أعوذ بِاللهِ مِن الشَّیطانِ الرَّجیم. بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین وَ لا حَولَ وَ لا قوّهَ إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطـّیبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالَمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لَعنَة الله عَلی أعدائِهِم أجمَعین إلی یَوم الدّین
هرکس بهای راه را پرداخت، او را به راه میبرند. اگر کسی به آن راه برود دیگر از آن بیرون نمیآید. صراط مستقیم یک راهی است که اگر شما وارد آن شدی، دیگر از آن بیرون نمی آیی. حال بهایش چیست؟ در آیه 69 سوره مبارکه عنکبوت میفرماید: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا میفرماید کسانی که در ما مجاهده کردند. گاهی در قرآن میفرماید کسانی که در راه ما مجاهده کردند اما در اینجا میفرماید کسانی که در ما مجاهده کردند. وَالـّذينَ جاهَدوا فينا یک معنای خاصی دارد.
هرکس که مجاهده کند لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا. در آیه 142 سوره مبارکه بقره میفرماید: يَهْدي مَنْ يَشاءُ هرکس را که بخواهد هدایت میکند. چه کسی را میخواهد هدایت کند؟ وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلـَنا اگر کسی در ما مجاهده کند حتما حتما حتما او را به راههای خودمان هدایت میکنیم. در قرآن یک صراط مستقیم هست و یک سُبُل. در زبان فارسی، صراط و سبیل را راه معنا میکنیم. هر کس در ما، در راه ما مجاهدت کند، حتما حتما حتما او را به راههای خودمان هدایت میکنیم. بنابراین خداوند کسی را که در راه او مجاهدت میکند هدایت میکند. بهای راه یافتن به صراط مستقیم، هدایت است.
حال این مجاهدت چیست؟ همان است که ما در آن ناتوان هستیم. دقت کنید. این آیه را مکرر خدمتتان عرض کرده ام: در آیه 125 و 126سوره مبارکه انعام میفرماید: فمَنْ يُردِ اللهُ أَنْ يَهديَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإسْلام وَمَنْ يُردْ أنْ يُضِلــَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيــّقا حَرَجًا كأنـَّما يَصَّعَّدُ في السَّماءِ كذلِكَ يَجْعَلُ اللهُ الرّجْسَ عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ * وَهَذا صِراطُ رَبّكَ مُسْتقيمًا قسمت اصلی آنجایی است که فرمود هرکس را بخواهد به صراط مستقیم هدایت میکند. بعد فرمودند کسی که اگر خدا بخواهد او را هدایت میکند کسی است که مجاهدت میکند. در اینجا معنای مجاهدت را میفرماید. هرکس را که خدا اراده کند او را هدایت کند، سینهاش را برای پذیرش همه اسلام گشاده میکند. بعد از اینکه سینه اش گشاده شد تمام اسلام را میپذیرد. باور کنید ما تمام اسلام را نپذیرفتهایم. کیست که نماز اسلام را پذیرفته باشد؟ نماز اسلام را چه کسی پذیرفته است؟ مگر در آیه 45 سوره مبارکه عنکبوت نفرموده اند: إنَّ الصَّلاة تنهَى عَن الفحْشاءِ وَالمُنكر وَلذِكرُ اللهِ أَكبَرُ در جای دیگر میفرماید نماز را برای یاد ما به پا دارید. کجاست؟ آیا نماز ما اینگونه است؟ ما که نماز اسلام را نپذیرفته ایم.
هرکس که خدای متعال بخواهد او را هدایت کند، به او شرح صدر میدهد. شرح صدر یعنی برای پذیرش تمام اسلام آماده میشود. برای اولین بار، او مسلمان میشود. اینکه خدا بخواهد کسی را هدایت کند، نتیجه کاری است که خود او کرده است. یک کاری کرده که خدا در مورد او اراده خیر کرده است. اما گاهی کسی کاری میکند که خداوند درموردش اراده شر میکند. چه کرده که خدا در موردش اراده شر میکند؟ ظلم کرده. ظلم کرده. ظلم کرده. وقتی از حد گذراند، رای خدای متعال درموردش عوض میشود. گویی یک پس گردنی به او میزنند و او را به انتهای جهنم میفرستند. البته خدای متعال به کسی پس گردنی نمیزند. کاری میکند که از هزار پس گردنی بدتر است. او را رهایش میکند. به محض اینکه او را رها کند، شیطان او را برده است. اصلا شیطان او را نمیبرد بلکه او را میخورد. بنابراین خدای متعال به کسی پس گردنی نمیزند و کسی را به سوی بدی هل نمیدهد. فقط رهایش میکند. از آن طرف چگونه خواهد بود؟ در این سو رها کردن است و در آن سو هدایت است. در هدایت خداوند دستش را محکم میگیرد. هر کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش برای پذیرش تمام اسلام باز است. تمام اسلام را میتواند بپذیرد.
