هنگامى که حضرت فاطمه معصومه(ع) به شهر ساوه قدم نهاد، از همراهان خود پرسيد؛ مسافت اين جا تا قم چقدر است. پاسخ را گفتند. در اين هنگام به ياد خبرى از پدرش افتاد...
یا جداه! من خبر مرگ برادرم حسین را آورده ام.و اشک زینب هرگز نمی ایستاد و گریه و ناله او کاستی نمی گرفت و هر گاه نگاه به علی بن الحسین علیه السلام می کرد، حزن و اندوه او تازه و غمش افزوده می شد...
حضرت معصومه (س) هفده روز بيشتر پس از ورود به قم، زنده نماند و سپس دعوت حق را لبيك گفت و به سوى بهشت برين پرواز كرد. اين حادثه به سال 201 هجرى رخ داد...
اگر زنان و کودکان در کنار این قبور میماندند،خودرا دراثر شیون و زاری وگریستن ونوحه کردن هلاک می نمودند،لذا علی بن الحسین(ع)فرمان داد تا بارشتران را ببندند و ازکربلا حركت كنند...
اگر زنان و کودکان در کنار این قبور میماندند،خودرا دراثر شیون و زاری وگریستن ونوحه کردن هلاک می نمودند،لذا علی بن الحسین(ع)فرمان داد تا بارشتران را ببندند و ازکربلا حركت كنند...
به قلم استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمين محمد علي جاودان
به قلم استاد ارجمند حجت الاسلام و المسلمين محمد علي جاودان
امام باقر (ع) همواره توصيه مى كرد كه وقتى نيازمندان به شما رو مى آورند و يا شما مى خواهيد آنان را صدا بزنيد، بهترين نامها و عناوين را درباره آنان به كارگيريد...
هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام)در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که میتوانست نیازش را برآورده سازد رد نمیکرد...
باامام صادق به سفرحج رفتم دربين راه زيردرخت خرماى خشكى نشسته بوديم.فرمود:اى نخل ما را ازآنچه خداوندبعنوان روزى بندگانش درتوقرارداده است،بخوران!ديدم نخل پرازخرماشدوبه طرف امام خم شد
باامام صادق به سفرحج رفتم دربين راه زيردرخت خرماى خشكى نشسته بوديم.فرمود:اى نخل ما را ازآنچه خداوندبعنوان روزى بندگانش درتوقرارداده است،بخوران!ديدم نخل پرازخرماشدوبه طرف امام خم شد
در یكى از روزها كه در دامنه كوه حراء گوسفندان عمویش ابوطالب را مى چرانید، شنید كسى از نزدیك او را صدا مى زند و مى گوید: یا رسول الله! ولى به هرجا نگریست كسى را ندید...
عرض كرد: حوصله ام ازكارهاى سلطان تنگ شده است،خدا مرافدايت گرداند،اگر اجازه دهى از اين كار كناره مى گيرم.امام در پاسخ نوشتند:اجازه نمى دهم از كارت كناره گيرى كنى از خدا بپرهيز!
آيا نمى پسندى كه نزد من همان جايگاهى را داشته باشى كه هارون نزد موسى داشت، با اين تفاوت كه تو پيامبر نيستى؟ مرا نشايد كه بروم مگر آن كه تو جانشين من باشى...
موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد...
بسم الله الرحمن الرحيم. خداوند ما و تو را از دچار شدن به اين فتنه حفظ كند كه در اين صورت بزرگترين نعمت را بر ما ارزانى داشته است، وگرنه هلاكت و گمراهى است...