أعوذ باللهِ منَ الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِمِ مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة اللهُ عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین
در یک دسته از آیات میفرماید آنچه که ما در قیامت، از بهشت و جهنم و عذاب و نعمت داریم، جزای آن است که کردهایم. در برابر آن چیزی است که کردهایم.
در آیه 54 سوره مباره یونس میفرماید: وَأَسَرّوا الندامَة لَمَّا رَأَوُا العَذابَ گرفتار پشیمانی بسیار میشوند و آن هنگام که عذاب را میبینند، پشیمانی را پنهان میکنند.
در آیه 20 سوره مبارکه احقاف میفرماید: وَيَوْمَ يُعْرَضُ الذينَ كفرُوا عَلى النـّار أَذهَبْتمْ طيّباتِكمْ في حَيَاتِكم الدّنيا وَاسْتمْتعْتم بهَا فاليَوْمَ تجْزَوْنَ عَذابَ الهُون بمَا كنتمْ. یک مجموعهای از آیات است که میگوید آنچه شما خواهید چشید، آنچه که خواهید داشت، آنچه که از بلا به سرتان میآید، آنچه که از نعمت به دستتان میرسد، جزای آنچیزی است که انجام دادهاید. فاليَوْمَ تجْزَوْنَ به عذاب خوار کننده جزا داده میشوید، بمَا كنتمْ در برابر آنچه که کردهاید. هر بلایی که به سرت میآید، یا هر نعمتی که نصیبت میشود در برابر آنچیزی است که کردهای. بمَا كنتمْ تسْتكبرُونَ في الأَرْضِ بغير الحَقِّ وَ بمَا كنتمْ تفسُقونَ دو بار گفته به خاطر آنچه که انجام دادهاید. فرض کنید که شما بی توجه یا با توجه از چراغ قرمز عبور میکنید، افسر ایستاده و مثلا ده هزار تومان جریمه میشوید. کاری که شما کردید، عبور از چراغ قرمز است. آنچیزی که جزای شماست، ده هزار تومان پول است. خدایی نکرده کسی یک لحظه در بزرگراه خوابش میبرد، فقط یک لحظه. بعد تصادف ميكند و هیچ چیز از او باقی نمیماند. فقط یک خواب بود. ماشینش نابود میشود و استخوانهای خودش خورد میشود. ببینید جزای خواب، خورد شدن استخوان است. به هم ربطی ندارد. از بین رفتن ماشین به دو دقیقه خوابیدن ربطی ندارد. جزایش این است. در مثال قبلی شما یا بی حواسی میکنید یا شیطان شما را گول میزند و از چراغ قرمز عبور میکنید. ده یا بیست هزار تومان جریمه میشوید. ربطی ندارد. جزا است. اما این جزا هیچ ربط خاصی به آن عمل ندارد. بنابراین در مجموعهای از آیات اینطور گفتهاند: در برابر عملی که کردهاید جزا میدهند.
دسته دومِ آیات یک قدم جلوتر میروند. در آیه 33 سوره مبارکه سبا میفرماید: وَجَعلنا الأَغلالَ في أَعْـناق الذينَ كفرُوا ما غل و زنجیرها را در گردن کسانی که کافر شدهاند قرار میدهیم. بعد میفرمایند هَلْ يُجْزَوْنَ إِلا مَا كانُوا يَعْمَلونَ
در آیات قبلی میگفت آنها، جزایی جز آنچه کردهاند، میبینند. در مثالمان: در یک عبور بی حساب از چراغ قرمز، مثلا در برابرش نقره داغ شدن. یک لحظه خواب، در مقابلش خورد شدن تمام استخوانها، و یا ممکن است خدایی نکرده کسی از دست برود. به خاطر یک لحظه خواب، یک لحظه غفلت. در اینها ربطی بین عمل و جزا وجود ندارد.