کسانی را که خدا بخواهد گمراه کند، در آیه 125 سوره مبارکه انعام میفرماید: كذلِكَ يَجْعَلُ اللهُ الرّجْسَ عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ اینچنین خدای متعال پلیدی را بر کسانی که ایمان ندارند قرار میدهد. گمراهی یک پلیدی است. این پلیدی هم خاص انسانهایی است که خدا و قیامت را قبول ندارند. عَلى الـّذينَ لا يُؤْمِنونَ ولی هرکس ایمان دارد گرفتار این نمیشود. کسی که ایمان ندارد گرفتار این میشود و سینه اش تنگ میشود. ایمان نداشتن و سینه تنگ به معنای پلیدی است.
در آیه 126 سوره مبارکه انعام میفرماید: وَهَذا صِراطُ رَبّكَ مُسْتقيمًا صراط مستقیم صراطی است که اگر به آن داخل شوید دیگر از آن خارج نخواهید شد. این صراط مستقیم ربِّ تو است. کدام صراط مستقیم ربِّ توست؟فمَنْ يُردِ اللهُ أَنْ يَهديَهُ هرکس را که خدا بخواهد هدایت کند، برای پذیرش تمام اسلام به او شرح صدر میدهد. این شرح صدر هدایتی است که گفتیم هدایتی خاص است. در صورت گمراهی او را رها خواهد کرد و در این حالت دستگیری خواهد کرد. این دستگیری، صراط مستقیم است.
در آیه 25 سوره مبارکه یونس میفرماید: وَاللهُ يَدْعو إلى دار السَّلام و در آیه 127 سوره مبارکه انعام میفرماید: لـَهُمْ دارُ السَّلام. دار السّلام متعلق به آنهاست. کسی که به صراط مستقیم رسید دار السّلام، متعلق به اوست. متعلق به اوست. یعنی مثل اینکه قباله اش را به نامشان نوشته باشند. دار السّلام خانه سلامتی است. در آن هیچ رنجی نیست. هیچ حسرتی نیست. هیچ دردی نیست. هیچ غصه ای نیست.
نکته دیگر این است که در ادامه این آیه میفرماید: لـَهُمْ دارُ السَّلام عِندَ رَبّهمْ این دارالسّلام که متعلق به اینهاست، نزد ربّشان است. آنها همسایه ربّشان هستند. در آنجا همسایگی جسمانی که نیست. بنابراین نوع دیگری است.
در ادامه آیه میفرماید: وَهُوَ وَلِيّهُمْ بما كانوا يَعْمَلونَ خوب کار کرده اند. زحمت کشیده اند. چهل سال، پنجاه سال، شصت سال بدون اینکه حوصله شان سر برود. بدون اینکه از میدان در بروند، کار کرده اند. این ثمر دارد. نتیجه دارد. حالا فرض کنیم شما شصت سال برای خدای متعال کار کردید. در عوض او به شما چه خواهد داد؟ ابد را خواهد داد. ما تصوری از آن نداریم. ما از دار السّلام هم تصوری نداریم. ما تصوری از بهشت نداریم. بنده هم نمیتوانم عرض کنم.
هرکس که خدا بخواهد او را هدایت کند، به او شرح صدر میدهد. بحث شرح صدر را مکرر عرض کرده ایم. فرمودند شرط رسیدن به آن مجاهده است. در آیه 69 سوره مبارکه عنکبوت میفرماید: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلنا هر گناه کوچک و بزرگی یک ضیق صدر است یا ناشی از یک ضیق صدر است. چند بار گرفتار نگاه آلوده شده اید؟ چندبار گرفتار غیبت شده اید؟ اینها ناشی از ضیق صدر است. اینکه نمیتوانیم از آن نگاه یا حرف حرام بگذریم یعنی ضیق صدر. یک ناتوانی است. ناتوانی مخالف قدرت است. ناتوانی عجز است. این ناتوانی یک ضیق صدر است. بنابراین هر گناهی یک ضیق صدر است. بنابراین معنای وَالـّذينَ جاهَدوا فينا لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلنابرایتان روشن شد. اگر من با گناهانی که برایم پیش میآید بجنگم و مقابله کنم به آن جهادی که فرمودهاند رسیدهام. وَالـّذينَ جاهَدوا فينا اگر شما در تمام طول روز در حال مجاهده با تک تک گناهانتان هستید، و اگر این مجاهده به حد نصاب برسد (باید به حد نصاب برسد) بعد از آن هدایت خواهد آمد. یک مثالی را مکرر خدمتتان عرض کرده ام. میخواهم داستان عمار یاسر را برایتان نقل کنم. در جنگ صفین به میدان آمد و عرض کرد بارالها تو میدانی که اگر من بدانم رضایت تو در این است که دسته شمشیرم را بر زمین بگذارم و نوک آن را بر شکمم قرار دهم تا از پشتم درآید، این کار را خواهم کرد. تو میدانی که اگر من بدانم رضای تو در این است که خود را به دریا بیندازم، این کار را خواهم کرد. تو میدانی که اگر من بدانم رضایت تو در این است که من خودم را به آتش بیندازم و خاکستر شوم، این کار را خواهم کرد. اما من میدانم رضای تو در این است که من در لشکر امیرالمومنین (علیه السلام) باشم. سینه ام را برای او سپر کنم و در برابر دشمنانش بایستم و به جنگ با دشمنانش بروم. و من میدانم حتی اگر آنها به گونه ای ما را شکست دهند که از شمال جزیره العرب ما را به جنوب آن برانند و ما را در دریای هند بریزند باز هم ما بر حق هستیم. حتی اگر شکست بخوریم و تمام افرادمان کشته شوند، میدانم که ما بر حق هستیم. چرا عمار یاسر اینگونه از بر حق بودن راهشان مطمئن بود؟ لنـَهْديَنـّهُمْ سُبُلناهدایت خداست که او را به این اطمینان رسانده است. هدایت خدا به گونه ایست که انسان تا این حد میتواند پایش بایستد. اگر انسان به آن هدایت برسد تا این حد با اطمینان عمل خواهد کرد. عرض کرد اگر بدانم رضایت تو در این است که دسته شمشیرم را بر زمین بگذارم و نوک آن را بر شکمم قرار دهم تا از پشتم درآید، این کار را خواهم کرد. این ثمره چیست؟ این ثمره مجاهدت است. قدم اول مجاهدت چیست؟ قدم اول این است که من با گناهانم مبارزه کنم. زیرا هر گناهی یک ضیق صدر است.
