُلّ أتـَوهُ داخِرينَ حادثه انقدر عظیم است که هرکس میآید، خوار است. در آیه 71 سوره مبارکه مریم میفرماید: وَ إنْ مِنكـُمْ إلـّا واردُها هیچ کس نیست مگر اینکه وارد جهنم میشود. در رابطه با این آیه آمده است که همه وارد جهنم میشوند. بعد خدای متعال یک دسته را نجات میدهد. در ادامه آیه میفرماید: كانَ عَلى رَبِّكَ حَتمًا مَقضيًّا این یک قضای حتمی الهی است. یک قضای حتمی الهی است. این فرض که برای کسی اتفاق نیفتد، وجود ندارد. در آیه بعد میفرماید: ثــُمَّ نُنـَجّي الذينَ اتــّقـَوْا بعد ما یک دسته را نجات میدهیم. کسانی که در دنیا مراقب چشمشان، حرف زدنشان، گوششان بودهاند نجات پیدا میکنند. زیرا مشکلی ندارند که در آنجا گرفتار شوند. بنابراین نجات پیدا میکنند. کسی که مراقب چشم و گوش و زبان و خوراک و پوشاک و... بوده مشکلی ندارد که در آنجا بماند. ثــُمَّ نُنـَجّي الذينَ اتــّقـَوْا ما کسانی را که مراقب خودشان بودهاند نجات میدهیم. در ادامه آیه میفرماید: وَنـَذرُ الظـّالِمينَ فيها جـِثِيّا ظالمان در جهنم میمانند. آنها از شدت عظمت بلای جهنم به زانو درمیآیند. این بحث تمام شد.
حضرت صادق (علیه السلام) خطاب به زُراره میفرمایند: یا زُرارَه إنَّ السَّماء بَکـَت عَلَی الحُسَینِ أربَعینَ صَباح. آسمان چهل صبح بر حضرت حسین (علیه السلام) گریه کرد. بعد همینطور فرمایشات را ادامه میدهند تا اینکه میفرمایند وَ کانَ جَدّی إذا ذکــَرَهُ بَکی حَتــّی تـَملأ عَیناهُ لِحِیَة ممکن است منظور حضرت صادق (علیه السلام) از جد، امام زین العابدین (علیه السلام) یا حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) باشد. میفرماید هرگاه جدّم حضرت حسین (علیه السلام) را یاد میکرد، انقدر گریه میکرد که محاسنش به اشکش خیس میشد. بعد به این قسمت میرسد: وَ ما عَینٌ أحَبّ إلَی اللهِ وَ لا عَبرَهٌ مِن عَین ٍبَکــّت وَ دَمَعَت عـَلیهِ هیچ چشمی و هیچ قطره اشکی نزد خداوند محبوبتر از چشم و اشکی که بر حسین (علیه السلام) گریه میکند، نیست. محبوبترین قطرههای اشک قطرههایی است که بر حضرت حسین (علیه السلام) میریزد. وَ ما مِن باکٍ یَبکیهِ هیچ گریه کنندهای بر آن حضرت گریه نمیکند اِلــّا وَقد وَصَلَ فاطِمَة وَ أسعَدَها عَلیهِ مگر اینکه با حضرت صدیقه (سلام الله علیها) صله و پیوند پیدا میکند. اگر بعدها انسان این پیوند را خراب نکند، قطعا این پیوند انسان را به بهشت میکشاند. این پیوند برای اینکه انسان را به بهشت ببرد کافی است. وَ ما مِن باکٍ یَبکیهِ اِلــّا وَقد وَصَلَ فاطِمَة وَ أسعَدَها عَلیهِ کسی که برای امام حسین (علیه السلام) گریه میکند، به کمک فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رفته و با آن حضرت صله کرده است. وَ وَصَلَ رَسُولُ الله و با پیامبر خدا نیز صله کرده و با ایشان پیوند برقرار کرده است.
مطلب بعد: وَ أدّ َِحَقــّنا خاندان پیغمبر بر ما یک حقی دارند. حقّ آنها چیست؟ مَوَدَّة. مودت واجب است. کسی که بر حضرت حسین (علیه السلام) گریه کند، مودت را انجام داده است. این مطلب بسیار بزرگ است. مودت حق واجب خاندان پیغمبر است. هرکس بر حضرت حسین (علیه السلام) گریه کند، حق ما را ادا کرده است. وَ ما مِن عَبدٍ یُحشَر اِلــّا وَ عَیناهُ باکیَة هیچ بندهای محشور نمیشود و به قیامت نمیآید مگر اینکه از شدت خواری گریه میکند. همان قیامتی که عرض کردیم هرکس به آن میآید خوار است. اِلــّا الباکینَ عَلَی جَدّی مگر آنهایی که بر جدّم گریه کردهاند. فَإنـّهُ یُحشَر وَ عَینـَهُ قَریرَة آن فردی که بر حسین (علیه السلام) گریه کرد و این گریه را حفظ کرد و خرابش نکرد زمانی که محشور میشود، چشمش روشن است. وَ البشارَةُ تـَلقاهُ همینطور برایش بشارت میآید. وَالسّرُورُ عَلَی وَجهِه شادمانی در صورتش دیده میشود. وَ الخـَلقُ فی الفـَزَع وَ هُم ءامِنون همه خلق خدا در فزع و ترس و ناراحتیاند، اما اینها در امانند. وَ الخـَلقُ یُعرَضُون همه خلق خدا برای حساب رفتهاند وَ هُم حُدّاثُ الحُسَین اما اینها نشستهاند و با حضرت حسین (علیه السلام) سخن میگویند. انسان با گریه بر حضرت حسین (علیه السلام) با ایشان همنشین میشود. تحتَ العَرش، فی ظِلِّ العَرش وَ لا یَخافون سوءَ الحِساب آنها از سوء حساب نمیترسند. وَ قالَ لهُم اُدخُلِ الجَنَّة به آنها گفته میشوید وارد بهشت شوید. اما دنبال بهشت نمیروند. یَختارُونَ مَجلِسَهُ وَ حَدیثــَهُ مجلس حضرت حسین (علیه السلام) را بر بهشت ترجیح میدهند.