اما آنچه در این آیه میگوید اصلا اینطور نیست. داستان این است که عین آنچه را شما کردهاید به شما میدهند. "در برابر" میدهند. این "در برابر" مثل "در برابر" دنیا نیست که به فرض اگر شما از چراغ قرمز عبور کردید باید بیست هزار تومان جرم بدهید. اینجا خود عمل را به تو میدهند. درست است که در برابرِ عملت میدهند. اما در برابر عملت، خود عملت را به تو میدهند. هَلْ يُجْزَوْنَ إِلا مَا كانُوا يَعْمَلونَ همانی که انجام دادهای. آیا جز آنچه انجام دادهاید، جزا داده شدهاید؟ این غل و زنجیرهایی که به گردن شما میکنند چیزی نیست جز آن کاری که کردهاید. یک کاری کردهای که آن کار غل و زنجیر بود. تو غل و زنجیر ساختی، بنابراین به تو غل و زنجیر میدهند. اگر باغ و گلستان ساختی، آنها را میدهند.
این حرف یک قدم بالاتر از قبلی است. در آیات اول گفتند آقا هرکاری میکنی جزایش را میبینی. آنطرف هرچه به تو دادند، جزای کاری است که کردی. جزا ممکن است با عمل مطابقت نداشته باشد. مثلا فرض کنید اگر امروز از چراغ قرمز عبور کنید جریمهاش ده هزار تومان است، فردا به یک دلیلی بیست هزار تومان میشود. اگر جزا با عمل دقیقا مطابقت داشت، تغییر نمیکرد. اما در آیات دوم میگوید خود عملت را، عین آنچه که کردی به تو تحویل میدهند. یک دسته بزرگی از آیات اینطور با ما سخن میگوید.
در آیه 89 سوره مبارکه نمل میفرماید: مَن جَاءَ بِالحَسَنةِ فلهُ خيْرٌ منهَا این نکته بسیار ممتاز و خوبی است. هرکس در قیامت فقط به همراهش حسنه بیاورد، هیچ چیز دیگر نیاورد و فقط خوبی بیاورد، آنچه به او جزا میدهند، فلهُ خيْرٌ منهَا پاداشی بهتر از آن است. شما مگر چقدر خوبی کردهای؟ فرض کن سراسر عمرت پاکیزه بودهای و خوبی کردهای. چقدر است آقا؟ شصت سال است. آنچه در برابرش به شما میدهند بینهایت است. پس هرچه باشد بهتر است. این یک وجه آن است. شما در عرض پنج دقیقه یک نماز میخوانید. در برابر این پنج دقیقه به شما یک بهشت میدهند، این بهشت چقدر طول میکشد؟ بهشت بینهایت است. طول و عرض جغرافیایی و زمانیاش بی حساب است. آقا من پنج دقیقه نماز خواندم. کسی دو ركعت نماز درست بخواند بهشتي است. شما دو رکعت خواندید. حالا فرض کنید قبلش چهل ساعت ریاضت کشیدهاید تا توانستهاید دو رکعت نماز درست بخوانید. آن هم چهل ساعت. اصلا چهل سال. بیشتر که نیست. در برابرش چه بود؟ یک بینهایت. در هرصورت بهتر است. در جای دیگر میفرمایند شما هرکار خوبی که انجام دهید پاداشش ده برابر است. در کار بد همان را تحویل میدهند، اما در کار خوب ده برابر میشود. میگویند که ربا دادن بد است اما خدای متعال ربا میدهد. شما یک ریال، ده تومان، هزار تومان، در راه خدا انفاق کردی، خدای متعال زیادش میکند و بازمیگرداند. در مثال گفتهاند در روز قیامت به اندازه کوه ابوقبیس تحویل میدهد. حالا این کوه را مثال زدهاند. فرض کنید به اندازه کوه البرز. من در راه خدا یک قران دادم. یک خرما دادم، یک ظرف غذا دادم. مگر یک ظرف غذا چقدر است؟ این را آنقدر رویش گذاشتهاند که به اندازه کوه البرز شده است. اما باید درست بدهد. هرکس خوبی بیاورد، خوبی که با بدی مخلوط نباشد و خالص باشد، حتی اگر کم باشد اما خالص باشد، فلهُ خيْرٌ منهَا وَهُم من فزَع يَوْمَئِذٍ آمِنونَ برایش پاداشی بهتر از آن است. آقا ترسهایی که در روز قیامت وجود دارد برای چیست؟ در روز قیامت ترسهای خیلی بزرگی وجود دارد. برای چیست؟ شما یک نفر را ترساندی، ترس تحویلت میدهند. ظلم کردهای، دل سوزاندی، آن را به تو تحویل میدهند. اما یک کسی هرچه کرده بود خوبی بود. پس خرابیها را چه کرده بود؟ جبران کرده بود. دل سوزانده بود، رفته بود آن دل را شاد کرده بود. به صورتی که جبران شده بود. اگر جبران کردی، مشکلی باقی نمیماند.
