روز عيد قربان از اعياد مهمّ اسلامى است. اين روز يادآور اخلاص و بندگى حضرت ابراهيم(عليه السلام) در برابر پروردگار خويش است، آن جا كه فرمان حق براى ذبح حضرت اسماعيل صادر شد، و حضرت ابراهيم، آن بنده فرمانبردار خداوند آماده اجراى اين فرمان شد و حضرت اسماعيل را به قربانگاه برد و كارد بر حلقوم مباركش نهاد، ولى ندايى رسيد كه:
اى ابراهيم! از عهده اين آزمون الهى برآمدى! دست نگهدار كه فرمانبردارى خويش را به درستى اثبات كرده اى.
جبرئيل همراه با «قوچى» فرود آمد و ابراهيم آن را قربانى كرد، و سنّت قربانى در منا از آن روز برقرار شد، اين روز، روز عيد و خوشحالى و سرور است. زيرا علاوه بر اين كه بنده اى مخلص از آزمونى دشوار، سربلند بيرون آمد و بندگى خويش را در پيشگاه خداى بزرگ ثابت كرد، گروه عظيمى از بندگان مخلص خدا به او تأسّى جسته، به زيارت خانه خدا مى شتابند و مراسم منا و از جمله، قربانى را انجام مى دهند.
اعمال روز عيد قربان:
براى عيد قربان اعمالى چند نقل شده است:
1ـ غسل كردن است كه به گفته مرحوم «علاّمه مجلسى»، غسل در آن روز سنّت مؤكّد است تا آن جا كه بعضى از علما آن را واجب دانسته اند.(1)
2ـ نماز عيد قربان است و نحوه انجام آن، به همان كيفيّتى است كه در نماز عيد فطر گفته شد، و نماز عيد قربان در زمان غيبت امام(عليه السلام)مطابق مشهور فقهاى عظام، سنّت مؤكّد است.(2) (خواه به صورت جماعت خوانده شود يا فرادى).
3ـ مستحب است دعاهايى را كه پيش از نماز عيد و قبل از آن وارد شده است بخواند. به فرموده مرحوم «علاّمه مجلسى»، بهترين دعاها،دعاى چهل و هشتم «صحيفه كامله سجّاديه» است كه اوّلش اين است: أللّهُمَّ هذا يَومٌ مُبارَك و اگر دعاى چهل و ششم را نيز بخواند بهتر است.(3)
4ـ خواندن دعاى ندبه در اين روز و ساير اعياد مستحبّ است.(4)
5ـ قربانى كردن در اين روز براى همه مستحبّ مؤكّد است و بسيار سفارش شده است، تا آن جا كه برخى از علما آن را بر كسانى كه توانايى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عيد، كمى از گوشت آن بخورد.(5)
و نيز مستحبّ است هنگام قربانى اين دعا را كه از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است بخواند:
وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ، حَنيفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا مِنَ الْمُشْرِكينَ
من روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان ها و زمين را آفريده; من در ايمان خود خالصم واز مشركان نيستم.
إنَّ صَلاتى وَ نُسُكى وَ مَحْياىَ وَ مَماتى لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ
نماز و قربانى و زندگى و مرگم براى خداوندى است كه پروردگار جهانيان است.
لا شَريكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمينَ. اَللّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ
شريكى براى او نيست. من به اين برنامه مأمور شدم و از مسلمانانم. خدايا از تو و
بِسْمِ اللّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ. اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّى.(6)
براى توست. به نام خدا و خداوند بزرگتر است. خدايا از من قبول فرما.
(البتّه اگر به نيّت چند نفر قربانىِ مستحب انجام شود، بگويد: اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا)
بسيار مناسب است افراد توانگر، در اين روز قربانى نمايند و اكثر آن را به فقرا و نيازمندان انفاق كنند و به همسايگان و آشنايان نيز بدهند.
در روايتى است كه امام صادق(عليه السلام) فرمود: امام على بن الحسين و امام باقر(عليهم السلام) گوشت قربانى را سه قسمت مى كردند; يك قسمت آن را به همسايگان مى دادند و يك قسمت آن را به نيازمندان و قسمت سوم را براى اهل خانه نگه مى داشتند.(7)
6ـ تكبيرات مشهور زير را بگويد; براى كسانى كه در اين ايّام توفيق حضور در مراسم حج و صحراى «منى» را دارند، بعد از پانزده نماز اين تكبيرها را مى خوانند; از نماز ظهر روز عيد، شروع كرده تا نماز صبح روز سيزدهم; ولى كسانى كه در آن جا نيستند، بعد از ده نماز آنها را مى خوانند، از نماز ظهر روز عيد آغاز نموده، تا نماز صبح روز دوازدهم، و آن تكبيرها مطابق روايت كتاب شريف «كافى» چنين است:
اَللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ وَ اللهُ اَكْبَرُ، اَللهُ اَكْبَرُ، و للهِِ الْحَمْدُ، اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما هَدانا
خدا بزرگتر از توصيف است معبودى جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خاص خداست خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمايى كرد
اَللهُ اَكْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الاَْ نعامِ; وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلى ما أبْلانا.(8)
خدا بزرگتر است بر آنچه روزيمان كرد از چهار پايان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستايش خاصّ خداست براى آن كه آزمود ما را.
حدّاقل اين تكبيرها را بعد از نماز در اين ايّام، يكبار بگويد ولى اگر تكرار نمايد، بهتر است، و حتّى اگر بعد از نوافل نيز بگويد خوب است.(9)
--------------------------------------------------------------------------------
1. زادالمعاد، صفحه 319.
2. همان مدرك.
3. همان مدرك.
4. همان مدرك، صفحه 320.
5. همان مدرك.
6. زاد المعاد، صفحه 321 .
7. اقبال، صفحه 451.
8. كافى، جلد 4، صفحه 517، حديث 4.
9. زادالمعاد، صفحه 323.