پاسخ به سوال در مورد مسائل اعتقادی
سوال:
سلام مگر نه آنست که هرکس ادعای دیدار امام زمان (ع) را کند کذاب است. با وجود آنکه ایمان کامل دارم که شیخ مفید(ره) و اعاظم دیگری به دیدار حضرتشان شرفیاب شده اند . اما یک سوال دارم پس چرا ایشان در زمان حیات مبارکشان فرموده بودن که به دیدار امام زمان شرفیاب شده و با ایشان هم صحبت شده اند؟ آیا این تناقض است؟ سوال دوم این که استاد ما در کلاس یک شبهه را مطرح کردند وبا آن سعی داشتند دانشجویان را منحرف کنند. شبهه ی مطرح شده این بود که استاد ما گفت: دین اسلام یک دین کامل و قطعی نیست و تمام دستورات آن به ما نرسیده است پس قابل اتکا نیست ،مراجع تقلید خیلی با هم اختلاف دارند پس دین برداشت های مختلفی دارد و نباید به عنوان یک نظام و رژیم و یک تئوری برای تشکیل یک حکومت مطرح شود.مطمئنم که استاد اشتباه میگوید .از شما می خواهم شبهه را برطرف کنید. از همه برای من دردناک تر آن بود که استاد ما درس وصایای امام خمینی رابه ما درس می داد. باتشکر فراوان از شما که وجودتان دلگرمی ما دانشجویان ارزشی در دوران غبار آلود امروز است.

پاسخ:
حجت الاسلام و المسلمین جاودان فرمودند: سلام علیکم و رحمة الله،این حرفی که استاد شما گفته برگرفته شده نادرستی از توقیعی است که امام زمان به آخرین نایب خاص خودشان فرموده بودند : من ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی فهو کذاب مفتر : هرکس ادعای مشاهده و ملاقات ما را بکند دروغ گوست و افترا بسته است
آنچه در نایبان خاص امام علیه السلام اتفاق می افتاد این بود که هر وقت آنها لازم داشتند و هر زمان می خواستند امام علیه السلام را زیارت کنند می توانستند و مانع و مشکلی وجود نداشت. چنین چیزی هیچوقت برای هیچ کس اتفاق نیافتاده و اتفاق نخواهد افتاد.امام علیه السلام در این توقیع می فرماید هرکس چنین نوع مشاهده و ملاقاتی را ادعا کند دروغ گوست و افترا زده است . معنای کلام امام در توقیع شریف و آنچه بزرگان کلام ایشان را معنا کرده اند این است که اگر کسی مدعی شد هر وقت او بخواهد و اراده کند می تواند امام را زیارت کند به همان شکل که در نواب اربعه بوده است ادعای چنین کسی قطعاً ادعای دروغ است. پس آنچه فرموده امام بود اصل ملاقات و عدم ملاقات نبوده است .اما آنچه در مورد شیخ مفید گفته اید اصلا وجود ندارد، و ایشان چنین ادعایی نداشته اند . خوبست یکبار زندگی نامه ایشان را بخوانید و به سر کلاس ببرید تا دیگران هم بدانند.آنچه می گویند این است که بعد از مرگ و دفن شیخ مفید بر روی قبر ایشان کاغذی دیده شد که دو بیت شعر در آن وجود داشته و آن ها حسرت آن حضرت را از مرگ ایشان بیان می کند.
اینکه استاد شما گفته است که دین اسلام یک دین کامل و قطعی نیست حرفی نادرست است . دلیل سخن ایشان این بود که در میان اهل نظر گاه اختلاف وجود دارد . شما به هر مکتب حقوقی معتقد باشید – هر قانون اساسی را قبول داشته باشید فرقی نمی کند . هر مکتب حقوقی یا هر قانون اساسی ممکن است تفسیر های مختلفی داشته باشند؛ لذا برای آنها مفسر نهایی وجود دارد.در خود قانون مفسر نهایی مشخص شده است. در پاکستان دیوان عالی قضایی که عالی ترین مرجع قضایی است در اختلافات نظر می دهد . در آمریکا رئیس دیوان برین آخرین مرجع تفسیر قانون است . کسی در مورد اختلافات بزرگان اهل نظر و فقها و مراجع چنین سخن بگوید فقط نشانه بی سوادی است البته غرض و مرض هم هست که چاره ندارد . در همه این نمونه ها یک مرجع نهایی برای حل اختلاف وجود دارد.
ارتباط با ما
[کد امنیتی جدید]
چندرسانه‌ای