وَمَن جَاءَ بِالسّيـّّئةِ اما اگر کسی بدی آورده است، فكبـّتْ وُجُوهُهُمْ في النـّار گردنش را میگیرند و داخل جهنم میاندازند. هَلْ تجْزَوْنَ إِلا مَا كنتمْ تعْمَلونَ سوال: آیا جز آنچه عمل کرده بود جزا داده شد؟ این همان عملت بود. یعنی یک کسی کاری کرده که باید با صورت به جهنم برود. خب با صورت به جهنم میرود. اما اگر کسی این کار را نکرده باشد ممکن است جهنم برود اما به این شکل نمیرود. به صورت دیگری به جهنم میرود. هرکس به همان شکلی که خودش ساخته و ایجاد کرده به جهنم میرود. هَلْ تجْزَوْنَ إِلا مَا كنتمْ تعْمَلونَ ببینید این دسته دوم آیات است. در آیه 54 سوره مبارکه یس هم داریم: فاليَوْمَ لا تظلمُ نفسٌ شَيئا امروز به هیچ کس هیچ ظلمی نمیشود. اصلا هیچ ظلمی نمیشود. چرا؟ فاليَوْمَ لا تظلمُ نفسٌ شَيئا وَلا تجْزَوْنَ إِلا مَا كنتمْ تعْمَلونَ دلیلش این است که به هرکس کاری را که کرده میدهند. پس ظلمی نمیشود. وَلا تجْزَوْنَ إِلا مَا كنتمْ تعْمَلونَ جزا نمیدهند مگر همان چیزی که خودش انجام داده است.
در آیه 38 سوره مبارکه صافات میفرماید: إِنَّكُمْ لذائِقوا العَذاب الأَليم شما عذاب دردناکی را خواهید چشید. و در آیه بعد میفرماید: وَما تجْزَوْنَ إِلا مَا كنتمْ تعْمَلونَ جزایتان همان چیزی است که کردهاید.
در آیه 28 سوره مبارکه جاثیه آمده: وَتَرَىٰ كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَىٰ إِلَىٰ كِتَابِهَا در قیامت هر امتی را مشاهده میکنی که به زانو درآمده است. چرا به زانو درآمده؟ یک کاری کرده. اگر انسان از حول و فشار قیامت، از فشار عظمتی که در قیامت احساس میکند، از شدت عذاب به زانو در میآید، یک کاری کرده که چنین میشود. كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَىٰ إِلَىٰ كِتَابِهَا هر امتی یک کتاب و نامه عمل دارد. هر انسانی نامه عمل دارد. هر امتی نامه عمل دارد. یک امتی خوب عمل میکند. خوب این حساب امت است. یک نفر هم کار بدی کرده است. آن نفر هم حساب خودش را دارد. هر امتی را به سوی کتاب خودش میخوانند. الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ امروز فقط یک جور جزا میدهیم: جزای آنچه کردهاید. نوع دیگری از جزا نداریم. فقط همین نوع است.