خب حالا اگر شما تصمیم گرفتی و برای ترک گناه همت کردی که آن را هم خدا باید مرحمت کند، بار اول بسیار راحتتر و سریعتر میتوان گناه را ترک کرد. اگر یک بار شکستی بسیار سخت میشود. اگر مدام توبه کنی و آن را بشکنی بسیار سخت میشود. بار اول آن مرحمت بسیار آسان عطا میشود، اما دفعات بعد ممکن است به راحتی عطا نشود. آن مرحمت برای ترک تمام گناهان کافی است. آن مرحمت برای رسیدن به شرح صدر کافی است. بدست آوردن شرح صدر عبارت بود از همان مجاهده ای که فرمود: وَالـّذينَ جاهَدوا فينا. یعنی در این مرحله آدم باید با اخلاقهای بد خودش بجنگد. اینجا دیگر هیهات است. از بزرگی نقل کرده اند که فرمود من بیست سال کار کردم تا بعد مطمئن شدم دیگر مثلا ریا ندارم. چنین مجاهدهای نیاز است. بیست سال با خودش جنگیده. این مربوط به مرحله دوم است که سخت است. در مرحله اول که ترک گناه است، اگر همت کنید، بار اول، دو روزه میتوانید به نتیجه برسید. مرحمت و عنایت در آنجا بسیار اثر دارد. مرحله بعد بسیار دشوارتر است. مگر انسان میتواند با بخل و حسد و تکبر خودش بجنگد؟ تنها مرحمت و عنایت خدا باید شامل حال شود تا انسان موفق شود. هرکس در این راه موفق شده تنها از مرحمت خدا بوده که موفق شده است. اما یک نکته ای خدمتتان عرض کنم و آن اینکه اگر انسان پیگیری کند و حوصلهاش سر نرود، اگر خسته نشود و دست از تلاش برندارد، موفق میشود. ما معمولا زمین میخوریم و حوصلهمان سر میرود. دو روز نماز شب میخوانیم و سحر برای استغفار بیدار میشویم و خیلی برایمان خوب و خوش است. یک شب بیدار نشویم، شب بعد دیگر آن شیرینی قبل را برایمان ندارد. کم کم حوصله انسان سر میرود. اگر کسی حوصله کرد و حوصله کردنش از اعتقاد به قیامت ناشی میشد، به نتیجه خواهد رسید. اگر کسی اعتقاد دارد پس باید پای اعتقادش بایستد. ایستادن پای اعتقاد همان جهادی است که فرمودجاهَدوا فينا یعنی جهادی که انسان با خودش میکند.
امیرالمومنین (علیه السلام) در حدیثی میفرمایند إنَّ مِن أحَبِّ عبادِ الله عبداً أعانـَهُ الله عَلی نـَفسِه از محبوبترین بندگان نزد خداوند آن بنده ایست که خدا او را در جنگ علیه خودش کمک میکند. هر کس وارد این جنگ شود و بایستد و ادامه دهد و حوصله کند خدا به او کمک میکند. ممکن است چند روز اول سخت باشد اما سرانجام مدد خداوند میرسدإنَّ مِن أحَبِّ عبادِ الله عبداً أعانـَهُ الله عَلی نـَفسِه خدا او را اعانت میکند و به او علیه خودش کمک میکند. عَلی نفسِه بسیار نقد است. اینجا اصلا نسیه نداریم. انسان زود به نتیجه میرسد. نتیجه اصلی پنجاه سال بعد اتفاق میافتد اما همین جایزه های کوچکش بسیار زیاد است. این جایزه های کوچکِ در راه را به کسی میدهند که کار میکند و زحمت میکشد.