سوال: سلام و رحمت دوسالی هست با اقاپسری اشنا شدم البته خانوادهشان را میشناسیم ،از اول اشنایی قصدشان ازدواج بود و خیلی تلاش کرد کار پیدا کردبه خواستگاری امد،مادرم گفت پسرتان خانه ندارد باید خانه بخرد.منزل خریداری کردند و دوباره به خواستگاری امدندهمه چی خوب بود اما مادرم دوروز بعد خواستگاری گفت من راضی نیستم دلیلی نداردومیگوید باید ازدواج فامیلی بکنم حرف هیچ کسی را گوش نمیدهدوبداخلاق است همه خانواده راضی اندمنو اقا پسر بشدت به هم علاقه مند شدیم چندباربه گناه کشیده شدیم،چه کنیم تروخدا راهی به ما بگید
پاسخ:
سلام علیکم و رحمة الله ، اگر به مشاور مراجعه کردید و به هم میخورید،
رضایت مادر برای ازدواج شرط نیست
كليه ي حقوق براي پايگاه اطلاع رساني آیت الله محمد علي جاودان محفوظ است
هرگونه كپي برداري از مطالب سايت براي مقاصد غير اقتصادي فقط با ذكر منبع(www.javedan.ir) بلامانع ميباشد .