در آیه 47 سوره مبارکه کهف میفرماید: وَيَوْمَ نُسَيِّرُ الجبالَ وَترَى الأَرْضَ بَارزة ًقیامت روزی است که ما کوهها را حرکت میدهیم. و زمین را آشکار میبینیم. امروز اگر یک زمین بسیار صافی مثل بیابان هم باشد، ما فقط یک دایره میبینیم. فقط این مقدار در افق دید ماست. اما آن روز اینطور نیست. تنها افق دیدمان را نمیبینیم. بلکه کل زمین را آشکار میبینیم و هیچ پستی و بلندی نخواهیم دید. وَحَشرْناهُمْ همهشان را جمع میکنیم. فلمْ نُغادرْ منهُمْ أَحَدًا یک نفر از این جمع از دست ما خارج نمیشود. در آیه بعد میفرماید: وَعُرضُوا عَلَىٰ رَبّكَ همه را به رَبّت عرضه میکنند. همه به صورت یک صف به حضور رب میآیند و به او عرضه میشوند. لقدْ جئتمُونا كمَا خلقناكمْ أَوّلَ مَرّةٍ در آیه 94 سوره مبارکه انعام هم فرمودند: وَلقدْ جئتمُونا فـُرادىٰ همهتان میآیید، اما تک تک میآیید. همانطور که اولین بار شما را خلق کردیم. شما گمان میکردید که هیچ خبری نیست. در آیه 48 سوره مبارکه کهف میفرماید: وَوُضِعَ الكِتابُ نامه عمل را میآورند. فترَى المُجْرمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فيهِ مجرمان را مشاهده میکنی که از آنچه در نامه اعمالشان آمده است ترسانند. انسان فقط از خودش میترسد. ترس دیگری وجود ندارد. از آنچه خودش کرده میترسد. امروز هم انسان وقتی گذشتهاش را محاسبه میکند، میگوید ای کاش آن روز این کار را نکرده بودم. اگر این کار را نکرده بودم الآن اینطور میشد. وَيَقولونَ يَا وَيلتنا وای بر ما مَال هذا الكِتاب این چه نامهای است. یک ذره را فراموش نکرده است. لا يُغادرُ صَغيرَةً وَلا كبيرَةً إِلا أَحْصَاهَا ذره کم و اندک و بزرگ را رها نکرده است. گناه بزرگ و کوچک را رها نکرده. همه را شماره کرده و آمارش را دارد. وَوَجَدُوا مَا عَمِلوا حَاضِرًا هرچه کرده بود جلویش است. وَوَجَدُوا مَا عَمِلوا حَاضِرًا آتش به پا کرده، آتش جلویش است. وَلا يَظلِمُ رَبّكَ أَحَدًا رب تو به هیچ کس ظلم نمیکند. هرچه کرده به او میدهند. هرچه کرده جلویش است. خوراک و پوشاک و جا و جایگاه استراحتش همان است. همه چیزش همان است که عمل کرده. وَوَجَدُوا مَا عَمِلوا حَاضِرًا وَلَا يَظلِمُ رَبّكَ أَحَدًا.
در آیه 30 سوره مبارکه آل عمران میفرماید: يَوْمَ تجدُ كلّ نفس مّا عَمِلَتْ منْ خيْر مّحْضَرًا روزی است که هرکسی هرچه خوبی کرده است، حاضر مییابد. وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ هرچه بدی کرده است، آن را حاضر مییابد. توَدّ لوْ أَنَّ بَيْنهَا وَبَيْنهُ أَمَدًا بَعيدًا دوست خواهد داشت که، ای کاش بین من و این بدیهایی که کردهام هزار فرسخ فاصله بود. ای کاش فاصله بود.
اگر خاطرتان باشد عرض کرده بودم که انسان در قیامت فقط یک چیز دارد. انسان در قیامت هم مانند اینجا مالک است. من اینجا، مالک این دستمال، این لباسی که دارم، هستم. اما آنجا فقط مالک عملم هستم. اگر مالکی، اصلا از تو جدا نمیشود. امکان ندارد از تو جدا شود. به تو چسبیده است. نه اینکه از این چسبها زدهاند. من چطور خودم به خودم چسبیدهام؟ همانطور که امکان ندارد من از خودم جدا شوم، امکان ندارد از عملم جدا شوم. عمل من نیز همینطور از من جدا نمیشود. توَدّ لوْ أَنّ بَيْنهَا وَبَيْنهُ أَمَدًا بَعيدًا ای کاش میشد این مال من نبود.
فقط در این دنیا میتوان کاری کرد. اگر اینجا جبران کنی میشود. من غیبت کردم و رفتم کسی را که از او غیبت کردم راضی کردم. در این صورت این غیبت از تن من جدا شد. آن را دور انداختم. حل شد. دروغ گفته بودم. توبه کردم، گفتم خدایا من بد کردم، غلط کردم. جبرانش کردم. وَيُحَذِرُكمُ اللهُ نفسَهُ با خدا نمیشود جنگید. باید از خدا بترسیم. وَاللهُ رَءُوفٌ بالعِبَادِ